 هوش مالی.jpg)
تقویت هوش مالی که می توانید به کسب و کارهای جدید برسید
تقویت هوش مالی که راه و روش هزینه و سرمایه گزاری میلیاردی را اسان می کند.
3,501 بازدید مطالعه بیشتر ...تمام افراد ثروتمند دنیا با آن موافقند، فقط یک میلیارد اول بدست آوردنش سخت است
در کار و شغل فقط رسیدن به یک میلیارد اول سخت است…
این یکی از معروف ترین جملاتی است که تقریبا تمام افراد ثروتمند دنیا(چگونه میلیاردشویم؟) با آن موافقند، فقط یک میلیارد اول بدست آوردنش سخت است، بعد از آن همانطور که بند کفش تا را با موفقیت می بندید، به همان راحتی میتوانید یک میلیارد دیگر نیز کسب درآمد کنید.
میدانید چرا؟
ذهن انسان طوری کار میکند که تجربیات شکست را از گذشته حذف و تجربیات موفقیت را ضبط میکند.
مثلا، فرض کنید شما یک توپ بسکتبال در دست دارید و آنرا به سمت حلقه بسکتبال شوت میکنید.
شاید 50 شوت اول به شکست منتهی شود، اما فقط 1بار داخل حلقه بیافتد، به نظر شما ذهن شما آن 50 بار را در مهم تر خواهد دانست یا آن 1 بار موفقیت را؟ بله درست جدس زدید…
ذهن شما، موفقیت را ضبط میکند
و الگویی را که باعث موفقیت شد را در ذهن نگه میدارد برای شوت های دفعات بعدی.
دلیل اینکه تمرین کردن باعث بدست آوردن مهارت میشود هم همین است.
شما با شکست های فراوان، سعی میکنید الگوی موفقیت را پیدا کنید تا بعد از آن همیشه از آن الگو پیروی کنید.
دلیل اینکه امروز دیگر در لباس پوشیدن، بستن بند کفش، دوچرخه سواری، رانندگی و … موفق عمل میکنید دقیقا ضبط الگوی موفقیت تان از قبل است، خب با این اوصاف؛
شما سه گزینه، پیش رو دارید؛
آزمون و خطا
میتوانید با آزمون خطا رفتن بلاخره الگوی موفقیت در راه اندازی یک کسب و کار میلیاردی را بدست آورید
میتوانید به کمک کسب دانش و بالا بردن اطلاعات الگوی راه اندازی یک کسب و کار را بدست آورید
میتوانید به کمک تجربیات دیگران، الگوی راه اندازی کسب و کار میلیاردی را بدست آورید
گزینه اول (آزمون خطا) طولانی است…
گزینه دوم راه آزمون و خطا را کوتاه تر میکند اما، در حد تئوری قابل اجراست (مانند آموزش نوشتن بیزینس پلن… اما آیا بیزینس پلن در دنیای واقعی جواب خواهد داد یا خیر؟)
تجربه، تلفیقی از آزمون و خطا و دانش است.
شما برای اینکه بفهمید آتش داغ است، لازم نیست دست تان را بسوزانید، میتوانید از تجربیات و دانش دیگران که قبلا امتحان کرده اند بفهمید آیا آتش داغ است یا خیر؟
کسب و کار خودتان را توسعه دهید و تبدیل به یک کسب و کار میلیاردی کنید
بتوانید تشخیص دهید چرا کسب و کارهای دیگران رشد نمیکنند
این مطلب، برای شماست :
یکی از آسان ترین و سریع ترین راه های ساخت کسب و کارهای میلیاردی ،ورود به بازارهای رو به رشد است.
زیرا این بازارها، با رشد خود، درآمد شما را نیز افزایش میدهند.
اما از طرفی دیگر، اگر در بازارهای قدیمی و سنتی وارد شوید، نه تنها با گذشت زمان درآمد شما خیلی سخت افزایش پیدا خواهد کرد، بلکه احتمال شکست شما نیز به مراتب بیشتر است.
بازارهای رو به رشد (برای مثال بازار اپلیکیشن های موبایل) بازارهای نوظهوری هستند که تقاضا به شدت زیاد است و عرضه آن به نسبت خیلی کم است، پس شانس زیادی دارید در این بازارها موفق شوید.در دهه اخیر، اکثر ثروتمندان در حوزه IT، فضا و موبایل بوده اند… پس منتظر چی هستید؟
دوران چک، سفته و حساب های دفتری به پایان رسیده، شما در عصر حاضر نمیتوانید نقد بخرید و نسیه بفروشید ! این اشتباهی است که اکثر کسب و کارها را به سمت پرتگاه شکست هدایت میکند.
شما نمیتوانید یک کسب و کار راه اندازی کنید و به امید یک روزی که معلوم نیست کی از راه برسد، به فکر سودآوری و برگشت سرمایه تان باشید. از همان بدو شروع، باید مشخص کنید از چه راهی و به چه میزان قرار است درآمد داشته باشید.
و از همه مهم تر
آنچه را که فکر میکنید، بنویسید… مهم نیست اگر بعدا اشتباه باشد، مهم این است فعلا یک برنامه برای اجرا دارید، بعدا در صورت اشتباه بودن یک برنامه به مراتب ویرایش آن راحت تر است از از نو نوشتن.
آیا میدانیند 80% شرکت هایی که درآمد زیان ده دارند، محصولات معمولی بازار را تولید میکنند؟
این شرکت ها فکر میکنند فقط قرار است تولید کنند، اما به چه قیمتی؟
اگر میخواهید خیلی خیلی خیلی سریع تر از رقیبانتان به موفقیت برسید، بهتر است از همان ابتدا ورودتان به بازار، محصولات یا خدماتتان تعجب مشتریانتان را برانگیزد. طوری که مشتری بیشتر از چیزی که نسبت به پولش دریافت میکند، تعجب کند.
از کجا بدانید که محصول شما خوب است یا عالی؟
خیلی ساده، از مشتری بپرسید… در خانه یا شرکت ننشینید و ساعت ها فکر کنید بهترین محصولی که میتوانید تولید کنید چیست، بروید بیرون و از مشتری هایتان سوال بپرسید، از آنها نظر بپرسید و چیزی تولید کنید که آنها نـــیـــاز دارند، نه چیزهایی که میتوانید یا شما دوست دارید.
بعد از ورود به بازار، تعیین روند درآمدزایی و تولید محصولی که مشتری میخواهد، از این به بعد شما باید بـــــر روی کسب و کارتان کار کنید، نه در کسب و کارتان.
یعنی اینکه، کارهایی که فکر میکنید میتوانید به دیگران محول کنید را با استخدام افراد مورد نظر، بار مسئولیت را از دوش تان بردارید و شما بر روی کارهایی مهم تری تمرکز کنید.
رساندن یک کسب و کار به ارزش یک میلیارد تومان در سال رقم بالایی است، اما شما به تنهایی از عهده آن برنخواهید آمد، نیاز به کارمند و کارگر دارید. برای این منظور دو گزینه پیشِ رو دارید : استخدام کارمند با حقوق و مهارت های کم، استخدام کارمند با حقوق و مهارت های بالا
میدانید افراد ثروتمند کدام گزینه را انتخاب میکنند؟
بله گزینه دوم، میدانید
چون صاحبان کسب و کارهای میلیاردی، مدیران درجه 1 استخدام میکنند و مدیران درجه 1، کارمندان درجه 1 استخدام میکنند و کارمندان و مدیران درجه 1، یک شرکت را تبدیل به یک کسب و کار درجه 1 با درآمد میلیاردی میکنند
اما اگر صاحبان کسب و کار مدیران درجه 2 استخدام کنند، مدیران درجه 2 بدون شک کارمندان درجه 3 استخدام خواهند کرد زیرا احساس رقابت برای از دست دادن شغل شان آنها را نگران میکند و کارمندان درجه 3، نه تنها به اندازه کارمندان درجه 1 کار نمیکنند، بلکه بازده فوق العاده پایینی دارند، پس انتظار نداشته باشید کسب و کار شما رشد زیادی داشته باشد…
خب، حالا که کارمندهای درجه 1 هم استخدام کردید، کار شما در شرکت چیست؟ مصرف داده ها !
بله، شما از این به بعد باید داده ها را جمع آوری کنید و از انها استفاده کنید.
لیست مشتریان روزانه، هفتگی، ماهیانه، سالیانه، مقدار خرید هر مشتری، تعداد دفعات هربار خرید، نسبت رشد هفتگی، ماهیانه، سالیانه به نسبت هزینه تبلیغات و … را باید محاسبه کنید.
هرچقدر میتوانید باید نسبت بگیرید.
نسبتِ مشتریان احتمالی به زنگ های زده شده، نسبتِ سود به قیمت محصولات و …
شما باید دقیقا محصولات پرسودتان را شناسایی کنید، کارمندان پرفروش تان را پیدا کنید و کانال های درآمدزایی شرکتتان را پیدا کنید و بر آنها تمرکز کنید، شما نباید شخصا کار کنید، باید پیدا کنید جاهایی را که سودآور هستند و افرادی را در آنجا ها قرار دهید تا تولیدِ سود کنند.
اگر قصد دارید در کنار تحصیل یا در تایمهای اضافه کاریتان کسب و کاری را شروع کنید و درآمدی داشته باشید، این مقاله دقیقن برای شما نوشته شده.
اگر شخصیتی مدیر و ریسک پذیر دارید و فکر میکنید برای زندگی کارمندی ساخته نشدهاید، این نوشته به شما کمک میکند مشغول هر فعالیتی که هستید، در کنارش از خانه کاری را که همیشه آرزویش را داشتید برای خودتان راه اندازی کنید. سپس زمانی که کسب و کارتان رشد کرد، بتوانید روی آن به عنوان شغل اصلی حساب کنید.
من در این مقاله سعی کردهام صفر تا صد مراحل راه اندازی یک کسب و کار خانگی را از ابتداییترین مراحل، یعنی پیدا کردن ایدههای سودآور، تا اجرای آن بررسی کنم و برای هر مرحله از آن راهکارهای عملی ارائه دهم.
