راههای پولدار شدن در ایران که به راحتی می توانید به ثروت و زندگی دلخواه برسید
در برنامه ی قبلی میلیاردر شدن در مورد این موضوع صحبت کردم که چگونه هر کسی می تونه روش ورود به درآمد میلیاردی و پولدار شدن رو یاد بگیره و به یک شکست ناپذیر تبدیل بشه و اینکه چگونه این کار کاملا علمی هست
در ویدیوی جدید راه میلیاردر شدن میخوام بهت نشون بدم که چگونه در سریع ترین زمان ممکن می تونی از نیروی قدرتمند قانون جذب ثروت برای خلق اهداف و رویاهایی که داری استفاده کنی
روش علمی و تایید شده ورود به ضمیر ناخودآگاه و برنامه ریزی مجدد اون
اینکه چگونه می تونی این علم رو یاد بگیری و ازش استفاده کنی
بیش از 8 سال هست که به صورت حرفه ای با علم جذب ثروت آشنایی دارم و دارم در زندگی خودم ازش استفاده می کنم و در ویدیوی امروز شکست ناپذیر دقیقا میخوام تکنیک هایی رو باهات به اشتراک بگذارم که می تونه زندگیت رو متحول کنه
دوست دارم همین حالا ویدیوی جدید درآمد میلیاردی رو دانلود کنم
دلیل اینکه این روش انقدر جادوییه و عالی جواب میده اینه که کاملا علمیه و بر اساس نحوه ی عملکرد ذهن انسان هستش
همه ی اتفاق هایی که در زندگی تو رخ میده دلایل مشخصی داره و تنها کار مهم تو اینه که به داخل ضمیر ناخودآگاه و ذهنت بری
ببینی چه باور مخربی هست که درست کار نمیکنه و باعث شده به خواسته های خودت نرسی، اونها رو بکشی بیرون و حذفشون کنی و باورهای مفید و اثربخش رو جایگزین اون باورهای تاریخ مصرف گذشته کنی
این ویدیو 18 دقیقه آموزش خالص و حرفه ای هستش که بهت کمک میکنه یاد بگیری
چگونه می تونی سریع تر و راحت تر خودت رو در یک لول مشخص و معین موفقیت در هر جنبه ای از زندگی تثبیت کنی
دلیل تمامی اتفاق هایی که داری در زندگی خودت تجربه میکنی چیه
کی و چگونه باید به سراغ ضمیر ناخودآگاهت بری
و …
دوست دارم همین حالا ویدیوی جدید میلیاردر شدن رو دانلود کنم
سریع ترین راه استفاده از قدرت جادویی قانون جذب ثروت
شغل افراد جامعه به 5 دسته تقسیم می شود.
هرکدام از این 5 دسته خصوصیات و دغدغه های مشترکی دارند.
بنابراین راه حل تغییر مسیر شغل به حالت ایده آل دارای راهکارهای مشترک است.
در این مقاله دسته بندی شغل ها و خصوصیات هرکدام بیان شده است.
برای مشکلات هر دسته راهکار ارائهشده است تا بتوانید به شرایط ایده آل برسید.
برای شغل 5 تقسیم بندی وجود دارد.
امیدواریم با سنجیدن شرایط خود و مقایسه با خصوصیات بیان شده جایگاه خود را پیدا کنید.
این افراد کار مشخصی ندارند.
خیلی از این افراد تحصیلات دارند ولی هنوز شغل مناسب پیدا نکردند.
خصوصیت و آرزوهای افراد جویای کار
-سردرگم هستند و نمی دانند که چطور و از کجا شروع کنند.
-اکثر این افراد به کار کردن در شرکت یا اداره تمایل دارند.
-هنوز استعداد و علایق خود را شناسایی نکردند.
-ایده ای برای شروع کار خود ندارند.
-از شکست و تحقیر می ترسند.
-دیگران را مقصر مشکلات خود می دانند.
-روزهایشان تکراری است .
-انگیزه ای برای تغییر ندارند.
1-باید مسئولیت زندگی خود را بهطور کامل بپذیرند.
2- هدف و زندگی ایده آل خود را یادداشت کنند.
3- با توجه به امکانات و شرایط موجود برای رسیدن به اهداف، برنامه ریزی کنند.
4-فهرستی از توانایی های خود را تهیه کنند.
5-تحقیق کنند که چطور از این توانایی ها می توان درآمد کسب کرد .
این افراد در ادارات و شرکت ها و سازمان ها مشغول به کارند.
خصوصیت افراد کارمند و کارگر
-این افراد برای دیگران کار می کنند. که می تواند شرکت، اداره یا سازمان خاصی باشد.
-از استعدادهایشان به اندازه کافی استفاده نمی کنند.
– به شرایط فعلی خود عادت کردند.
-دچار روزمرگی شده اند و کارهای تکراری انجام می دهند.
-حقوقی که دریافت می کنند آنها را راضی نمی کند و معمولاً از درآمد خود راضی نیستند.
-درآمد آنها فقط هزینه زندگی روزمره را می دهد.
-دوست دارند ثروتمند شوند.
– قدرت ریسک پایینی دارند.
– به دنبال امنیت شغلی هستند که بسیاری از آنها این امنیت را ندارند.
– برای تغییر شرایط با متخصصان مشورت نمی کنند.
راه حل برای کارمندان و کارگران
1- کار مورد علاقه خود را پیدا کنند.
2-اطلاعات کاملی در مورد شغل جدید کسب کنند.
3-آموزش های لازم را یاد بگیرند.
4-قدرت ریسک خود را بالا ببرند.
5-ترس ها و تردیدهای بازدارنده را کنار بگذارند.
6- شغل دلخواه خود را شروع کنند.
7-منتظر کامل شدن و ایده آل شدن شرایط نباشند.
8- از تبلیغات برای سرعت بخشیدن به پیشرفت خود استفاده کنند.
خویش فرما به کسی می گویند که با هنر و توانایی و تخصص خود کسب درآمد می کند.
مانند آرایشگران، تعمیرکاران، راننده ها و ……
خصوصیت و آرزوهای خویش فرما
-این افراد به شکل سنتی کار می کنند.
