چکیده این مطلب : انتشار : 1397/07/17 0 نظر کسانی که از نیازهای خود شناخت کافی دارند، روزشان را طوری برنامه ریزی میکنند که در هر روز با حداقل دو تا سه تجربهی لذتبخشی که در جهت ارضای نیازهای درونیشان باشد، مواجه شوند، اما خودشان را بیشازحد درگیر یا وابستهی این تجربیات نمیکنند
معمولا اگر همهچیز روی روال باشد، نه لازم است که خودمان را برای به دست گرفتن افسار زندگی بیش از حد خسته کنیم و نه احساس ناتوانی و سرگشتگی خواهیم کرد. کلا وقتی مسیر درست زندگی در حرکت باشد، آنقدر حسوحال خوبی خواهیم داشت که میتوانیم از تکتک لحظاتمان لذت ببریم. در ادامه قصد داریم به معرفی چند نشانهای بپردازیم که عموما از مسیر درست زندگی خبر میدهند. این نکات، گزیدهای از تجارب شخصی و تحقیقات علمی نویسندهی اصلی متن، روانپزشک گرَنت هیلاری برِنِر، است. همراه ما باشید.
1. مسیر درست زندگی،چشم که از خواب باز میکنیم، مشتاقانه انتظار تجربیات معنیدار و لذتبخش روز پیشرو را میکشیم

حتما بخوانید: زندگی شخصی
کسانی که از نیازهای خود شناخت کافی دارند، روزشان را طوری برنامه ریزی میکنند که در هر روز با حداقل دو تا سه تجربهی لذتبخشی که در جهت ارضای نیازهای درونیشان باشد، مواجه شوند، اما خودشان را بیشازحد درگیر یا وابستهی این تجربیات نمیکنند. این افراد غالبا روزشان را با انتظارات مثبت شروع میکنند و با روی خوش به استقبال پیشامدهای هر روز میروند. تجربیاتی که حرفش را زدیم، میتوانند به فعالیتهای شغلی، تحصیلی یا خانوادگی مربوط باشند یا حتی ممکن است خارج از محدودهی برنامههای تنظیمشدهی روزمرهتان بگنجند.
چشم که از خواب باز میکنید، مشتاقانه انتظار تجربیات معنیدار و لذتبخش روز پیشرو را میکشید
مثلا انجام فقط چند دقیقه مراقبه، مطالعه کتاب، تماشای برنامهی مورد علاقهتان، وقتگذرانی با دوستان یا انجام هر فعالیتی که علاقهی شخصیتان باشد، میتواند چنین تجربهی لذت بخشی را برایتان رقم بزند. این تجربه هر قدر هم که کوتاه باشد، مهم نیست. اصل مطلب این است: «کاری کنید که لذت ببرید و آن کار چیزی باشد که قسمتی از نیازهای بنیادینتان را برطرف سازد و این حس را در درونتان بهوجود بیاورد که به خودتان توجه دارید.» بهخصوص در مواقعی که زندگی برایتان چالش برانگیز میشود، همین لحظاتی از روز که به خودتان اختصاص میدهید، میتواند در حفظ و تقویت روحیه شما مؤثر باشد و برای مقابله با چالشهای زندگی سرپا نگهتان دارد.
2. مسیر درست زندگی ،علیرغم همهی سختیها و تردیدها بهطور کلی از زندهبودنمان حس خوبی داریم