منظور من از راهکارهای عملی این است که مسائل مطرح شده در این نوشته طوری بیان شدهاند تا قصد راه اندازی هر کاری را که داشته باشید، از آنها استفاده کنید. فرقی هم نمیکند کارتان به سادگی ساخت یک پیج فروش کاکتوس در اینستاگرام باشد یا به بزرگی ایجاد یک امپراتوری در دنیا مثل اپل.
پس از پایان خواندن این مقاله متوجه میشوید چطور بدون صرف هزینه زیاد، از طریق علایقتان به پول برسید.
اگر از آدمها بپرسید چرا قادر نیستند کاری را انجام دهند، همیشه پاسخی آماده از آستینشان در میآوردند. راه شکستن این حلقه این است که بگویید اگر میتوانستید آن کار را انجام دهید چه میشد؟
یکی از دلایل عدم موفقیت مردم در زندگی این است که رمز موفقیت در انجام کارها دشوار است و بیان هدف هم برایشان کار سختی است. برای آنها طفره رفتن از انجام کارها سادهتر است و به جای برنامهریزی برای زندگی به این می اندیشند که چگونه زندگیشان را تامین کنند.
با این حال هنوز آدمهای زیادی در دنیا هستند که سبک زندگی و موفقیتشان برای ما الهام بخش باشد. آدمهایی که شرایط بد، کمبود سرمایه و مشکلات عدیده خود را برای موفق نشدن بهانه نمیکنند و با چنگ و دندان به آن میرسند.
در بین این افراد اگر قرار باشد اراده فولادی استیو جابز، ثروث آفرینی بیل گیتس و ذوق خلاقانه جف بزوس (Jeff Bezos موسس شرکت آمازون) در زمینه کسب و کار را فرازمینی و دست نیافتی بدانیم، باز هم افراد دیگری در دنیا هستند که شاید روزی هم سطح ما بوده باشند.
یکی از این افراد که احتمالن تا حالا اسم او را هم نشنیدهاید، رابرت هرجاوک (Robert Herjavec) است. او تنها هشت سال داشت که بخاطر فرار پدرش از زندان، مجبور شد همراه خانواده مهاجرت کند. آنها از کرواسی به کانادا رفتند و در زیر زمین خانه یکی از آشناهایشان ساکن شدند. شرایط زندگی در آنجا برای خانواده هرجاوک بسیار سخت بود. آنها حتی نمیتوانستند انگلیسی صحبت کنند و با مردم شهر ارتباط داشته باشند. تنها سرمایه آنها در این زمان فقط 20 دلار پول نقد بود و یک چمدان!
اما هیچ کدام از این عوامل رابرت را از پیشرفت باز نداشت و توانست با دو مدرک در رشتههای ادبیات انگلیسی و علوم سیاسی از دانشگاه تورنتو فارغ التحصیل شود. او در کنار تحصیل برای کمک به خانوادهاش، در سراسر شهر روزنامه پخش میکرد و در زمانهای آزاد خود نیز به جای رفتن به بار و پرسه زدن در شهر، به پیشخدمتی در رستوران میپرداخت.
سپس رابرت برای کار به یک شرکت نرم افزاری به نام Logiquest رفت. اما از آنجایی که هیچ تخصصی در کسب و کارهای کامپیوتری نداشت، با درخواست استخدامش مخالفت کردند. با این حال رابرت هیئت مدیره را متقاعد کرد شش ماه به او فرصت دهند بدون حقوق کار کند. او در این مدت آنچنان سخت کوش و پر تلاش بود که توانست مدیر روابط عمومی این شرکت شود!
البته برخی مسائل باعث شد خیلی زود او را از شرکت اخراج کنند. ولی رابرت به جای اینکه زانوی غم بغل بگیرد و شروع به غر زدن بکند، با استفاده از تجربیاتی که از کار در آنجا به دست آورده بود، اولین شرکت خود را در زمینه یکپارچه سازی امنیت اینترنت به نام BRAK Systems در گاراژ خانهاش راه انداخت. و 10 سال بعد در سال 2000 شرکت خود را به مبلغ 30.2 میلیون دلار به AT & T Canada فروخت.
همانطور که در داستان زندگی رابرت هرجاوک خواندیم، او توانست با راه اندازی کسب و کار خود در منزل، به موفقیتی برسد که رویای بسیاری از آدمهاست. رابرت و خانوادهاش روزی جایی برای زندگی نداشتند، اما اکنون صاحب یک عمارت مجلل در تورنتو هستند. آنها از فقر کامل به ثروت هنگفتی رسیدند.
رابرت پس از فروش شرکت خود، مجددا یک کسب و کار دیگر به نام Herjavec Group باز هم در خانه خود راه انداخت! اما چرا با این وجود که از فروش شرکت قبلی خود به سود کلانی رسیده بود، باز هم کسب و کار خود را در منزل راه اندازی کرد؟ در ادامه به دلایلی میپردازیم که نشان میدهد شروع یک کسب و کار خانگی برایتان سودآور خواهد بود:
در کسب و کار خانگی تا زمانی که به سوددهی نرسید، نیازی ندارید مبلغ زیادی سرمایهگذاری کنید و کار خود را گسترش دهید؛ چرا که بابت خرید/اجازه دفتر، کارگاه و تجهیزات و استخدام کارمند هزینه اضافه پرداخت نمیکنید و دقیقا به همین دلیل است که میگویم کسب و کار خانگی بسیار مقرون به صرفه است و میتوان با حذف هزینههای اضافه، یک کسب و کار با سرمایه کم راه انداخت. طبق آمار معتبر، 44٪ از کسب و کارهای خانگی در شروع راهاندازی کمتر از 5 هزار دلار سرمایه گذاری میکنند. در ایران نیز میتوانید با سرمایه کم، چیزی حدود 1 تا 10 میلیون تومان، کارآفرینی خود را در خانه استارت بزنید. درست است در ابتدا ممکن است یک مقدار ترسناک به نظر برسد ولی باز هم تاکید میکنم در شروع میتوانید این مبلغ را تا نزدیک صفر هزار تومان پایین بیاورید!
درآمد شرکت جدید هرجاوک اکنون بیش 125 میلیون دلار فروش دارد و نرخ رشد 643 درصدی را تجربه کرده! اگر بخواهیم در مقیاس بزرگتری به این قضیه نگاه کنیم میبینیم درآمد حاصل از کسب و کارهای خانگی آمریکا در سال گذشته چیزی حدود 427 میلیارد دلار بوده. در ایران آمار خاصی در خصوص درآمد کسب و کارهای خانگی موجود نیست ولی به جرأت میتوانم با توجه به پیشرفتهای صورت گرفته در این حوزه، این اطمینان را به شما بدهم اگر کسب و کار خود را با اصول پیش ببرید، میتوانید به درآمد مناسبی برسید (در ادامه مطلب روش صحیح انجام کسب و کارهای خانگی را توضیح خواهیم داد).
جالب است بدانید میزان بیکاری زنان در ایران 170% بیشتر از مردان است؛ بسیاری از خانمها به دلیل دردسرها و سختی کار خارج از منزل (و حتی در مواردی به دلیل مخالفت خانواده!) به کل کسب درآمد را کنار میگذارند و به این ترتیب درآمد آقایان 2.5 برابر بیشتر از زنان میباشد. به همین دلیل آرامش حضور در خانه، ساعت کاری منعطف، نظارت بیشتر روی امور منزل و بچهها، امکان درآمدزایی و رسیدگی به امور خانه به طور همزمان، باعث میشود کسب و کار خانگی برای زنان بسیار مناسب باشد.
سال ها پیش آلوین تافلر (Alvin Toffler) در کتاب موج سوم (The Third Wave) پیشبینی کرده بود که با پیشرفت تکنولوژی، شیوه کار و زندگی و رابطه انسانها دچار دگرگونی خواهد شد و همین طور هم شد! یکی از عواملی که موجب تعارض بین کار و زندگی میشود، ساعات کار طولانی است. ایرانیها سالانه چیزی حدود 2112 ساعت مشغول به کار هستند. اما قضیه به همینجا ختم نمیشود؛ متوسط زمان یک سفر به محل کار در تهران چیزی حدود 55 دقیقه است. یعنی سالانه شما 670 ساعت در حال رفت و آمد هستید! (این آمار قطعا در شهرهای دیگر کمتر است اما باز مقدار قابل توجهی خواهد بود)
خب با این وجود یکی از مزایای کسب و کار خانگی این است که میتوانید این تایم را در اختیار خودتان باشید و هر طور که خواستید بین زندگی و کارتان تعادل به وجود آورید. مثلا اگر بخواهید ساعت 3 عصر بروید استادیوم بازی پرسپولیس را بدون اینکه نگران مرخصی گرفتن باشید، ببنید. یا این تایم را به گذراندن با دوستانتان بگذرانید و سپس به خانه برگردید و کارهایتان را انجام بدهید.
در یک نظرسنجی دلایل شخصی افرادی که تصمیم گرفتند کسب و کارشان را در خانه شروع کنند، پرسیده شده که نتیجه آن به شکل زیر است:
60 درصد برای ایجاد تعادل بین زندگی شخصی و کاری
45 درصد به دلیل کارایی بیشتر
47 درصد به دلیل اجتناب از ترافیک
44 درصد برای داشتن تمرکز بیشتر و حواس پرتی کمتر در منزل
38 درصد به دلیل نبودِ استرس محیط کار
43 درصد به دلیل محیط آرام
44 درصد به دلیل نبودِ مسیر رفت و آمد به محل کار
29 درصد برای داشتن زمان بیشتر با خانواده و دوستان از این نوع کار حمایت میکنند.
23 درصد گفتند که چنین کسب و کاری (به دلیل رفت و آمد کمتر) آسیب کمتری به محیط زیست میزند.