-از روش های نوین کسب درآمد استفاده نمی کنند.
-معمولاً خودشان به تنهایی کار می کنند و در بعضی موارد تعداد کمی نیرو دارند.
-به هر اندازه کار کنند درآمد دارند و اگر کار نکنند درآمد نخواهند داشت.
-درآمدشان از دو گروه قبل بیشتر است.
-آرزوی درآمد بیشتر دارند.
-ایده ای برای رشد کسب و کار خود ندارند.
-از رکود بازار ترس دارند
را حل برای گروه خویش فرما
1-برای پیشرفت کسب و کار خود برنامه ریزی کنند.
2-نیروهای غیرمفید را اخراج کنند و نیروی متخصص استخدام کنند.
3-نکات مدیریتی را یاد بگیرند. روی بهبود مدیریت در کارشان وقت بگذارند.
4-با هزینه کردن برای تبلیغات کسب و کار خود را رونق ببخشند.
کارفرماها و کارآفرین ها معمولاً افرادی هستند که کسب و کار بزرگی راه اندازی کردند،
و عده زیادی برای آنها کار می کنند.
خصوصیت و آرزوهای کارفرما
-این افراد خودشان هم زمان زیادی کار می کنند.
-نیروهای وفادار کمی دارند.
-رکود اقتصادی روی درآمدشان تأثیر دارد.
-زمان کمی برای تفریح و استراحت دارند.
-بعد از مدتی خلاقیتشان برای کار کم می شود و کارها را بهصورت تکراری انجام می دهند.
راه حل برای کارفرمایان
1-از مشاوره متخصصان بیشتر استفاده کنند.
2-در کار و زندگی تعادل ایجاد کنند.
3-زمان بیشتری برای استراحت بگذارند.
4-سعی کنند بیشتر زمان خود را برای فکر کردن به رشد کسب و کار بپردازند.
3-نیروهای متخصص خود را افزایش دهند.
4-از خلاقیت نیروها برای رشد و بهبود کسب و کار استفاده کنند.
5-سیستمی ایجاد کنند که بدن حضور خودشان هم کارها به درستی انجام شود.
این افراد پول خود را سرمایه گذاری می کنند.
بدون نیاز به کار خودشان، درآمدهای بالایی کسب می کنند.
این افراد برای پول کار نمی کنند. پول برای آنها کار می کند.
خصوصیت و آرزوهای سرمایه گذاران
-این افراد به دنبال درآمدهای خیلی زیاد هستند.
-قدرت ریسک بالایی دارند.
-قدرت برایشان خیلی اهمیت دارد.
-نیاز به مدیران لایق دارند.
-معمولاً کارهای خیر زیادی انجام می دهند .
– دوست دارند از آنها نام نیک به جا بماند
همانطور که از تقسیم بندی مشخص است ایده آل ترین حالت:
کسب درآمد حالت پنجم یعنی سرمایه گذار بودن است.
با مطالعه زندگینامه ثروتمندان مشخص می شود اکثر سرمایه گذاران از رده های کاری پایین شروع کردند .
آنها تمام مراحل مختلف کاری را گذراندند و به جایگاه فعلی رسیدند.
آنها هم روزی کارگر یا کارمند بودند و روی رشد خودشان کار کردند و پیشرفت کردند.
بنابراین پیشرفت و رسیدن به ثروت و موفقیت ممکن است.
قبل از هرچیز تصمیم جدی می خواهد و پس از آن هدف گذاری و برنامه ریزی.
باید پشتکار داشت و به برنامه ریزی خود پایبند بود.
شغل رؤیایی خود را پیدا کنید و شروع کنید. به زودی به موفقیت می رسید.
بسیاری از افراد زمانی که به دنبال کار می گردند، به دلیل نداشتن تجربهی کافی با مشکل مواجه می شوند. این مساله در زمانی که به دنبال کار می گردید، می تواند بسیار مهم و حیاتی باشد.
پیدا کردن کار ممکن است کمی سخت باشد اما اگر به توصیه هایی که برای شما گردآوری کردهایم توجه کنید می توانید این پروسه را به راحتی گذرانده و شغل مورد نظر خود را پیدا کنید.
در بسیاری از شرکت های بزرگ افراد بیشماری را می بینید که با رزومه های قوی در دست، منتظر استخدام هستند و قطعا این کار را برای شما که تجربهی کافی و یا رزومهی قوی ندارید، سخت تر می کند. اما این را به خاطر داشته باشید که شرکت های کوچکتر که کمتر از 20 کارمند دارند، به دنبال کارمندان با تجربه نمی گردند، بنابراین می توانید کارتان را از این شرکت های کوچک تر آغاز نمایید.
اگر شرایط لازم جهت استخدام در حوزه ی مورد نظر خود را ندارید، می توانید در موارد مشابه با آن نیز سعی کنید و رزومه ارسال نمایید. هر چه تعداد شرکت هایی که درخواست کار برای آنها ارسال می کنید، بیشتر باشد، شانس بیشتری برای استخدام خواهید داشت، از این رو تنها به تعداد محدودی شغل اکتفا نکنید.
همواره به دنبال یادگیری مهارت ها و توانایی های جدید باشید. ادامه تحصیلات در رشته کاری که انجام می دهید، در دراز مدت می تواند باعث ارتقا رتبه، کسب درآمد بیشتر یا حتی یافتن کار مناسب تر باشد. بنابراین برای یافتن شغل مناسب تر به صورت منظم و پیوسته مطالعه داشته باشید و مهارت کسب کنید.
اگر هنوز هم در یافتن شغل موفق نشده اید، بد نیست کمی به انجام کارهای داوطلبانه بپردازید، تا از این طریق ضمن کسب تجربه، بتوانید به رزومه کاری تان رونق ببخشید. از این رو می توانید چند ساعتی در هقته را به کسب تجارب ارزشمندداوطلبانه اختصاص دهید. این امر باعث می شود تا برای دست یافتن به شغل مورد علاقه تان موفق تر باشید.
پس از مصاحبهی شغلی حتما از فرد مصاحبه کننده تشکر کنید و چند روز بعد از آن، تماس بگیرید و وضعیت خود را پیگیری کنید. این راهی برای تکرار علاقه و به اشتراک گذاشتن مواردی که در طی مصاحبه نادیده گرفته شده است.