حتما بخوانید: چگونه هدف گذاری کنیم در زندگی
همهی ما گاهی بنا به دلایل مختلفی دچار انواع استرس ها میشویم. استرس میتواند بسته به موقعیتش مثبت (استرس مثبت) یا منفی باشد، اما همیشه فرصت بالقوهای برای رشد و یادگیری است. بعضی اوقات انگار استرس تمامی ندارد و حسابی امان آدمی را میبرد، تا جایی که حتی ممکن است به تروما یا صدمات روحیروانی منجر شود. استرس میتواند روی احساس سرزندگیمان تأثیر بگذارد و از توجهمان به هر آنچه برایمان اهمیت خاصی دارد، بکاهد.
هرکسی بهشیوهی خودش با اتفاقات چالش برانگیز زندگی روبهرو میشود و بههمین دلیل عوارض ناشی از این چالشها میتواند در هر فردی متفاوت باشد. برخی افراد در نتیجهی تجربهی مشکلات کاری یا خانوادگی دچار تزلزل شخصیت میشوند و بهراحتی ممکن است که از خودشان و دیگران فاصله بگیرند و مورد حملهی ناامیدی واقع شوند. کاملا طبیعی است که هرازگاهی احساس ناامیدی کنید، اما اگر این احساس به نوعی عادت تبدیل شود و حالتی از «اجتناب تجربی» (خودداری از افکار، احساسات، خاطرات و سایر تجربیات درونی) شکل بگیرد، شاید بهتر باشد که از یک مشاور کمک بگیرید.
بهطور کلی، وقتی دچار چنین حالاتی میشویم، ارتباطمان با زمان حال را از دست میدهیم و درنتیجه نمیتوانیم احساس سرزندگی کنیم و وقتی هم که پرانرژی و سرزنده نباشیم، قادر به خوش بینی واقعبینانه و انعطافپذیری شناختی نخواهیم بود و دیگر هیچ تمایلی به چالشکشیدن خودمان در چالشهای معنیدار نخواهیم داشت.
اگر صبحها که از خواب بیدار میشوید، با خودتان قرار میگذارید که از امروزتان نهایت استفاده را ببرید و در زمان حال زندگی کنید و این را هم میدانید که گاهی ممکن است کارهایتان طبق برنامه پیش نروند (انحراف از مسیر میتواند خودش فرصت بالقوهای برای رشد و یادگیری باشد!)، پس یعنی در مسیر درست زندگی در حرکت هستید.
3. مسیر درست زندگی ،به تمامی مراحل زندگی توجه داریم: در زمان حال زندگی میکنیم

حتما بخوانید: با این قوانین زندگی فوق العاده ای بسازید و از آن لذت ببرید
یکی از لازمههای خود مراقبتی این است که بتوانید در عین توجه به زمان حال از توجه به ابعاد کلیتر زندگیتان غافل نشوید. مثلا باید بتوانید درکی از روایت زندگیتان در طول زمان، از گذشته به حال و از حال تا آینده داشته باشید. باید یاد بگیرید بدون اینکه در گذشته جا بمانید، به اتفاقات گذشته توجه داشته باشید و از تجربیاتتان عبرت بگیرید، اما حواستان باشد که در اتفاقات بد گذشته قفل نشوید. حتی میتوانید خودتان را در زمان جلو ببرید و با ذهنیتی منعطف به آینده پیش بروید. خلاصهی کلام اینکه باید علیرغم زندگی در زمان حال به توانایی خود نظارتی سالم در گسترهی زمان برسید و بدون غرقشدن در گذشته از روزهای رفته درس بگیرید و بدون ترس از آینده با رویکردی واقعبینانه منتظر فردا و فرداهای دیگر باشید.
4. مسیر درست زندگی ،با احساس رضایت از روزی که گذراندهایم، به استقبال خواب میرویم

حتما بخوانید: راز موفقیت زندگی چیست؟
پایان روز علاوهبر استراحت وقت مناسبی است تا کمی با خودتان خلوت کنید و ببینید که روزتان را چگونه گذراندهاید. ببینید که مجموعا تا خود شب چه حسوحالی را تجربه کردهاید و مثلا امروز سر کار چطور بوده است، با چه چالشهایی روبهرو شدید و چه پندهایی گرفتید. خواهید دید که بعضی از روزها را با احساس عالی و بعضی روزهای دیگر را با کمی تأسف و پشیمانی بهپایان میبرید. اما کسی که در زندگی در مسیر درستی قرار دارد، تقریبا اغلب اوقات احساس رضایت میکند. اینکه از هر روز چه انتظاری باید داشت، از فرد به فرد متفاوت است و به همین دلیل هر کسی باید اولویتهای خاص خودش را بشناسد.
همچنین شبها وقتی را برای مرور انواع اهداف روز بعدتان درنظر بگیرید و سپس خودتان را از همهی افکار رها کنید. اگر با احساس رضایتی که آلوده به کمال گرایی نباشد، بهاستقبال خواب بروید و بدانید که امروز حواستان به دغدغههایتان بوده است و فردا هم برای دغدغههایتان برنامه دارید، یعنی زندگیتان را خوب مدیریت میکنید.
5. مسیر درست زندگی ،کسانی که حس خوبی از آنها میگیریم، پای ثابت تجربیات روزانهمان هستند

