تو رو خدا بهم نگین باهاش کنار بیا به خوبیهاش فکر کن به خوبی های رابطه تون فکر کن که هر چه سعی میکنم چون اون خودش در مدار بدی قرار داره نمیشه مدام در حال بدی کردن هستش، شده یک هفته تمام با من کلامی حرف نزده و بعد یه دعوای اساسی سر یه موضوع کوچیک راه میاندازه بعد کتکم میزنه بچه هشت ساله مون رو میزنه و تحقیر میکنه و اعتماد به نفسش رو به لجن میکشه، نمیتونم هم طلاق بگیرم چون با یه چادر سرم پرتم میکنه بیرون. منم جز خونه پدری که حامی م نیستن جایی رو ندارم برم و باید یک عمر سرکوفت اونا رو تحمل کنم. دلم میخواد بمیره این مرد. انقدر به مرگش فکر میکنم که آخر سر رخ بده. انقدر حجله ای که براش نصب کردن سر کوچه مون تجسم میکنم که تبدیل به واقعیت بشه. اونوقت خدا رو هزاران بار شکر میکنم که آرامش رو به من و پسرم هدیه داد. ازش ممنونم که ما رو از زندانی که این مردی که دچار مشکلات روحی و روانیه برامون ساخته آزاد کرده اونوقت مثل پرنده پر میکشیم من و بچه م. خدا رو شکر میکنیم. الانم شاکر خدا هستم به خاطر نعمت پسرم، به خاطر نعمت سلامتی ش، به خاطر نعمت درآمد حلالم، به خاطر سلامتی و زیبایی و جوونی خودم هزار بار شاکرم. دعا کنید شما هم برام این مرد وجودش به هیچ دردی نمیخوره خدا شفای خیر بهش بده و ببرتش پیش خودش تا بلکه اونجا مسیر سیر و سلوکش رو طی کنه من و پسرم هم حلالش میکنیم و از خدا میخوایم اونم از گناهش بگذره. از همه خواننده ها التماس دعا دارم. دعا کنید برام همونطور که دلم میخواد زندگی م پیش بره.