برای داشتن مصاحبهای موفق تر و بهتر، باید از به کار بردن رفتارهای منفی و عصبی نظیر دست زدن به چهره ی خود یا تکان دادن پاها جلوگیری کنید. از این رو سعی کنید در نهایت آرامش و با لبخند به تمامی سوالات پاسخ دهید و از رفتارهای اضافی بپرهیزید. همچنین اطلاعات خود را برای صحبت کردن در زمینه دستمزد بالا ببرید.
در صورت عدم توانایی در یافتن شغل مورد نظر خود باید نحوه و نوع پاسخ دادن به پرسش ها را تغییر دهید، از این رو باید انگیزهی سوالاتی که پرسیده می شود و دلیل اطلاع آنها از بزرگترین ضعف تان را درک کنید. بنابراین برای پاسخ به سوالات باید در قسمت هایی که آسیب پذیر تر هستید تمرین کنید تا جواب مناسب تری بدهید.
گاهی برای یافتن شغل مورد نظرتان زمان زیادی می گذارید، اما نتیجهای حاصل نمی شود. در این مواقع سعی کنید تسلیم نشوید و به کارتان ادامه دهید. گاهی مجبور خواهید بود کارهایی با درامد پایین انتخاب نمایید تا مخارج تان را تامین کنید، در این راستا و به صورت همزمان می توانید به دنبال کار مناسب تری نیز بگردید.
این لیست، تعادل کار و زندگی را از یک تا پنج رتبه بندی کرده است «پنج یعنی بهترین رتبه». هم چنین اطلاعاتی از میانگین حقوق و دست مزد و تعداد مشاغل خالی موجود در امریکا برای هر شغل را ارائه می کند.
رتبهی تعادل کار و زندگی: 4.2
دست مزد: 114808 دلار
تعداد جاهای خالی برای این شغل: 1315
رتبهی تعادل کار و زندگی: 4.1
دست مزد: 45720 دلار
تعداد جاهای خالی برای این شغل: 338
رتبهی تعادل کار و زندگی: 4.0
دست مزد: 63504 دلار
تعداد جاهای خالی برای این شغل: 1171
رتبهی تعادل کار و زندگی: 4.0
دست مزد: 40000 دلار
تعداد جاهای خالی برای این شغل: 661
رتبهی تعادل کار و زندگی: 3.9
دست مزد: 24380دلار
تعداد جاهای خالی برای این شغل: 590
رتبهی تعادل کار و زندگی: 3.9
دست مزد: 44700 دلار
تعداد جاهای خالی برای این شغل: 446
رتبهی تعادل کار و زندگی: 3.9
دست مزد: 91440 دلار
تعداد جاهای خالی برای این شغل: 338
رتبهی تعادل کار و زندگی: 3.9
دست مزد: 70052 دلار
تعداد جاهای خالی برای این شغل: 640
رتبهی تعادل کار و زندگی: 3.8
دست مزد: 32512 دلار
تعداد جاهای خالی برای این شغل: 384
رتبهی تعادل کار و زندگی: 3.8
دست مزد: 66040 دلار
تعداد جاهای خالی برای این شغل: 2117
رتبهی تعادل کار و زندگی: 3.8
دست مزد: 69088 دلار
تعداد جاهای خالی برای این شغل: 208
رتبهی تعادل کار و زندگی: 3.8
دست مزد: 65532 دلار
تعداد جاهای خالی برای این شغل: 809
رتبهی تعادل کار و زندگی: 3.8
دست مزد: 71120 دلار
تعداد جاهای خالی برای این شغل: 503
رتبهی تعادل کار و زندگی: 3.8
دست مزد: 66040 دلار
تعداد جاهای خالی برای این شغل: 782
رتبهی تعادل کار و زندگی: 3.8
دست مزد: 60000 دلار
تعداد جاهای خالی برای این شغل: 341
رتبهی تعادل کار و زندگی: 3.8
دست مزد: 91440 دلار
تعداد جاهای خالی برای این شغل: 457
رتبهی تعادل کار و زندگی: 3.8
دست مزد: 53848 دلار
تعداد جاهای خالی برای این شغل: 500
رتبهی تعادل کار و زندگی: 3.8
دست مزد: 36525 دلار
تعداد جاهای خالی برای این شغل: 299
رتبهی تعادل کار و زندگی: 3.7
دست مزد: 71120 دلار
تعداد جاهای خالی برای این شغل: 524
رتبهی تعادل کار و زندگی: 3.7
دست مزد: 58928 دلار
تعداد جاهای خالی برای این شغل: 1954
رتبهی تعادل کار و زندگی: 3.7
دست مزد: 60960 دلار
تعداد جاهای خالی برای این شغل: 409
رتبهی تعادل کار و زندگی: 3.7
دست مزد: 92456 دلار
تعداد جاهای خالی برای این شغل: 652
رتبهی تعادل کار و زندگی: 3.7
دست مزد: 27550 دلار
تعداد جاهای خالی برای این شغل: 779
رتبهی تعادل کار و زندگی: 3.7
دست مزد: 80000 دلار
تعداد جاهای خالی برای این شغل: 3330
رتبهی تعادل کار و زندگی: 3.7
دست مزد: 75000 دلار
تعداد جاهای خالی برای این شغل: 1337
10 تا از 25 شغل برتر دنیا که بهترین تعادل را بین کار و زندگی برقرار میکنند، در حوزهی فناوری قراردارند. معلم جانشین، با این که کمترین حقوق و دست مزد را در بین این 25 شغل دارد ولی به لطف انعطاف پذیریاش پنجمین شغلی است که تعادل بین کار و زندگی را برقرار می کند.
هم چنین به روند نزولی تدریجی در ادراک تعادل بین کار و زندگی توجه کنید. دادههای بهدست آمده از مطالعهی مشابهی درسال 2009، رتبهی متوسط 3.5 رابهدست داد، در حالی که مطالعهی انجام شده در 2012 به رتبهی 3.4 رسید. مطالعهی امسال، به رتبهی 3.2 رسیده است، بدین معنی است که کارمندان بیشتر از همیشه برای جدا کردن شغلشان از زندگی شخصیشان دغدغه دارند.