55 درصد برای هزینه سوخت خودرو
من اصلا دوست ندارم که به شما امید واهی بدهم و 3 بعضی از دوستانی که در زمینه استارتاپ یا موفقیت، قانون جذب فعالیت میکنند، دلتان را الکی خوش کنم (تاکید میکنم بعضی، نه همه آنها). چرا که معقتدم برای تصمیم گیری بهتر باید همیشه از جهت مخالف هم به قضایا نگاه کنیم تا حرفهای دیگران و وضع موجود را به چالش بکشیم.
ما هم میخواهیم با در نظر گرفتن مسائل و چالشهایی که امکان دارد بعد از راه اندازی کسب و کار خانگی سر راه شما سبز شوند، احتمال موفقیتتان را بالا ببریم.
وقتی شما کسب و کارتان را در خانه راه اندازی میکنید، یکسری مسائل دست و پا گیر شما خواهند بود. باید دو دوتا چهارتا بکنید، ببینید با وجود این مشکلات هم میتوانید کارتان را راه بندازید. باید فکری برای آنها کنید تا بعدا برایتان دردسرساز نشوند. من زمانی که در خانه کار میکردم، با چندی از این مسائل درگیر بودم که میخواهم آنها را با شما در میان بگذارم:
اولین چالش و احتمالا بزرگترین چالشی که خیلی زود با آن مواجه خواهید شد این است که بعد از راه اندازی کسب و کارتان، بیشتر اوقات مجبورید کارهای زیاد و مختلفی انجام دهید. حتی ممکن است قبلا تجربه انجام برخی این کارها را هم نداشته باشید و نیاز باشد که آنها را یاد بگیرید. البته از نظر من که فرصت بسیار مناسبی برایتان پیش آمده تا مسائل مختلف را بیاموزید و با پیاده سازی آنها تجربههای خوبی به دست بیاورید. کاملا بستگی دارد که شما چگونه به قضیه نگاه بکنید.
زمانی که در خانه کار میکنید و آنقدر هم سرتان شلوغ است، باید ساعتهای زیادی در طول روز در خانه و اتاقتان بمانید. شاید حتی نصف روز را! و خب همین موضوع اگر باعث نشود از کارهای دیگرتان مثلا درس خواندن یا اصلاح موهایتان عقب بمانید، متاسفانه باید بگویم حتما موجب از دست دادن جایگاه اجتماعیتان، منزوی و افسرده شدنتان خواهد شد. برای همین پیشنهاد میکنم اگر قصد دارید در خانه کسب و کارتان را پیگیری کنید، زمانی را برای انجام دیگر فعالیتها از جمله کارهای شخصی، پیشرفت شخصی، گذراندن زمانی با خانواده و حضور در جامعه، کنار بگذارید.
انزوا خارج از بُعد شخصی، میتواند در حوزه تجاری هم گریبان شما را بگیرید و در تعامل با کسب کارهای دیگر منزوی شوید (این چالش بیشتر برای کسب و کارهای بزرگتر به وجود میآید). ارتباط و همکاری با دیگر همکاران و شرکتها برای آینده شما بسیار اهمیت دارد. به عنوان مثال در نظر بگیرید کسب و کار خانگی شما یک سایت در زمینه فروش تزئینات سفره عقد است. و به پیشنهاد کارشناسان رسانه تجارت نوین مشغول تولید محتوا در سایتتان هستید تا مخاطب جذب کنید. خب میتوانید خیلی راحت سوالات متداول مشتریان احتمالی خود را پاسخ دهید و در وبلاگ خود منتشر کنید. ولی اگر از افرادی که در این زمینه حرفهای هستند، بخواهید برای مثال به سایت شما لینک بدهند، شاید از آنجایی که شما را نمیشناسند، سخت پیشنهادتان را قبول کنند. بنابراین اگر میخواهید روزی کسب و کارتان را گسترش دهید، از همان شروع فکری به حال این قضیه بکنید تا روابط طولانی مدت با سایر همکاران و کسب و کارها برقرار کنید.
یکی دیگر از دلایلی که میتواند چوبی باشد لای چرخ کسب و کار خانگی شما، عدم توانایی مدیریت زمان هست. این مسئله زمانی پیش میآید که در برابر عوامل وسوسه برانگیز نمیتوانید مقاومت بکنید. مثل وقتی که با دوستانتان به تفریح میروید، قید کار را میزنید و بیخیالش میشوید! برای رفع این مسئله باید ساعتهای کاری منظمی را برای خود در نظر بگیرید. دست شما در این انتخاب باز است، هر ساعتی که برایتان راحتتر است را انتخاب کنید. ولی وقتی که به خانه برمیگردید تا مشغول به کار شوید، میبینید اوه! برادرتان صدای موسیقی را زیاد میکند و شرایط برای شما بسیار سخت میشود. آیا برای این مسئله راه حلی دارید؟
اگر تا به حال به این چالشها فکر نکرده بودید، حتما در تصمیمگیریتان در رابطه با راهاندازی کار در خانه، آنها را در نظر داشته باشید.
قدم اول در راه اندازی هر کسب و کاری داشتن یک ایده خوب است. همه چیز با یک ایده شروع میشود؛ اصلا کل زندگی ما، حتی سادهترین فعالیتهای روزانه ما بر اساس ایدهها شکل میگیرند. مثلا وقتی در یک عصر پاییزی به سرتان میزند بروید قدم بزنید و ناله خِش خِش برگها را درآورید، خودش یک ایده است. ولی بیشتر اوقات این ایدهها عادی و رومزه هستند. گاهی هم بعضی از این ایدهها ناب و نوآورانه هستند که ارزش تجاری شدن دارند. این ایدههای تجاری هم بسیار عادی و روزمره هستند و هر روز هزارتایشان در اطراف ما وجود دارند اما بدون اینکه توجهی به آنها داشته باشیم، از کنارشان میگذریم! خب نکته مهمی که به دردمان میخورد و ارزش بحث کردن دارد دقیقا همینجاست: این ایدههای دوست داشتنی کسب و کار که دنیا را منفجر میکنند کجا هستند؟ چگونه میتوانم یکی از آنها را داشته باشیم؟
بگذارید قبل از اینکه پاسخ این سوال را بدهم یک واقعیت را برایتان آشکار کنم. من یا هیچ شخص دیگری نمیتوانیم به شما ایده آماده بدهیم و بگوییم «رفیق بزن تو این کار موفق میشی!» چون مثل این میماند که به قول انیشتین از ماهی بخواهیم از درخت بالا برود. در حالی که علاقه و استعداد ماهی در شنا کردن است و قطعا در بالا رفتن از درخت شکست میخورد.
بنابراین قبل از این که کسب و کاری راه اندازی کنید، باید در نظر داشته باشید علاقههایتان در چه زمینه هستند و چه کارهایی را خوب انجام میدهید. شما در طول روز ساعتهای زیادی با شغلتان درگیر هستید، حتی بیشتر از زمانی که با خانوادهتان میگذرانید. زیر پا گذاشتن علاقه و مهارتتان، زندگی شما را جهنم میکند! همش با خود خواهید گفت «اگر فلان کار را انجام میدادم موفقتر بودم.»
پس اگر میخواهید موفق شوید، از خودتان بپرسید استعدادتان در چه زمینهای است؟ چه چیزی در زندگیتان وجود دارد که حاضرید بخاطرش حتی از جان شیرینتان هم بگذرید؟ چه کاری را میتوانید با اشتیاق، بهتر از دیگران انجام بدهید که مشتریان شما را به رقبای احتمالیتان ترجیح بدهند؟ جواب دادن به این سوالات بسیار اهمیت دارد، حداقل باعث میشود دیگر این همه پشت کنکوری تجربی در رشته آی تی نبینیم و هرکس در حوزهای که متعلق به آن است، فعالیت کند.
البته یک قانون نانوشته در اینجا وجود دارد که تا الان هرگز کسی به شما نگفته بود. این قانون را زمانی متوجه خواهید شد که از تمام عالم و آدم شاکی هستید و فریاد میزنید «میدونی من چقدر روی این محصول وقت گذاشتم؟! ای مردم باید بخریدش.» که البته همه ما میدانیم زحمتی که کشیدید تا این محصول را با علاقه و مهارتتان بسازید، دلیلی بر فروش بیشتر نیست. در واقع روزی خواهد آمد که متوجه خواهید شد تا الان داشتید آب در هاون میکوبیدید؛ مثلا خودِ من زمانی عاشق همبرگر خوردن بودم و اصلا توانایی خاصی در خوردن پنج شش تا همبرگر در یک وعده داشتم :) دوست داشتم شغل آیندهام خوردن همبرگرهای خوشمزه باشد ولی در دنیا هرگز کسی برای مهارت و احساساتم ارزشی قائل نبوده! پس باید علایق و توانایی خودم را به سمت تجاری شدن متمایل میکردم که مردم حاضر باشند بابت آن پول بدهند و فروش داشته باشم. این یعنی یک بیزینس واقعی!
حال این سوال پیش میآید که این مردم جهان حاضراند پولهای نازنینشان را کجا خرج کنند؟ واقعا واقعا آنها از کسب و کارها چه میخواهند؟ خیلی ساده است، این مردم دوست داشتنی در پایان روز میخواهند شاد باشند. کسب و کاری که به مشتریان کمک میکند خوشحال باشند و مشکلی از آنها را حل کند، جایگاه بهتری برای موفقیت دارد.
بنابراین میتوانیم به این نتیجه برسیم برخلاف تصور عموم مردم، ایدههای پولساز از مغز افراد خلاق بیرون نمیآیند، بلکه این ایدهها ناشی از توجه آنها به مشکلات زندگی است. به عبارت دیگر به جای اینکه به دنبال ایدههای کسب و کار باشیم باید به دنبال مشکلات بگردیم تا بتوانیم زندگی مردم را بهتر بکنیم و آنها هم حاضر شوند بابت کاری که برایشان انجام میدهیم به ما پول بدهند.