حتما بخوانید: زندگی بهتر با این برنامه ریزی ها
گاهی اوقات با اینکه روابط اجتماعی گستردهای داریم، در درون احساس تنهایی میکنیم. از آنجایی که معمولا در تلاشیم که ظاهرمان را حفظ کنیم، احتمالا اطرافیانمان در چنین مواقعی نمیدانند که واقعا چه حسی داریم و در درونمان چه میگذرد. این فشار اجتماعی که فرد را به پوشیدن نقاب خوشحالی وادار میکند، متأسفانه موجب تقویت خود فریبی میشود. اگر روابطمان حقیقی و معنیدار باشند، حتی وقتی مدتی با طرفهای رابطه مکالمهای نداشته باشیم، باز هم میتوانیم آن روابط را در درونمان حفظ کنیم و هر روز از حس حمایت اجتماعی و خصوصا حس خوب دوست داشتن و دوست داشته شدن سرشار شویم. شبکههای اجتماعی علیرغم مضرات فراوان درصورتیکه بهدرستی استفاده شوند، میتوانند ابزار مفیدی برای حفظ و تداوم ارتباط با دیگران باشند.
6. مسیر درست زندگی ،از اینکه با کنجکاوی ببینیم زندگی برایمان چه چیزی در چنته دارد، احساس خوبی پیدا میکنیم

حتما بخوانید: زندگی واقعی چیست؟
گاهی کنجکاوی یکی از بارزترین نشانههای حرکت در مسیر درست زندگی است. اما چرا؟ کنجکاوی باعث میشود که مغز در وضعیتی مثبت، منعطف و پذیرای احتمالات مختلف قرار بگیرد و بهدنبال تأیید انتظارات غالبا منفی نباشد. البته این نکته را نیز نباید نادیده گرفت که انتظارات مثبت بهخودی خود کارساز نیستند، زیرا گاهی ممکن است که در انتظارات مثبتمان نیز بهقدری نامنعطف و سفتوسخت شویم که آخرش به ناامیدی بخوریم. بهطور کلی، کنجکاوی، فارغ از نتیجهای که انتظارمان را میکشد، باعث میشود که ذهنمان احتمالات مختلف را جستوجو کند.
کنجکاوی کمکمان میکند که درگیر تجربیات احساسی شویم، اما بیشازحد در این تجربیات دستوپا نزنیم. کنجکاوی با خودنظارتی سازنده بسیار جور درمیآید و کمکمان میکند تا از چالشها درس بگیریم و علاوهبر تمرکز روی زمان حال به دورنمایی که برای خودمان متصوریم نیز توجه داشته باشیم و بتوانیم جنبههای مختلف زندگیمان را در تناسب باهم ببینیم. یادتان باشد که وقتی جنبهی خاصی از زندگی همهی تابوتوانتان را بگیرد، سایر مسائلی که برایتان مهم تلقی میشوند، از اهمیت ساقط خواهند شد. اما کنجکاوی خصیصهای است که باعث احیاء و حفظ تعادل در زندگی میشود و نمیگذارد که از نیازهای واقعی زندگیتان غافل شوید.
7. مسیر درست زندگی ،به شغلمان عشق میورزیم و برای فعالیتهای غیرشغلی مورد علاقهمان وقت میگذاریم

حتما بخوانید: موفقیت در زندگی که با آن می توانیم به ثروت و پول برسیم
بسیاری از ما خودمان را فقط و فقط به فعالیتهای شغلیمان محدود کردهایم و بهغلط فکر میکنیم که فعالیتهای حرفهای به تنهایی میتوانند باعث رضایت از زندگی شوند. اما این طرز تفکر نوعی تله است که شاید بر اثر عوامل فرهنگی و اجتماعی به ذهنیتمان تلقین شده باشد. این تله بهویژه در کمین کسانی است که از پیشینهای پرکار میآیند و خصوصا زمانی فاجعهسازتر خواهد بود که طرف به شغلش عشق و علاقهی کافی نداشته باشد. درعوض بهکار بهعنوان سکوی پرتابی نگاه کنید که اگر در قابی کلیتر در نظر گرفته شود، میتواند ما را به اهداف فردی و حرفهای دلخواهمان برساند. کار درواقع وسیلهای برای رسیدن به هدف است و درعینحال نباید نقشی را که در ارضای نیازهای بنیادین ایفا میکند، نادیده گرفت.
منبع : psychologytoday