این رتبهبندیها بر اساس دادههای ارائه شده از سوی 60000 نفر بهدست آمده است. جزییات کامل در مورد روش شناسی اختصاص رتبههای بهترین شغل های جهان را می توانید در وبگاه Glassdoor.comببینید.
* بهترین شغل برای افراد درونگرا چیست؟ حدود نیمی از جمعیت آدمها را افراد درونگرا تشکیل دادهاند – کسانی که انرژیشان را از درون خودشان کسب میکنند. با این حال، طبق گزارش وبگاه PayScale، بخش زیادی از دنیای ما فقط برای “افراد برونگرا طراحی شده است” – کسانی با حضور در بین آدمهای دیگر انرژی میگیرند.
PayScale در پایگاه اطلاعاتیاش جستجو کرده است تا بتواند شغلهایی را بیابد که نیاز چندانی به تعامل با دیگران ندارند. در ادامه به ترتیب به شغل 10 بهترین شغل برای افراد درونگرا از میان انها اشاره میکنیم:
متوسط دست مزد سالانه: 46،400 دلار
درونگراها از آدمها بدشان نمی آید، انها فقط از حضور دائمی در بین آدمها به شدت خسته میشوند. ولی ازآنجایی که مدیران رسانههای اجتماعی متخصصِ تعاملهای مجازی هستند، کار آن ها برای درونگراها بسیار مناسب است.
مدیران رسانههای اجتماعی بدون اینکه آدمهای زیادی بتوانند به قلعهی تنهاییشان حمله کنند، با هزاران دنبالکنندهی «فالوئر» توییتر و فیسبوک در تعامل هستند”.
متوسط دست مزد سالانه: 30،000 دلار
وقتی کاملا سرگرمِ تعمیر یک دستگاه باشید، ارتباط عمومی و حرف زدن برایتان سخت است، بنابر این تعمیر خودروآلات کوچک در لیستِ بهترین حرفهها برای درونگراها جایگاه بسیار مهمی دارد. این شغل نیازِ خیلی کمی به تعامل با دیگران دارد؛ ولی ازآنجاییکه دست مزدِ اینکار سالانه فقط 30،000 دلار است، دراین لیست جایگاهی بهتر از نُهم پیدا نکرد”.
متوسط دست مزد سالانه: 47،540 دلار
جنگلبانها بجای صحبت کردن با آدمها، وقتشان رابا درددل با طبیعت میگذرانند؛ بهمین دلیل، جنگلبانی یکی از بهترین شغلها برای درونگراهایی است که عاشق طبیعت هستند. دراین شغل که تقریباً کاملا در اختیار مردان است «92 درصد جنگلبانها مرد هستند»، باید مدت زمانی زیادی به تنهایی مشغول نگهداری و مطالعه در مورد پارکها، جنگلها، دریاچهها و دیگر مناطق طبیعی باشید”.
متوسط دست مزد سالانه: 39،570 دلار
اگر ترجیح میدهید بعدازظهرها بجای شرکت در مهمانی و پارتی، خودتان را در موزهها و کتابخانهّها پنهان کنید، احتمالا یک فرد درونگرا هستید؛ یا اینکه شاید فقط یک بایگان «آرشیویست»، نگهبان، یا کارشناس موزهی خوبی هستید. این شغل علیرغم دست مزد پاییناش، در لیست 10 بهترین شغل برای افراد درونگرا در جایگاه هفتم قرار گرفت”.
متوسط دست مزد سالانه: 55،960 دلار
اینترنت یک دنیای رویایی برای افراد درونگرا است – یک دنیای مجازی که برقراریِ ارتباط در آن بجای تعاملات رودررو فقط به صورت چَت کردن است. پس آیا قرار دادن توسعهدهندهی وب در لیست 10 بهترین شغل برای افراد درونگرا جای تعجب دارد؟”
متوسط دست مزد سالانه: 39،520 دلار
برخی هنرمندان آدمهای پرسروصدا و بیپروایی هستند و عاشق این هستند هنرشان دائما در مقابل جمعیت به نمایش درآید. ولی هنرمندان دیگری هم هستند که ترجیح می دهند بجای حضور در بین آدمها، زندگیشان را ساعتها در استودیو سپری کنند. اگر شما هم از این دسته هنرمندان خلاق و آرام هستید، انتخاب این حرفه برایتان ایدهآل است”.
متوسط دست مزد سالانه: 49،360 دلار
بازیخورها بجای سر و کله زدن با آدمها در دنیای واقعی، زمانِ زیادی را صرف تعامل با دوستان و دشمنان مجازیشان می کنند “. طراحان بازیهای رایانهای با خلق دنیاهای مجازی، تجربهی زندگی دراینگونه دنیاها را برای بازیخورها طبیعیتر و واقعیتر میکنند؛ و البته، دراین مسیر لازم نیست که با آدمهای زیادی هم تعامل داشته باشند”.
متوسط دست مزد سالانه: 62،190 دلار
متوسط دست مزد سالانه: 71،720 دلار
آمارگرها بجای آنکه دوست داشته باشند با دیگران گپ و مصاحبه کنند، ترجیح می دهند اعداد و ارقام برایشان صحبت کنند. انها در کل روز، خودشان را غرق سر و کله زدن با معادلات و نرمافزارهای صفحهگسترده می کنند؛ که همین ویژگی باعث میشود این شغل بسیار مناسبِ افراد درونگرا باشد. آن ها برای اینکار دست مزد خوبی نیز دریافت میکنند”.
متوسط دست مزد سالانه: 112،140 دلار
زمینشناسان نفت نه فقط دست مزد خوبی دریافت می کنند، بلکه این دست مزد را در ازای کاری دریافت میکنند که روح افراد درونگرا را جلا میدهد. انها روزهایشان رابا طراحی پروژههای بزرگ مهندسی و تحلیل دادهها سپری میکنند”.