مشکلات همه جا هستند. همیشه دنیا به افرادی نیاز دارد که بتواند راه حل مناسبی برای آنها پیدا کند. راب فیتزپاتریک (Rob Fitzpatrick) در این باره میگوید: «ﻣﺮدم ﻣﺸﮑﻼتﺷان را ﻣﯽﺷﻨاسند وﻟﯽ نمیدانند ﭼﻄﻮر ﺑﺎﯾﺪ آنها را ﺣﻞ کنند.» این وظیفه شماست که به عنوان موسس یک کسب و کار راه حلی برای آنها پیدا کنید.
برای مثال بنیانگذاران استارتاپ مامانپز در ابتدا متوجه شدند که بسیاری از افراد وقت نمیکنند آشپزی کنند و از طرفی هم میانه خوبی با غذاهای رستورانی ندارند. به همین دلیل کسب و کاری راه انداختند تا این مشکل را حل کنند و شروع کردند به ارائه غذاهای خانگی برای مشتریان.
یا یک مثال خوب دیگر که درک مناسبی از نیاز مردم و بازار پیدا کرده بود و توانست موفق شود، موتور جستجوی هوشمند خرید ترب بود؛ از آنجایی که در بازار ایران معمولا قیمتها ثبات خاصی ندارند و هر فروشندهای محصولات خود را با قیمت دلخواه خود میفروشد؛ ترب با هدف شفافسازی قیمتها به وجود آمد تا افراد بتوانند با کمترین هزینه محصولات مد نظرشان را خریداری کنند.
2. سبک سنگین کردن ایده
خب تا اینجا متوجه شدیم مرحله اول برای موفق شدن در کسب و کار این است که دقیقا بدانیم میخواهیم در چه حوزهای فعالیت کنیم. پیشنهاد من به شما این بود که وارد زمینه کاری شوید که به آن علاقه دارید و کاری را انجام دهید که در آن مهارت دهید. سپس گفتیم برای یافتن ایده کسب و کار نیازی نیست از خلاقیت خود استفاده کنید. بلکه فقط کافی است مشکلات اطراف خودتان را پیدا کنید و راه حلی برای آن بیاندیشید. حالا که یک ایده (یا بهتر است بگویم یک مشکل برای حل کردن) دارید، وقت آن رسیده است که باهم بررسی کنیم بینیم آیا با عملی کردن آن موفق خواهید شد یا نه؟
به طور کلی سه ریسک شکست هنگام راه اندازی یک کسب و کار وجود دارد که باید قبل از عملی کردن ایده مطمئن شوید به دام آنها نخواهید افتاد:
ریسک محصول
ریسک بازار و مشتری
ریسک رقبا
ریسک محصول یا خدمات:
چند وقت پیش یکی از دوستانم پیشنهادِ ساخت یک دستگاه اتوماتیک تهیه پیاز سرخ کرده را مطرح کرد. کاری که این دستگاه قرار بود انجام بدهد این بود که طی چند بار چرخاندن پیاز روی یک تیغه، پوست پیاز را جدا کند. در مرحله دوم پیاز ساطوری و خورد میشد و نهایتا روی حرارت قرار میگرفت تا خوب سرخ شود. دستگاه خیلی خوب و کاربردی به نظر میرسید و شخص تولیده کننده با بازار سنجی که انجام داده بود، از فروش آن مطمئن بود. برای همین یک وام برای ساخت دستگاه پیاز سرخ کن اتوماتیکش گرفت. ولی بعد از یک مدت کار روی دستگاه متوجه شد یک جای کار مشکلی هست و نتوانست دستگاه را تکمیل کند. ریسک کار او روی محصولش بود. شاید بهتر بود قبل از دریافت وام از اینکه میتواند محصولش را بسازد یا نه مطمئن میشد. حتی میتوانست یک نمونه کوچک و کم هزینه از دستگاهش را به صورت آزمایشی بسازد.
راه حل - برآورد هزینه:
ریسک محصول یا خدمات بیشتر اوقات به خاطر کمبود منابع مالی پیش میآید (وگرنه میتوانستیم با تلاش زیاد و استخدام افراد حرفهای به هر ترتیبی که شده محصولتان را بسازیم). با این وجود که راهاندازی یک کسب و کار خانگی بسیار مقرون به صرفه هست، اما خب هنوز هم نیاز به مقداری پول برای شروع کارمان دارید. چرتکه بیندازید ببینید از پس هزینههای اجرایی کردن ایده کسب و کار خود بر خواهید آمد؟ مثلا اگر بخواهید یک پیج اینستاگرام برای فروش گیاهان دارویی در خانه راه بیاندازید، چقدر پول برای خرید محصول نیاز دارید؟ تا چه زمانی میتوانید از پس پرداخت هزینههای خرید محصول بربیاید؟ در اینجا حتی میتوانید کلک هم بزنید. مثلا برای کاهش هزینههای خود با یک عطاری هماهنگ کنید و محصولات او را به صورت آنلاین بفروشید و زمانی که به درآمد مناسبی رسیدید، خودتان محصول خریداری کنید (یا اگر خیلی بزرگ فکر میکنید تولید بکنید).
نکته قابل توجهی که باید در هنگام برآورد هزینه در نظر داشته باشید این است که چون هنوز بازده کار شما مشخص نیست، نباید به هیچ عنوان زیاد هزینه کنید. ساموئل کلاسون (Samuel Clason) در در یکی از کتابهای خود به نام ثروتمندترین مرد باِبل میگوید «شما باید بتوانید مخارج واقعی خود را با آنچه دوست دارید داشته باشید از هم جدا کنید». برای مثال اگر میخواهید یک سایت با طرح دلخواه خود داشته باشید، میتوانید برای شروع یک سایت با حداقل امکانات راه بیاندازید. بعدا که به سود رسیدید آن را گستردهتر کنید و امکانات دلخواه خود را اضافه کنید.
مایک کلوم (Mike Clum) مدیرعامل شرکت Clum Creative (کمپانی سازنده ویدئوهای تبلیغاتی) در خصوص کاهش هزینهها در ابتدای کار شرکتش میگوید: «زمانی که تازه کارم را شروع کرده بودم، همه پولی را که درمیآوردم برای خودم نگه میداشتم. همه کارها را ساده انجام میدادم؛ زیرا فکر میکردم که پول کافی برای استخدام کردن دیگران ندارم.» شما هم باید یاد بگیرید خودتان از پس کارهایتان بر بیاید. البته واقعا واقعا نیازی نیست که بلد باشید همه کارها را انجام بدهید. فقط کافی است از هر چیزی کمی سر در بیاورید.
ریسک مشتری و بازار:
بیشتر دلایل شکست کسب و کارهای نوپا مربوط به همین بخش است. حدود 47 درصد از استارتاپهایی که شکست میخورند، توجه زیادی روی بازاریابی و مشتریهاشون ندارند. با این فرض که شما یک محصول خیلی خوب دارید، باید بدانید اصلا مردم به این محصول نیاز دارند؟ بابت آن پول پرداخت میکنند؟ تعداد مشتریهایش زیاد است؟
البته اگر ایده شما بر اساس حل یک مشکل به دست آمده، تا حد زیادی این ریسک رو کاهش دادهاید. اما هنوز کلی سوراخ سنبه هست که توجهی به آنها نکردهاین! مثلا در نظر بگیرید متوجه شدهاید افراد زیادی فراموش میکنند موقع خارج شدن از اتاق، لامپها را خاموش کنند. و بخاطر همین هزینه برق زیادی پرداخت میکنند. خب شما تا اینجا یک مشکل خوب برای حل کردن دارید و تصمیم میگیرید به آنها لامپ سنسوردار بفروشید تا هزینههایشان را کاهش دهند. اما در نظر نگرفتهاید که این افراد، مگر در موارد نادری که کم کاهش مصرف انرژی برایشان اهمیت داشته باشد، اگر حاضر بودند برای خرید محصول شما پول بدهند، اصلا با پرداخت هزینه برق بیشتر مشکلی نداشتند!
بیاید با هم یکی از کسب و کارهایی را که بخاطر ریسک مشتری و بازار شکست خورد را بررسی بکنیم: استارتاپ بقچه، سفارش و تحویل آنلاین نان داغ در تهران. اگر با این کسب و کار آشنایی ندارید باید بگویم که بقچه یک اپلیکیشن برای کسانی بود که دوست نداشتند در صف نانوایی بایستند. این افراد میتوانستند با لباس راحتی در خانه بمانند تا بقچه برایشان در کیسههای پارچهای، نانهای برش خورده تازه بیاورد.
اما متاسفانه مدتی پیش بیانگذار بقچه شکست استارتاپ بقچه رو در صفحه اصلی سایت و اپلیکیشن اعلام کرد. موارد زیادی به عنوان دلایل اصلی بقچه اعلام شد. ولی به نظر من یکی از دلایلی شکست بقچه توجه نداشتن به نیاز مردم بود (که البته خود بنیانگذار آن اشارهای به آن نداشته). واقعا تعداد کسانی که حاضر باشند روی 2 هزار تومنی که بابت خرید نان میدهند، 2 هزار و پانصد تومن هزینه پیک بدهند، زیاد نیست!
این موضوع را از مدتها پیش، حتی با بررسی دیدگاههای مختلف افراد در خصوص بقچه نیز میشد فهمید. مثلا زمانی که هنوز بقچه فعالیت داشت، یکی از دوستان به نام امیرحسین در اینستاگرام درباره بقچه کامنت گذاشته بود: گرون میده، تازه هرینه ارسال هم میگیره..صرف نمیکنه خلاصه…همه حالش اینه با دمپایی لا انگشتی بپری سر کوچه صف وایسی نون بگیری :)
راه حل - از فروش محصولات/خدمات خود مطمئن شوید
بهترین روشی که میتوانید متوجه شوید آیا محصولتان به فروش خواهد رسید یا نه، صحبت با خودِ مشتریان است. آنها بهتر از هر کس دیگری به شما خواهند گفت آیا از محصول یا خدمات شما خریداری خواهند کرد یا نه. یکی از مسائلی که بسیاری از بیانگذاران با آن برخورد کردهاند (بخصوص هنگام جذب سرمایهگذار)، مواجه شدن با آدمهایی بوده که میگفتند ایده تو فوق العاده است، تو دنیا رو دست نداره. ولی پای عمل پا پس کشیدهاند. دلیل این رفتار اینه که آدمها ممکن است تو رودربایسی گیر بکنند و نتوانند رک و راست نظرشان را به شما بگویند.