بله راه شماره یک که بسیار آسان به نظر می رسد راهی است که اکثر ثروتمندان خودساخته طی کرده اند تا به ثروت برسند.چه در ایران زندگی کنید چه در خارج از ایران چه در تهران زندگی کنید و چه در هر شهری دیگری از ایران باید بتوانید به مردم خدمت کنید مردم هم در ازای این خدمتی که به آنها ارائه می دهیم به ما پول می دهند هر چه خدمتی که ما ارائه می کنیم با ارزش تر باشد قطعا پول بیشتری به سمت می آید. بیایید در مورد این موضوع کمی صحبت کنیم مثلا فردی کفش مردم را واکس می زند قطعا در ازای آن پولی از مردم دریافت می کند اما این پول کم است چرا؟ چون خدماتی که این فرد ارائه می دهد برای مردم ارزش بالایی ندارد و مساله ای است که یک فرد به راحتی خودش هم می تواند این کار را برای خودش انجام دهد پس اگر کسی این کار را می کند مشخصا درآمد بالایی نخواهد داشت . حال فردی را تصور کنید که در شهری آلوده زندگی می کند و مردم از آلودگی هوا رنج می برد این فرد تصمیم می گیرد ماسک هایی پیدا کند که آلودگی را تا حد زیادی جذب می کند و سپس این محصول را به مردم شهرش ارائه دهد این فرد با جستجو فراوان تولید کننده و یا وارد کننده این ماسک ها را پیدا می کند و چون مردم آن شهر به این ماسک ها بسیار نیاز دارند و خودشان نمی توانند این مساله را به راحتی حل کنند نیاز به این خدمت دارند در نتیجه ماسک های زیادی از این فرد خرید می کنند و این فرد را ثروتمند می کنند. برای پولدار شدن از این روش باید بتوانید خدمت بزرگتری به مردم ارائه دهد.
این فقط پنج نمونه از هزاران افرادی است که در ایران با راه شماره 1
یعنی خدمت به مردم ثروتمند شده اند.سعی کنیم با عشق و علاقه به مردم خدمت کنیم،کالا و خدماتی که دوست داشته باشند به آنها ارائه دهیم و زندگی آنها را بهتر کنیم، مردم هم در ازای خدمتی که به آنها می کنیم به ما پاداش می دهند پاداشی مثل عزت، احترام، حس خوب و ثروت. هر چه ما خدمت بهتری به مردم ارائه دهیم این پاداش ها بزرگتر خواهند بود…
این راه همانطور که از اسمش مشخص است به این معناست که پول خود را در جایی سرمایه گذاری می کنیم تا رشد کند و ما را به درآمد بیشتری برساند مثلا تصمیم بگیریم 1 میلیارد تومان در بورس سرمایه گذاری کنیم و یا تصمیم بگیریم چند میلیارد تومان در بازار مسکن و یا در طلا و حتی ارز سرمایه گذاری کنیم.از دیگر انواع سرمایه گذاری می توان به سرمایه گذاری در کسب و کار خاصی اشاره کرد، مثلا ما با دوستمان که می تواند کسب و کاری را انجام دهد، قراردادی میبندیم که کار از تو پول از من ، و این مدل هم نوعی از مدل های سرمایه گذاری است که می توانیم با سرمایه خود انجام دهیم و یا مثلا تصمیم میگیریم پولمان را بر روی کار خود سرمایه گذاری کنیم مثلا اگر کارخانه ای داریم و محصولی تولید می کنیم بر روی توسعه کارخانه خود سرمایه گذاری می کنیم،یا اگر خدماتی ارائه می دهیم با سرمایه گذاری پولمان بر روی کار خودمان سعی می کنیم کار خود را توسعه دهیم.
اگر بخواهم به این موضوع پاسخ دهم می گویم به چند عامل بستگی دارد اما به صورت کلی این را بدانید اکثر ثروتمندان خودساخته ابتدا با راه اول یعنی خدمت به مردم با ارائه یک محصول و خدمت خوب شروع کرده اند و به مرور با درآمدی که از آن به دست آورده اند سرمایه گذاری را شروع کرده اند . پس اگر یک محصول و خدمات خود برای عرضه به مردم ندارید در قدم اول باید سعی کنید آن را ایجاد کنید.به عنوان مثال ما در ایران دکتر های بسیاری داریم که بعد از مدتی کار کردن و رسیدن به درآمدی خوب،ثروت به دست آمده را در مسکن سرمایه گذاری کرده اند و یا حتی خودشان شروع به ساخت و ساز مسکن کرده اند.یا شخص خود من از ابتدا با سرمایه کم در بورس سرمایه گذاری می کردم اما به مرور با افزایش درآمد و پس انداز خود از راه شماره 1 یعنی ارائه خدمات در حوزه آموزش مبلغ سرمایه گذاری خودم را در بورس را افزایش دادم در شرایط حاضر من هم از راه شماره 1 یعنی ارائه خدمات و یا محصول و هم راه شماره 2 یعنی سرمایه گذاری درآمد دارم.توصیه من به شما این است برای هر دو راه برنامه داشته باشید و آموزش ببینید اما راه شماره 1 را در اولویت قرار دهید.بسیاری از ما سالهای عمرمان را در تردید انتخاب مسیر درست ثروتمند شدن بر باد می دهیم، سالها کاری که در ذهنمان است را شروع نمی کنیم و در آخر فقط افسوس و اندوه زمان های از دست رفته برایمان باقی می ماند، یکبار برای همیشه تردید و دودلی را کنار بگذاریم و شروع کنیم حتی از نقطه اشتباه! خواهیم دید بعد از مدتی در مسیر درست قرار داریم، تردید داشتن بد نیست اما ماندن در تردید بزرگترین خیانتی است که می توانیم به خودمان و زندگیمان بکنیم.
باید گفت که راه شماره 2 یعنی سرمایه گذاری نیاز به سرمایه دارد یعنی شما باید سرمایه نسبتا خوبی داشته باشید تا با سرمایه گذاری آن بتوانید به سود بالایی برسید و اگر با سرمایه کمی شروع کنید ممکن است نیاز داشته باشید سالهای بیشتری برای زیاد شدن آن زمان بگذارید اما در مورد راه شماره 1 یعنی خدمت به مردم شما با حداقل سرمایه هم می توانید شروع کنید و به مرور آن را افزایش دهید اما توصیه من همان توصیه قبلی است در هر دو موضوع آموزش ببینید و شم اقتصادی خود را افزایش دهید اما راه حل اول را در اولویت قرار دهید.
کتاب میلیاردرها، کتاب الکترونیکی در مورد راز موفقیت و پول ساز انسان های موفق در جهان است.
کتاب رایگان میلیاردرها اینگونه عمل می کنند، دارای مطالبی جامع از دنیای موفقیت بوده و لذا دیگر هیچوقت تکرار نخواهد شد.
این مطالب در هیچ جای دنیای مجازی ذکر نشده است.
به امید ایران با شکوه، به امید بهترین ها برای کشور عزیزمان
به امید روزی که کلمه MADE IN IRAN خود گویای کیفیت مرغوب و لوکس محصولات کشور عزیزمان باشد.
شاید باور این که ما میتوانیم پولدار شویم برای خیلی ها سخت و غیر قابل ممکن باشد.
یعنی امکان دارد؟ چه باید کرد؟ مگه میشه؟ من نمیتوانم
شک و تردید در مورد خودتان وکارهایی که شما را به سمت موفقیت هدایت میکند، باعث میشود که رویاهایتان به واقعیت تبدیل نشود.
این کتاب الکترونیکی به صورت جامع رمز و راز موفقیت، کارهای پول سازی که انسان های موفق انجام دادن تا سرنوشتشان تغیر کند، را بیان میکند.
سرنوشت انسان ها دست خودشان است. نظر شما در مورد این جمله چیست؟ موفقیت
شاید فکر میکنید میلیاردرها هم به سرنوشت خود قانع بوده اند.موفقیت
شاید آنها هم میگفتند هرچه در پیرامون زندگیشان اتفاق می افتد، چیزی است که سرنوشت نام دارد.
ما در میلیاردرها اینگونه عمل میکنند نشان خواهیم داد سرنوشت جز تلاش برای موفقیت ، رمز و رازهای موفقیت برای انسان هایی که موفق زندگی میکنند چگونه بوده است.
در بخش محصولات سایت کرامت زاده می توانید کتابهای ثروت را دانلود کنید
اینکه که هستید و چه میکنید، کاملا در اختیار خودتان است. اما نمیتوانید بنشینید و فقط آرزو کنید که چنین اتفاقی بیفتد. باید تبدیل به آدمی بشوید که موفقیت را به سوی خود جذب میکند. چطور؟!
بزرگترین پاداشی که میلیاردر شدن بههمراه دارد، مقدار پولی نیست که بهدست میآورید، بلکه آن انسانی است که برای میلیاردر شدن باید به آن تبدیل شوید.
– جیم ران
بنجامین پی هاردی، دانشجوی دورهی دکترای روانشناسی انگیزش و یکی از موفقترین نویسندگان این حوزه، چهارده آموزهی زیر را در اختیار کسانی قرار داده که میخواهند در مسیر میلیاردر شدن قدم بردارند.
چقدر نسبت به خودتان متعهد هستید؟
اگر روی خودتان سرمایهگذاری نمیکنید، پس در زندگی هیچ سرمایهگذاریای نکردهاید. اگر روی کسبوکارتان سرمایه گذاری نکردهاید، احتمالا کار باکیفیتی انجام نمیدهید. اگر روی روابطتان سرمایهگذاری نکرده باشید، احتمالا بهجای آنکه روی چیزهایی تمرکز کنید که میتوانید ارائه دهید، روی آن چیزهایی متمرکز هستید که میتوانید از دیگران بگیرید.
از منظر خودبهبودی، سرمایهگذاریِ 10 درصد از درآمدتان روی خود، بازدهی 100 برابر یا حتی بیشتر بههمراه خواهد داشت. بهازای هر یک تومانی که روی تحصیلات، مهارتها و روابط خود سرمایهگذاری میکنید، حداقل 100 تومان پس میگیرید.
اگر میخواهید عملکرد فوقالعادهای داشته باشید، باید دورِ خودتان را با مربیان درجه یک پر کنید. هر کار فوقالعادهای که در زندگی انجام دادهاید، نتیجهی تربیت باکیفیتِ یک مربی درجهی یک بوده است. اگر در زمینهای به بنبست خوردهاید، به این خاطر است که مربی باکیفیتی در آن زمینه نداشتهاید.
بهترین مربیگریهای دنیا، آنهایی هستند که بابتش به مربیتان پول پرداخت میکنید. اغلب، هر قدر بیشتر پرداخت کنید بهتر است، زیرا این رابطه را بهمراتب جدیتر میگیرید. در چنین رابطهای، باری به هر جهت برخورد نمیکنید. وقت خود را هدر نمیدهید. در حقیقت سرمایهگذاری کردهاید و به همین دلیل، دقیقتر گوش میکنید. بیشتر اهمیت میدهید. باملاحظهتر و درگیرتر خواهید بود. اگر موفق نشوید، پیامدهای بیشتری گریبانتان را خواهند گرفت، به همین خاطر همهچیز را جدی میگیرید.
خودِ من برای کمک گرفتن در نوشتن اولین معرفی کتابم که باید به کارگزاران ادبی ارائه میدادم، 3000 دلار به نویسندهی بسیار موفقی پرداخت کردم. آن 3000 دلار را بهازای شاید 4 یا 5 ساعت از وقت او پرداخت کردم اما در آن 4 یا 5 ساعت، آنچه باید برای نوشتن یک معرفیِ عالی دربارهی کتابم یاد میگرفتم به من آموخت. با در اختیار گذاشتن منابعی، این فرآیند را به طرز چشمگیری برایم بهتر و سریعتر کرد. درنتیجه، با کمک او توانستم کارگزار ادبی مناسبی پیدا کنم و بعد هم یک قرارداد برای شش جلد کتاب نوشتم.
اگر آن زمان بیشازحد نگران پرداخت آن 3000 دلار بودم، مطمئنا تا امروز هم معرفی کتابی ننوشته بودم. اگر هم نوشته بودم، نهایتا معرفینامهای بسیار بد بود. مسلما به اندازهی امروز انگیزه نداشتم و انجام اقدامات لازم بعید بود.