برای همین ما تستِ مامان انجام میدهیم! تست مامان در واقع یک سری قانون ساده برای طراحی سوالهای مناسب و خوب است تا یاد بگیریم چطور با مشتریهای احتمالی آیندهمان صحبت کنیم و با وجود دروغهایی که از همه میشنویم، ایدهمان را اعتبار سنجی کنیم. این تست در کتاب mom test توسط راب فیتزپاتریک بیان شده. و خوشبختانه توسط تیم پینگوینو با مدیریت آرش میلانی به فارسی ترجمه شده که میتوانید خریداری بکنید و قبل از راه اندازی کسب و کارتان، از خوب بودن ایدهتان مطمئن شوید
ریسک رقبا:
این ریسک خیلی ترسناک نیست و خیلی راحت میشود آن را حل کرد. ریسک رقبا به طور کلی میگوید هنگامی که میخواهید کسب و کارتان را راه اندازی کنید، در نظر داشته باشید که چه افراد یا شرکتهای دیگری در حوزه شما فعالیت دارند و محصولات یا خدمات مشابه شما را ارائه میدهند. آیا میتوانید با این شرکتها رقابت کنید؟ آیا میتوانید محصولی با همان کیفیت یا بالاتر ارائه دهید یا خیر؟
راه حل - رقبای خود را بررسی کنید
اگر اولین کسب و کاری هستید که وارد یک حوزه میشوید، خیلی به نفع شما خواهد بود. میتوانید با نوآوری نام برند خودتان را سر زبانها بیاورید و فروش زیادی داشته باشید. با این حال این نکته را هم بدانید که نوآوری تا پایان عمر شما را تضمین نمیکند و شرکتهای زیادی هستند بلافاصله بعد از شما، در زمینه کاری شما شروع به فعالیت میکنند. درست مثل زمانی که اسنپ کار خود را بهعنوان اولین سرویس تاکسی آنلاین در ایران آغاز کرد، شرکتهای مختلف دیگری هم وارد این حوزه شدند.
اگر ممکن است در شرایطی قرار بگیرید که با رقبای نامداری رقابت کنید، دلیلی ندارد پا پس بکشید. بلکه میتوانید یه قسمت از بازار را هدف بگیرید. باید در بازار کسب و کار خود مشکلات و نیازها را بشناسید و راه حلی برای آنها ارائه دهید. از خود بپرسید افراد از چه خدمات یا ﻣﺤﺼﻮﻟﯽ اﺳﺘﻔﺎده میکنند؟ چقدر بابت آن هزینه پرداخت میکنند؟ آیا میتوان یک روش سادهتر جایگزین کرد؟ اگر بخواهند از این روش جدید استفاده کنند چقدر باید هزینه کنند؟ چه دلیلی دارد از روش پیشنهادی من استفاده کنند؟ به این کار بازاریابی جاویژه (به معنی پیدا کردن جای ویژه بازار) میگویند. هدف از بازاریابی جاویژه تمرکز روی تامین کردن یک کالا یا خدمات برای بخش کوچکی از بازار است که کالاها یا خدمات موجود نتوانستهاند نیاز آن بخش را به خوبی برآورده کنند.
3. روز مورد علاقه کارتان را متصور شوید
حال که یک ایده سودآور دارید و میدانید چه محصولات یا خدماتی میخواهید بفروشید، دقیقا تعیین کنید به چه چیزی میخواهید برسید؛ در ابتدای کار باید با آگاهی مشخص کنید مثلا در آینده نزدیک شش ماهه میخواهید به فروش X تعداد از یک محصول در روز برسید. یا حتی کمی بزرگتر فکر کنید. مثلا بگویید در بازه زمان طولانیتر 3 تا 5 ساله میخواهید بازار یک محصول خاص را در دست بگیرید.
اگر میخواهید در کسب و کار خود موفق باشید، انجام این برنامه ریزی برایتان ضرروی است. چرا که نباید مثل یک تکه برگ که با هر وزش باد اینور و آونور میرود، سرگردان باشید. شک و تردید در بیان خواستهها، مهمترین راه شکست است! اگر شما خواستههایتان را ندانید، چگونه میتوانید آنها را بدست آورید؟ اگر تصویر واضحی از روز مورد علاقهتان نداشته باشید، برای ساختن چه شانسی دارید؟ اصلا شاید امروز آن را سپری کردید. کسی چه میداند! یکبار برای همیشه بشینید و اهداف خود را برنامهریزی کنید.
4. آستینهایتان را بالا بزنید و شروع کنید
والت دیزنی حرف جالبی دارد که میگوید «برای شروع، حرف زدن را کنار بگذارید و فقط شروع کنید!»
خودِ من همیشه با این مشکل دست و پنجه نرم کردهام؛ وقتی میخواستم کاری را شروع کنم چندین ماه درگیر تصمیمگیری، بررسی ایده و آماده کردن پیش نیازها بودم. تا زمانی که داستان راهاندازی سایت DropBox (ارائه دهنده فضای ابری) را خواندم و خیلی تعجب کردم که چطور دراپباکس در اتوبوس خلق شد! هیوستون، موسس دراپباکس، درباره شروع کار شرکتش میگوید:
«من معمولا یک حافظه فلش همراه خودم داشتم که فایلها و چیزهای مرتبط با کارهایم را در آن نگه میداشتم. داستان از جایی شروع شد که داشتم از بوستون با اتوبوس به نیویورک میرفتم. وسط راه متوجه شدم فلش را فراموش کردهام. به خاطر همین خیلی سرخورده شدم چون بار اولم هم نبود. با خودم فکر کردم که دیگر نباید این اتفاق بیفتد. پس بلافاصله لپتاپم را باز کردم و شروع کردم به کدنویسی. اولش اصلا نمیدانستم نتیجهاش قرار است چه بشود اما شروع کار از همان لحظه بود. سپس در عرض دو هفته یک همبیانگذار پیدا کردم و فعالیت خود را رسما شروع کردیم.»
راهاندازی سریع کسب و کار به این دلیل مهم است که میتوانید محصولات/خدمات خود را سریع وارد بازار اولیه کنید. با این کار هر چیزی را که باید یاد بگیرید، در حین کار به صورت تجربی خواهید آموخت. وقتی هنوز محصول/خدمات خود ارائه نکردید در واقع دارید زمانتان را هدر میدهید. چرا که ارزش اصلی هر کسب و کاری، داشتن بهانهای برای درگیر شدن با افراد و مشتریان است و تکامل کسب و کار نیمه دوم کار شماست.
البته مفهوم راهاندازی سریع صرفن به این معنی نیست که چشممان را رو به همه چیز ببندیم و فقط کار کنیم، بلکه باید اصولی را که تا الان آموختیم، به سرعت، بدون اینکه بیش از حد با آن درگیر شویم؛ انجام بدهیم.
5. وسایلتان را آماده کنید
حالا وقت آن رسیده که با عشق وسایل کار خود را آماده کنید. اگر در منزل اتاق کار یا حتی میز کوچکی مخصوص کار دارید، حتما آن را فقط برای همین کار در نظر بگیرید و سعی کنید از انجام کارهای دیگر در این فضا اجتناب بکنید. خیلی مهم است مکانی که برای کار در خانه انتخاب میکنید از هیاهوی روزمره دور باشد و کار و زندگی شخصیتان با هم تداخل پیدا نکند. حتی میتوانید گوشهای از پارکینگ یا زیرزمین را به عنوان دفتر کار انتخاب کنید!
ولی اگر کسب و کار شما تولیدی هست، قطعا بیش از یک میز و کامپیوتر میخواهید؛ در این صورت باید توجه داشته باشه که کار در منزل باعث آزار خانواده و همسایههایتان نشود. همچنین در صورتی که به فضایی برای ذخیره محصولات نیاز دارید، میتوانید از انباری خانهتان استفاده کنید و یا یک جای کوچک و ارزان قیمت برای آن اجاره کنید.
غلامعلی سلیمانی، موسس شرکت کاله، در خصوص پیدا کردن محل کسب و کار خود یک تجربه جالب دارد و میگوید:
6. یک سایت با هزینه کم راه بیاندازید
با این وجود که داشتن سایت، برای کسب و کارتان بسیار سودآور خواهد بود و میتواند نقش به سزایی در افزایش فروش شما داشته باش، ولی ساخت سایت بسیار زمانبر، پیچیده و پرهزینه هست؛ شما میخواهید برای خودتان یک سایت داشته باشید؛ پس سراغ یک طراح یا یک شرکت طراحی سایت میروید و سایتتان را به آنها سفارش میدهید. طراحی سایت شما از چند هفته تا چند ماه زمان میبرد. اما قسمت دردناک ماجرا اینجاست که باید چند میلیونی برای سایتتان هزینه کنید.
پس به دنبال راه دیگری میگردید. به یادتان میآید که یکی از دوستانتان در کار طراحی سایت مهارت دارد. با او ارتباط برقرار میکنید. از او میخواهید طراحی سایتتان را بر عهده بگیرد. که ناگهان با پیشنهاد شراکت مواجه میشوید.
یعنی در دنیای به این بزرگی هیچ جوره نمیتوانم یک سایت برای خودم داشته باشم؟ چرا، یک راه بسیار بسیار سادهتر وجود دارد: استفاده از ابزاری به نام سایتساز پرتال!