اگر دارید با خودتان میگویید شما چنین پولی برای پرداخت ندارید، مطمئنا میتوانید از پس خرید حداقل یک کتاب بربیایید؛ کتابی که در چنین شرایطی بتواند نقش آن مربی را برای شما ایفا کند. خودِ شما چقدر پول یا زمان صرف سرگرمی، لباس یا غذا میکنید؟ مسئلهی اصلی، اولویت است.
فقط وقتی انگیزهی لازم را برای انجام کاری خواهید داشت که روی آن سرمایهگذاری کنید.
فراتر از بحث مربیگری، باید روی برنامههای آموزشی، دورههای آموزش آنلاین، کتاب و البته خوراک و استراحت خودتان هم سرمایهگذاری کنید.
سطح موفقیت شما مستقیما با سطح سرمایهگذاریتان سنجیده میشود. اگر نتیجهی دلخواهتان را بهدست نمیآورید، به این خاطر است که به اندازهی کافی سرمایهگذاری نکردهاید تا به آن نتایج دست یابید.
اولویت شما در سرمایهگذاری باید خودتان باشید.
اینکه امروز چه کسی هستید، در حقیقت تعیین میکند که:
بیشتر آدمها صرفا مصرفکننده هستند، نه آفریننده. آنها کار میکنند تا حقوق دریافت کنند، نه اینکه تفاوتی ایجاد کنند.
بیشتر آدمها وقتی با ابزارهای دیجیتالیشان تنها میشوند، صرفا وقت تلف میکنند. اما فقط با سرمایهگذاریِ درست وقت است که از آن زمان چیزی بهدست خواهید آورد.
زندگی فقط سرگرم بودن نیست، آموزش و یادگیری هم مهم هستند. با آنکه هر دو واجب هستند اما آموزش، بازده بیشتری در آیندهی شما خواهد داشت.
موفقترین آدمهای دنیا مدام در حال یادگیری هستند. آنها فراوان میخوانند. آنها میدانند که دانستههایشان تعیین میکنند که دنیا را چقدر خوب میبینند. میدانند که دانستههایشان کیفیت روابطی را که میتوانند داشته باشند و کیفیت کاری را که میتوانند انجام دهند، مشخص میکند.
اگر مدام در حال اتلاف وقت در شبکههای اجتماعی هستید، چطور انتظار دارید کار ارزشمندی انجام دهید؟ ورودیِ شما مستقیما بر نتیجهی شما اثر میگذارد. چیزهای بیارزش وارد کنید، چیزهای بیارزش خارج میشود.
تا وقتی جوان هستید، برای یادگیری کار کنید، نه برای کسب درآمد.
– رابرت کیوساکی
بیشتر زمان «کاریتان» هم مانند عمدهی اوقات فراغتتان باید صرف یادگیری شود.
آدمهای ثروتمند و شاد برای یادگیری کار میکنند. آدمهای ناموفق و ناشاد اصولا برای پول کار میکنند. فقط 20 درصد از انرژیتان باید صرف انجام کار حقیقیتان شود. بقیه باید صرف یادگیری، بهبود و استراحت شود.
با «تیز کردنِ چاقو» است که مدام بهتر و تواناتر میشوید. همینطور که بخش بیشتری از زمانِ خود را صرف تفکر بهتر، ارتباط و کار بهتر میکنید، کیفیت کارتان هم افزایش مییابد. کمکم میتوانید هزینههای خیلی خیلی زیادی برای کارتان بگیرید، چون هیچکسِ دیگری مثل شما نمیتواند آن کار را انجام دهد.
وقتی یادگیری و بازیابی را در اولویت قرار میدهید، آن وقت است که موقع کار کردن، در وضعیت کاملا آمادهای از نظر ذهنی هستید و همهی وجودتان به کار مشغول میشود. دیگر مانند خیلیها نیستید که موقع کار حواسشان پرت میشود. شما یا 100 درصد مشغول کار هستید یا نه. وقتی به چنین سطحی میرسید، در چند ساعت، بیشتر از چند روز دیگران میتوانید کار کنید.
در واقع زمانتان را بهخوبی صرف میکنید، زیرا اولویتهایتان واضح هستند، بهخوبی استراحت کردهاید و ذهنتان آماده است.
راز مهم موفقیت، تخصص فوقالعاده نیست، بلکه تواناییِ استفاده از آن است. دانش بدون کاربردِ آن، بیهوده است.
– مکس لوکومینسکی
در عصر رسانه و اطلاعاتی که در آن هستیم، میلیونها چیز وجود دارند که میتوانید بیاموزید. اما اگر آموختههایتان را سریع بهکار نگیرید، به اطلاعات سطحی بدل میشوند.
اطلاعات و دانش دو چیز بسیار متفاوت هستند. دانش و خرد هم دو چیز بسیار متفاوت هستند.
برای تعیین اینکه چه چیزی باید بیاموزید، چرا باید آن را بیاموزید و چه وقت باید بیاموزید، نیاز به خرد هست. اگر سرمایهگذاری نکرده باشید، احتمالا با آن شدتی که لازم است تا آن دانش به حداکثر خود برسد نمیآموزید.
اگر ارزش وقت خود را ندانید، احتمالا هنگام یادگیری درک لازم برای چشمپوشی از چیزهای دیگر را نخواهید داشت؛ یادگیریای که بالاترین بازدهی را برایتان خواهد داشت.
وقتی چیزی میآموزید، باید از آن آموختهها چیزی بهدست آورید. امروزه افراد بسیاری هستند که کتاب میخوانند، فقط برای اینکه بگویند خیلی کتاب میخوانیم. اگر آنچه میآموزید را بهکار نگیرید، وقت خود را هدر دادهاید.
بهترین کار این است که کسبوکار خود را تنها یکدومِ معادلهی درآمدیتان بدانید. شما کسبوکار خود را دارید که درآمد بههمراه دارد. بعد از آن سرمایهگذاریتان است که آن درآمد را به پول بیشتری تبدیل میکند.