سایت ساز پرتال اولین سامانه طراحی وبسایت فارسی به صورت آنلاین نیست، اما به جرأت می توان گفت که بهترین سامانۀ سایت ساز فارسی زبان است.
7. بازاریابی را شروع کنید
اگر یک محصول خوب داشته باشید آن را روی طاقچه میگذارید تا خاک بخورد؟ نه! همانطور که ما سینهمان را سپر میکنیم و سایت ساز پرتال را که یکی از محصولات خوبمان هست، معرفی میکنیم؛ شما هم باید محصولات یا خدمات خود را به دیگران نشان دهید. اصلا هدف بازاریابی هم همین هست که مشتری را به خوبی بشناسد و بفهمد، تا به این ترتیب بتواند محصولات و خدماتی را ارائه دهد که برای او مناسب باشند و خود به خود فروش بروند.
هر چند که بازاریابی و فروش با هم تفاوت دارند اما بازاریابی باید مشتریان بالقوه را به محصول یا خدمات شما علاقهمند کند و سرنخ فروش به وجود آورد. پس یک نقش اصلی بخش بازاریابی این است که بازار کار را از نگاه یک مشتری بشناسد که مخاطب شرکت است و کمک کند که شرکت به سمتی حرکت کند که خواستهها و نیازهای مشتری مذکور را در آینده برآورده کند. که یعنی کار بازاریابی این است که یک برند را به سمت بخشهایی از بازار و گروههایی از مشتریان هدایت کند که شرکت بتواند در آنها رقابت کند و سود داشته باشد.
اگر به دنبال روشی هستید که تکنیکهای مختلف افزایش فروش را یاد بگیرید و فرصتی پیدا کنید تا کسب و کار خود را رشد دهید و به موفقیت برسانید، میتوانید مقالات ما در حوزه فروش و آموزش بازاریابی را مطالعه کنید.
8. قوانین کسب و کار خانگی را بدانید
از آنجایی که تمام مشاغل خانگی نیاز به دریافت مجوز دارند، پیشنهاد میکنم برای اینکه از نظر قانونی برایتان مشکلی پیش نیاید، حتما نسبت به دریافت مجوزهای مربوطه اقدام کنید. برای ثبت کسب و کار خانگی خود باید به سامانه سازماندهی مشاغل خانگی بروید و فرم مربوطه را پر کنید. پس از بررسیهای انجام شده توسط کارشناسان، از شما خواسته میشود به اداره کار و رفاه اجتماعی مراجعه کنید تا ادامه روند اخذ مجوز طی شود.
برای اینکه بتوانید برای کارتان مجوز بگیرید نباید جایی شاغل باشید و باید صلاحیت شما در خصوص مهارت و تخصص در حوزه فعالیت کسب و کار خانگیتان تایید شود. همچنین هنگام اعطای مجوز کارشناسان اداره کار از محل کسب و کار شما در خانه بازدید میکنند و در صورتی که مزاحمتی برای همسایهها نداشته باشید، مجوز صادر خواهند داد.
پیشنهاد دیگر من هنگام راه اندازی کسب و کار خانگی این است که اگر میخواهید شخصی را به صورت حضوری یا دورکار استخدام کنید، کارهای حقوقی او را انجام دهید و با او قرار ببندید و میزان حقوق و اضافه کاری و تمام شرایط کاری را تعیین کنید تا بعدن سوء تفاهمی بین تعرفین پیش نیاید.
هرجاوک در کارآفرینی به موفقیتی رسید که رویای بسیاری از مردم است، او در این باره میگوید: «مردم از من میپرسند کارآفرینی یک چیز ذاتی است که هنگام تولد با کارآفرینان متولد شود؟ یا میتوان آن را یاد گرفت و پرورش داد؟ چیزی که من در این مدت متوجه شدهام این بود که کارآفرینان موفق در شرایط مختلف انعطافپذیر هستند؛ اگر مرا در وسط جنگل رها کنند، میتوانم خودم را از شرایط سخت نجات دهم و این بزرگترین مهارت من است».
او در ادامه صحبتهایش به این نکته اشاره میکند که در زمان جوانی شک داشت بتواند کسب و کارش را راه اندازی کند، چون نه تجربهای در زمینه کسب و کار داشته و نه از حسابداری و قوانین مالی سر در میآورده. بسیاری از اطرافیان او هم بارها گفتند نمیتوانی موفق شوی! ولی راز موفقیت هرجاوک این بود آنچه را که فکر میکرد به آن طلق دارد را انجام داد و بخاطرش سختیها را تحمل کرد و تا توانست پیشرفت کند.
شما هم باید کمی از ایدهآلگرایی فاصله بگیرید و سختیها را به جان دل بخرید تا پیشرفت کنید. میدانم راهانداختن یک کسب و کار در منزل، با وجود تمام مزایایی که دارد، آنچه نیست که شما به عنوان شغل آینده انتظارش را دارید اما حداقل میتواند شما به خواستههایتان نزدیک کند. به قول تئودور رزولت: با هر آنچه که داری و هر کجا که هستی، آنچه را میتوانی انجام بده...
همیشه لازم نیست برای راهاندازی کسب و کار خود به دنبال سرمایهگذار باشید، اگر نگاهی به اطراف خود بیندازید کسب و کارهای ارزان هم برای راه اندازی وجود دارند.
امروزه کسب و کارهای زیادی وجود دارند، شاید شما هم بخواهید صاحب یکی از آنها باشید ولی ممکن است بودجه لازم برای راهاندازی آن کسب و کار را نداشته باشید. اگر پولی در حساب بانکی خود برای راه اندازی کسب و کار ندارید، زیاد نگران نباشید چون همیشه یک راه برای شما در دنیای پرماجرای کسب و کار وجود دارد. کسب و کارهایی هم هستند که نیاز به سرمایه زیادی ندارند و میتوانید با راهاندازی آنها خودتان آقای خودتان باشید.
«باید پول خرج کنید تا پول به دست بیاورید»، هرکسی که این جمله را بگوید حتماً بیشتر از چند صد هزار تومان در جیب خود دارد. امروز میخواهیم از راهنماییهای مناسبی در راهاندازی کسب و کارهای ارزان به شما کنیم.
اگر کمی پول در حساب خوددارید که به نظرتان بهتر است خرج یک لباس یا یک کفش ارزان شود، کمی دست نگهدارید. چون ما خوابهای دیگری برای آن پول دیدهایم. روی کسب و کارهایی پیشنهادی ما تمرکز کنید و ببینید که کدام یک میتوانند برای شما مفید باشند.
با کمک شبکههای اجتماعی میتوانید تبدیل به یک سازمانده حرفهای شوید و به کسب و کارهای نوپا کمک کنید. حتما این کار درآمد خوبی برای شما خواهد داشت.
اکثر مردم به یک فرد قابلاعتماد برای نگهداری از خانه و وسایل درون آن نیاز دارند. اگر تصمیم به چنین خدماتی دارید همینالان شروع به تبلیغ کنید در خانههای اطراف خود. چون همسایه آنها هستید آنها راحتتر به شما اعتماد میکنند.
اگر در مراقبت از کودکان سررشتهای دارید، اینیک فرصت خوب خواهد بود. این کار هزینهای برای شما نخواهد داشت و حتی میتوانید با سرمایهگذاری صفر ریال به درآمدزایی در این زمینه بپردازید. برای شروع میتوانید از شبکههای اجتماعی یا سایتهای فعال در این زمینه استفاده کنید.
با استفاده از سرویسهای رایگان بیشمار شروع به ایجاد یک وبلاگ کنید تا در معرض دید دیگران قرار بگیرید. با جذب کاربر به سایت خود میتوانید از سایتهای خدماتی در این زمینه برای درآمدزایی استفاده کنید. راههایی مثل گرفتن ریپوتاژ آگهی یا تبلیغات کلیکی میتوانند گزینههای مناسبی برای درآمدزایی شما باشند.
شما میتوانید بهعنوان بازاریاب برای برخی از سایتها کارکنید. برخی کسب و کارها برای فروش بیشتر از افراد عادی بهعنوان بازاریاب استفاده میکنند. با این شرایط به راحتی میتوانید به یک بازاریاب تبدیل شوید.
گاهی اوقات کتابهای استفادهشده با توجه به قیمت پایین میتوانند مشتری بیشتری نسبت به کتابهای نو داشته باشند. اگر در قفسه کتابخانه شما کتاب دست دومی وجود دارد که تمایلی به خواندن دوباره آن ندارید، برای فروختن آن میتوانید از شبکههای اجتماعی یا سایتهای فعال در این زمینه استفاده کنید.
میتوانید با کمتر از صد هزار تومان وسایل اولیه برای تمیز کردن قسمتهای مختلف یکخانه را خریداری کنید و به شروع کسب و کار خود در این زمینه بپردازید. برای شروع به تبلیغ در شبکههای اجتماعی نیاز دارید.
میتوانید بهراحتی و ارائه چند مدرک ساده تبدیل به یک راننده سرویسهای تاکسی آنلاین شوید. اگر اتومبیل شما حداقل ویژگیها برای واجد شرایط شدن را ندارد، سعی کنید اتومبیل فرد دیگری را برای این کار اجاره بگیرید.
اگر موردی وجود دارد که احساس میکنید در آن تخصصی دارید (طراحی سایت، خرید خانه، بدنسازی و ...) میتوانید تبدیل به یک مشاور در این حوزه شوید. البته این کار ممکن است نیاز به چند مجوز داشته باشد. پس از اخذ مجوزها سعی کنید مشتری هدف خود را پیداکرده و با توجه به آن یک شبکه انسانی قوی را بسازید. برای شناساندن خود کافی است یک کانال در تلگرام یا صفحهای را در اینستاگرام در مورد معرفی خدمات خود بازکنید که هزینه آن هم صفر ریال خواهد بود.
این بازار همیشه مشتری خاص خود را دارد. اگر در زمینهای مهارت دارید، میتوانید گزینه تدریس را در نظر بگیرید. مهارتهایی مثل نواختن موسیقی یا تدریس کتابهای دبیرستان میتوانند بسیار مفید باشند.
اگر سابقه ترجمه دارید، حتماً میدانید که این بازار همپتانسیل بسیار بالایی دارد. ترجمه مقالات میتواند درآمد خوبی برای شما داشته باشد که از شبکههای اجتماعی یا سایتهای فعال در این زمینه میتوانند برای بازاریابی به شما کمک کنند.
12 - نویسندگی
میتوانید در اوقات فراغت خود کتاب بنویسید. اگر مهارتی در نویسندگی دارید، هر وقت خالی را به نوشتن یک کتاب اختصاص دهید. اگر میخواهید نویسندگی را در فضای مجازی انجام دهید، وبسایتهای خبری یا موارد مشابه میتوانند گزینههای مناسبی برای شما باشند تا درزمینهی موردنظر خود به نویسندگی بپردازید.
شما میتوانید برای توریستهایی که وارد محل زندگی شما میشوند، راهنمای خوبی باشید، زیرا بیشتر با آن منطقه آشنا هستید. این کار سود خوبی برای شما در پی خواهد داشت.
محصولات دستساز بسیار خاص هستند و اگر سلیقه خوبی داشته باشید، میتوانید سود خوبی را در این زمینه به دست آورید. شما میتوانید محصولات دستساز خود را در شبکههای اجتماعی یا سایتهای فعال در این زمینه به فروش برسانید.
اگر یک موتوردارید یا میتوانید آن را از کسی قرض بگیرید، این شغل یک گزینه خوب برای کسب درآمد در زمان خالی خود خواهد بود. شما قادر هستید با توجه بهوقت خالی خود بازه زمانی کار را مشخص کنید. کسب و کارهای زیادی مثل غذاهای بیرونبر وجود دارند که میتوانید بهعنوان پیک موتوری برای آنها کارکنید.
بسیاری از افراد حتی نوجوانان که در شبکههای اجتماعی حضور دارند، میتوانند بهخوبی حساب کاربری شبکه اجتماعی یک کسب و کار را مدیریت کنند. شما هم میتوانید مدیریت صفحههای شبکههای اجتماعی را بر عهده بگیرید و به ازای اینکار درآمد کسب کنید.
میتوانید خریدهای دیگران را انجام دهید. برای اینکار اگر موتورسیکلت داشته باشید، کارتان سریعتر انجام میشود. شبکههای اجتماعی گزینه خوبی برای بازاریابی هستند.
اگر یک وسیله نقلیه دارید میتوانید این روش را امتحان کنید، مثلاً جابهجایی بسته یا نامه میتواند گزینه خوبی باشد.
در هر فصلی میتوانید به امور مالیاتی بپردازید. اگر دراینباره علمی ندارید میتوانید جمله « آموزش آنلاین تنظیم اظهارنامه مالیاتی » را جستجو کنید. افراد زیادی هستند که حاضرند برای این کار هزینه پرداخت کنند.
اگر اجناسی دارید که قابلیت فروش در محله اطرافتان رادارند، پیشنهاد میکنیم که حتماً آنها را به فروش برسانید. با فروش اجناس در بازار محلی میتوانید روزانه تا صد هزار تومان درآمد داشته باشید.
اینترنت دنیای امروز را دگرگون کرده است و کسب و کار و تجارت نیز از این قائده مستثنی نیست. همهی ما با فروشگاههای اینترنتی موفق و بزرگی که به درآمدهایی میلیاردی دست یافتهاند، آشنایی داریم و شاید خودمان هم بارها از آنها خرید کرده باشیم. امروزه میتوان با صرف هزینهای نسبتا اندک، کسب و کاری را راهاندازی کرد و حتی بدون فروشگاه و محلی فیزیکی، به درآمد قابل توجهی دست یافت، ولی چه روشهایی برای تجارت آنلاین وجود دارد و برای انتخاب مدل های کسب و کار اینترنتی با چه گزینههایی روبهرو هستیم؟ این پرسشی است که در ادامه به پاسخ آن میپردازیم.
بیایید فرض کنیم شما بهترین مایع ماکارونی را طبخ میکنید و دوستانتان به شما میگویند که باید از آن برای راهاندازی یک کسب و کار استفاده کنید. در این صورت، از چه مدل کسب و کاری استفاده خواهید کرد؟ یکی از گزینههای موجود این است که بگویید: «محصولی را تولید میکنم و آن را میفروشم.» ولی شما باید وقت بگذارید و بهترین مدل کسب و کاری را پیدا کنید که برای ایدهی جدیدتان مناسب است و شانس موفقیت شما را به میزان چشمگیری افزایش میدهد.
مدل های کسب و کار اینترنتی اصلی موجود عبارت است از:
1. فروش محصول؛
2. فروش خدمات؛
3. فروش محصول اطلاعاتی.
فروش محصول: احتمالا این نخستین مدلی است که به ذهن هر فرد میرسد؛ برای این کار باید محصولی فیزیکی و قابل ارسال تولید کنید و آن را بهصورت آنلاین به فروش برسانید. برای فروش محصول نیز میتوانید از فروشگاه اینترنتی خودتان استفاده کنید، آن را در یکی از سایتهای حراج عرضه کنید یا بهعنوان فروشندهی شخص ثالث، محصول خود را در بازاری آنلاین (مانند وبسایت آمازون که محصولات فروشندگان مختلف را برای فروش عرضه میکند)، به فروش برسانید.
اشکالات فروش محصولات به صورت آنلاین
شما باید چیزی را تولید، آن را انبار و سپس ارسال کنید. ممکن است کالاهای فیزیکی خراب شوند و تولید، انبار کردن و ارسال آنها نیز کار وقتگیری است. پس از ارسال نیز مشکل کالاهای مرجوعی پیش میآید. کنترل موجودی کالاهای فیزیکی، چالش بزرگی است. اگر کالای زیادی تولید کنید و کالاهایتان خراب شود، ضرر میکنید. اگر خیلی کم تولید کنید و موجودیتان تمام شود، فروشهای بالقوهتان و شاید مشتریهای خود را از دست بدهید که برای تأمین کالای خود، به سراغ منبع مورد اطمینانتری میروند.
1. استفاده از وبسایت بهعنوان ابزار فروش: در این روش، کسب و کاری آفلاین، از وبسایت خود بهعنوان ابزاری برای فروش خدماتی استفاده میکند که بهصورت آفلاین ارائه میشود. بسیاری از کسب و کارهای آفلاین، از اینترنت بهعنوان ابزار فروش خدمات خود استفاده میکنند. در این حالت، وبسایت بیشتر شبیه بروشوری برای کسب و کار شما عمل میکند. برای مثال، میتوانید نجار، دندانپزشک یا وکیلی را از طریق وبسایت او بیابید (و ارزیابی کنید). اشتراک همهی این کسب و کارها این است که تمام خدمات آنها را بهصورت فیزیکی و آفلاین دریافت میکنید.
حتما بخوانید: 14 راه کسب و کار موفق که با آن می توانیم به فروش بالا و درآمد میلیاردی برسیم
2. استفاده از وبسایت بهعنوان ویترین: در این روش، خدمات به صورت اینترنتی به فروش میرسند و عرضه میشوند. نمونههایی از این خدمات، شامل بازاریابی اینترنتی، خدمات مسافرتی و سرگرمی است. فروش و عرضهی تمام این موارد از طریق سِروِر فروشندگان انجام میشود.
حتما بخوانید: 14 عوامل کلیدی موفقیت کارآفرینی برای افزایش کسب و کار شما
در این روش، محصولات منحصرا به صورت الکترونیکی و خودکار عرضه میشوند. پرداختها و صدور صورتحسابها نیز به صورت خودکار و توسط سبد خرید و دروازهی پرداخت انجام میشود و محدودیتی در تعداد تراکنشهایی که در طول شبانهروز پردازش میشود، وجود ندارد.
فروش اطلاعات را میتوان به دو دسته تقسیم کرد:
1. فروش اطلاعات قابل دانلود: رایجترین محصول قابل دانلود، کتاب الکترونیک است و در قیمتهای گوناگونی عرضه میشود. سایر محصولات قابل دانلود، شامل فایلهای صوتی (MP3)، ویدئویی (MP4) و متنی است. معمولا در دورههای آموزشی که قیمتهای بالاتری دارند، ترکیبی از فایلهای پیدیاف و صوتی و ویدئویی ارائه میشود.
2. دریافت حق عضویت در وبسایتها: برخی وبسایتها، خدماتی شامل امکان دسترسی به روزنامه، مجله یا مقالات را ارائه میدهند و برخی نیز وبسایتهایی کامل با فایلهای ویدئویی و صوتی و انجمنهایی تعاملی هستند و برای استفاده از تمام خدمات آنها باید در آن وبسایتها عضو شوید. این وبسایتها معمولا به صورت ماهانه یا سالانه، مبلغی را بهعنوان حق عضویت دریافت میکنند. گاهی این وبسایتها به صورت خودکار، مقدار معینی مطلب و محتوا (مانند درسهایی از دورهای آموزشی) را در طول دورهی زمانی معینی به هر یک از اعضای جدید ارائه میدهند. هدف از این روشِ «قطرهای»، جلوگیری از غرق کردن مشترکان جدید با حجم زیادی از محتوا و وادار کردن آنها به پرداخت حق عضویت برای دورهی زمانی طولانیتری است.
مردم تمایلی ندارند برای اطلاعات قدیمی پولی بپردازند. در بیشتر موارد، مطالبی که ارائه میدهید باید مشکلی جاری و حلنشده را حل کند؛ بنابراین همیشه به بهترین روش برای انجام کارها فکر کنید. دانستن اینکه چگونه میتوان کاری دشوار یا گیجکننده را انجام داد، مبنای خوبی برای تولید محصولی اطلاعاتی است. هرگز تصور نکنید مردم حاضرند برای اطلاعاتی که شبیه مطلبی معمولی است، پولی بپردازند. مطلب شما باید جامع و کامل باشد و مشکلی واقعی را حل کند.
صرفنظر از اینکه چه مدل کسب و کار اینترنتی انتخاب میکنید، به یک استراتژی محتوا نیاز دارید. بدون داشتن محتوایی منسجم در وبسایت خود، هرگز نمیتوانید ترافیک موتورهای جستوجو را به سایت خود جذب کنید و مشتریان بالقوه نیز به اطلاعاتی که برای انجام خریدی آگاهانه نیاز دارند، دست نخواهند یافت و احتمالا هرگز خریدی از شما نخواهند کرد.
حتما بخوانید: بازاریابی رهبران موفقترین کسب و کارهای دنیا
بیایید به مثال دستور پخت مایع ماکارونی خوشمزه برگردیم. چه مدل کسب و کاری را برای عرضهی آن انتخاب خواهید کرد؟
فروش محصول: شما میتوانید مایع ماکارونی خوشمزهی خود را در حجم بالایی تولید، بستهبندی و انبار و به دوستداران ماکارونی در سراسر کشور ارسال کنید. میتوانید محصول خود را در اندازهها (یکنفره، خانواده، مهمانی)، مزهها (با گوشت، ادویهدار، اُرگانیک) و سبکهای گوناگون (فقط مایع ماکارونی، همراه با رشتههای ماکارونی، همراه با مخلوط ادویهی خشک) ارائه دهید. شما باید کارخانهای راهاندازی کنید یا تولید محصول خود را به کارخانهی دیگری بسپارید. در هر صورت، انجام این کارها هزینهبر است و باید به درگاه پرداخت اینترنتی، حملکنندهی کالا، تولید، شکایات و مرجوعی کالا نیز فکر کنید.
فروش خدمات: دستور پخت ویژهی شما میتواند در یک شرکت تهیهی غذای ایتالیایی مورد استفاده قرار بگیرد یا میتوانید با استفاده از وبسایتی که به صورت بروشوری برای کسب و کار تهیهی غذای شما عمل میکند، برای آن بازاریابی کنید یا به رستورانها، خدمات آموزش داخلی ارائه دهید. شاید هم بتوانید به افرادی که قصد دارند پخت ماکارونی اصیل و خوشمزه را یاد بگیرند، آموزشهایی ارائه دهید. راهاندازی چنین کسب و کاری، سادهتر و کمهزینهتر از تولید محصول فیزیکی و واقعی است و متمایز کردن آنچه ارائه میدهید از طریق فروش خدمات، آسانتر است.
فروش محصول اطلاعاتی: این روش، سادهترین (و بنابراین کماسترسترین) گزینه است. میتوانید کتاب الکترونیکی سادهای بنویسید و در آن، روش پخت و مواد تشکیلدهندهی مایع ماکارونی خود را توضیح دهید یا یک سایت عضویت آشپزی کامل راهاندازی و در آن از ویدئوها و انجمنهای گفتوگوی اعضا استفاده کنید و با افزایش تعداد اعضای سایت، مطالب آموزشی موجود در آن را گسترش دهید.
و در آخر
چیزی که مهم است داشتن یک مسیر در راه کسب و کاراست، شما اگر ندانید به کجا میخواهید برسید، چه فرقی میکند از کدام مسیر بروید
source : thebalancesmb & inc
keramatzade & novin
تقویت هوش مالی که راه و روش هزینه و سرمایه گزاری میلیاردی را اسان می کند.
3,501 بازدید مطالعه بیشتر ...با اتخاذ زمان و اقدامات لازم برای کسب و کار موفق، می توانید تمام اقدامات لازم برای موفقیت را انجام دهید
13,293 بازدید مطالعه بیشتر ...راه اندازی کسب و کار مثل آب خوردن است. فقط یک روز طول میکشد. اما راه انداختن کسبوکاری که حالا حالاها بچرخد خیلی سختتر است
27,158 بازدید مطالعه بیشتر ...کسب و کار اینترنتی عبارت است از هرگونه کسب درآمدی از اینترنت، کسب و کار اینترنتی میتواند شامل خرید و فروش کالا در اینترنت و یا ارائه یک سرویس آنلاین بصورت غیر رایگان باشد.
4,991 بازدید مطالعه بیشتر ...موفقیت در کسب و کارهای کوچک لذتبخش است. برای موفقیت در کسب و کارهای کوچک آموزش و یادگیری را فراموش نکنید.
2,333 بازدید مطالعه بیشتر ...ایده های پولساز زیادی برای کار در منزل و کارآفرینی با سرمایه کم وجود دارد که میتوان از همین امروز با سرمایه کم شروع کرد....
9,407 بازدید مطالعه بیشتر ...تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به گروه تحقیقاتی و آموزشی کرامت زاده می باشد و هرگونه کپی برداری غیر اخلاقی بوده و پیگرد قانونی دارد
طراحی سایت و سئو توسط گروه تخصصی آرمانیک | مشاوره تبلیغات اینترنتی توسط مدیر وب
آموزش کسب و کار برای دست یافتن به 1میلیارد اول .ir
استاد عزیزم وراهنمای بی نظیرم دکتر کرامت
امروز دقیقا یک هفته از انقلابی عمیق در تمام اصول و باورهای فکری و اعتقادی من میگذرد با آرامشی که از شنیدن بارها وبارها فایلهای سمینار شما را گوش دادم و به لطف وجود پر برکت و توانگر شما که در مسیری مملو از آرامش و نظم الهی در انتظارند تا بتدریج نهال باورهای زیبای توانگری و ثروتم را آبیاری نمایند بسیار افتخار میکنم در جمع خانواده صمیمی ام از معجزاتی خبر بدهم که با ایمان واعتقادمحض به فرامین استاد عزیز تر از جانم احمدرضا کرامت ورمز تکرار وتکرار فایلها وتمرین وحذف تلویزیون و ماهواره و افرادیکه با فرکانس من همخوانی نداشتند تنها با کار بروی خودم آنچنان خودم وخانواده ام غرق در نعمت و سلامت نو برانه قرارگرفته ایم که تنها کارمان سپاسگزاری ولذت با تمام وجود از برکات
من الان در برق صنعتی کار میکنم که درآمد خیلی بالایی ندارم و به مرور بیشتر میشه و رشته من برق …..ولی با تغییر باور یه کاری به من پیشنهاد شده که درآمد آن از برق صنعتی بیشتر است ولی مربوط به رشته من نمی شود؟ چی کار کنم کدام را انتخاب کنم.؟لطفا راهنمایی کنید؟
.
1.
ترس از ناشناختهها:ترس از ناشناختهها باعث میشود افراد نتوانند از فرصتها استفاده کرده و در موقعیتهایی که چندان خوشایندشان نیست باقی بمانند. هر موقع صحبت از تغییر پیش میآید، مردم به گفتن چه پیش خواهد آمد میافتند.با خودتان فکر میکنید موقعیتی که الان دارید بهتر است و به همین خاطر همه ایدهها و افکار تازه برای تغییر را در ذهنتان دفن میکنید و فکر میکنید باید همین جایی که هستید باقی بمانید. اما باید بدانید ترس از ناشناختهها یکی از مهمترین دلایلی است که افراد را از ایجاد هر نوع تغییر مثبت در زندگیشان باز میدارد.
بهنظر من هیچ انتخابی نادرست نیست، فقط فرصتهایی که به واسطه آن انتخاب برای ما پیش میآید با هم متفاوت هستند. اگر انتخابهای خود را مهیج و باارزش بدانید، تجربه ناشناختهها برایتان سادهتر خواهد شد. فقط باید تصمیم بگیرید که چه کاری را میخواهید در حال حاضر انجام دهید
.
2.
عدماطمینان بهخود:وقتی در نظر دارید که تغییری در زندگیتان ایجاد کنید، تردید دارید که آیا واقعاً از عهده آن برمیآیید یا نه. در این موقعیتها همه چیز بزرگتر و دشوارتر از آنچه هست بهنظر میرسد و وقتی به آن نگاه میکنید بهنظرتان کار بسیار سختی میآید. معمولاً از خودتان میپرسید، چه کسی میتواند این کار را انجام دهد؟ من که نمیتوانم کار خیلی دشواری است.اگر بخواهید چیزهای بزرگ به دست آورید یا حتی فقط به آرامش درونی برسید، باید بتوانید از آن قلمرو آرامش خود بیرون آمده و چیزهای جدید را امتحان کنید. اگر موفق هم نشوید، حداقل تلاشتان را کردهاید و تا آخر عمرتان افسوس نمیخورید که چرا آن قدم را در زندگی برنداشتید
چگونه باید از برگزاری سمینارهای کسب وکار اطلاع پیدا کنم
بابت مطالب ارزشمند سایت تشکر میکنم . سایت بسیار خوبی برای صاحبان ایده هست و میتونن بواسطه تجارت و اطلاعاتی که در این سایت قرار گرفته و موجود هست ایده های خودشون تا حد زیادی قربال کنند .
دنیای کارآفرینی یه دنیای پرچالش و سخت و زیباست و کسی که عاشق کارآفرینی باشه همه سختی هاشو میپذیره و ازشون لذت میبره
اما کارآفرینی هم کار هرکسی نیست بعضی ها یک زندگی آروم و بدون دغدغه رو بیشتر ترجیح میدن. :)
استاد گرامی
میخاستم ببینم ،کارگاه خودسازی زمان تشکیلش کی هست؟شما ایران اومدین یا نه؟
خدا را شاکرم که شما را سر راه من قرار داد.
امیدوارم بتوانم ان بنده ای باشم که خدا میخواهد .
صحبتها و واقعیتهایی که شما بیان میکنید بهترین وسیله برای بهتر شدن و تغییر هست برایم هر روزبا شنیدن صحبتهای شما بهتر و بهتر میشوم .واقعاازتون ممنونم امیدوارم در پناه حق سلامت وشاد باشید .خدا شما را برای این خانواده بزرگ حفظ کند.