اینکه در مدیریت پول هایتان چقدر خوب عمل میکنید، مانند هر چیز دیگری با میزان کیفیت هدایتشدنتان تعیین میشود. اگر میخواهید در کار با پول عالی شوید، روی آموزش و تربیت سرمایهگذاری کنید.
بهترین زمان برای کاشت درخت 20 سال پیش بود. بهترین زمان برای آغاز سرمایهگذاری هم در گذشته بود. اما اگر هنوز شروع نکردهاید، ننشینید و حسرت گذشته را نخورید. برای کسانی که امروز کاری نمیکنند، فردایی وجود ندارد.
همین امروز شروع کنید. آموزش ببینید. کاری ایجاد کنید یا چندین کار که بتوانید 10 درصد از درآمدتان را آنجا صرف کنید. کمکم این سرمایهگذاریتان میتواند منافع بیشتری داشته باشد، حتی بیشتر از کسبوکار اصلیتان.
سود مرکب واقعیت دارد. اگر شما 10 درصد از درآمدتان را به سرمایهگذاری در مدت زمان طولانی اختصاص دهید، آینده را تضمین میکنید. برخلاف بسیاری از کسانی که درآمد بسیار بالایی دارند، شما هر زمان که بخواهید میتوانید دست از کار بکشید، زیرا پولِ شما پول بیشتری برایتان بههمراه میآورد؛ بیشتر از آنکه برای زندگی راحت نیاز داشته باشید.
این دنیا به بخشایندگان میبخشد و از گیرندگان میگیرد.
– جو پالیش
بیشتر آدمها فقط روی چیزی متمرکز هستند که میتوانند از زندگی بگیرند.
من! من! من!
اما وقتی نسبت به تعاملات دنیا آگاه میشوید، تمایلتان از گرفتن صرف، به بخشیدن تغییر میکند. میفهمید که این شیوه بسیار رضایتبخشتر از گرفتنِ صرف است. علاوهبراین، با چیزی تحریک میشوید که به آن باور عمیق دارید.
وقتی انگیزهی اصلیتان بخشیدن باشد، میفهمید چگونه باید روابطتان را بهبود ببخشید. مدام به ذهنتان میآید که عبارت «سپاسگزارم» را به دیگران بگویید.
ایدههای بیشتری دربارهی بهبودبخشی زندگی و کار دیگران خواهید داشت. شروع به مشارکت بیشتر میکنید که خود این بهمراتب منجر به فرصتهای بیشتر و روابط عمیقتر خواهد شد. مردم شما را دوست خواهند داشت و به شما اعتماد خواهند کرد. کارتان را با انگیزهی والاتری دنبال میکنید و در نتیجه، الهام و تأثیر بسیار بیشتری خواهید گرفت.
فقط به این خاطر که انگیزهی اصلیتان کمک کردن است، این معنی را نمیدهد که کمک دیگران را نمیخواهید. در واقع، همهی آدمها مدام بهدنبال دریافت کمک هستند.
واقعیت این است که همه بهشدت به یکدیگر وابسته هستند تا بتوانند کاری را که باید انجام دهند. اما اذعان صریح به این وابستگی، خِرد و تواضع میطلبد. به جای آنکه آن را نقطه ضعف ببینید، بدانید که نقطهی قوت است.
فراتر از اذعان به وابستگی، مدام قدردانی خود را نسبت به افرادی که در زندگیتان هستند بیان کنید. اینکه شما قدردانی میکند، خودش مورد قدردانی قرار میگیرد. روابطِ شما، داشتههایی هستند که در طول زمان باید آنها را رشد دهید و بهتر کنید.
اگر از روابطتان قدردانی نکنید و به آنها بیتوجه باشید، آسیب خواهند دید. همهی روابط مثل حساب بانکی هستند؛ اگر کسی مدام در حال واریز باشد و دیگری مدام در حال برداشت، سرانجام همهی منابع خالی میشوند.
در چنین روابطی یک به علاوهی یک کمتر از 2 میشود. برعکس، در روابط همافزا و سالم، یک به علاوهی یک خیلی بیشتر از 2 خواهد شد. وقتی دو نفر مدام در حال بخشیدن و گرفتن هستند، حساب بانکی رابطهای به رشد و گسترش خود ادامه میدهد و چندین منفعت منتظره و غیرمنتظره بههمراه میآورد.
برای مثال، خودِ من اخیرا با برادرم به باشگاهی ورزشی رفتم. در آغاز تمرین، او سردرگم بود. نه به انرژیِ من اضافه میکرد و نه کمکم میکرد تمرینم بهتر از تمریناتم هنگام تنهایی انجام بدهم. انرژیام را میگرفت و باعث میشد انرژی و تلاش بیشتری از زمان تنهاییام صرف کنم.
به او گفتم چه اتفاقی در حال افتادن است و او هم سریع وضعیت هیجانیاش را تغییر داد. فهمید که حالتش چقدر روی من تأثیرگذار است. در حقیقت در آن لحظه، انگیزهی او از یک تجربهی ورزشی صرف، به ایجاد چیزی فوقالعاده تغییر کرد.
وضعیت ذهنی مشترک ما بالا رفت. ما را به جریانی گروهی سوق داد. تمرین ما خیلی فراتر از چیزی شد که بهتنهایی میتوانستم انجام دهم. نه فقط آن، بلکه شروع به ردوبدل کردن جملات الهام بخش کردیم. این منجر به درکی فوقالعاده و روابطی شد که اتفاقا به کتابی که در حال نوشتن آن هستم هم مربوط بود.
همهی شرکتهای شکستخورده مثل هم هستند؛ آنها برای فرار از رقابت شکست خوردند.
– پیتر تیل
بیشتر آدمها، بیشتر در وضعیت رقابتی بهسر میبرند تا همکاری.
همکاری سطح بسیار بالاتری از رقابت است. رقابت روی خود تمرکز میکند. تفکر بسیار سطح پایینی هم هست، زیرا آنچه به خودیِ خود میتوانید انجام دهید، بسیار محدود است. افراد رقابتی، مدام در تقلا هستند. آنها بیشتر روی پیروزی تمرکز دارند تا ایجاد راهحلهای واقعی.
اما وقتی تفکرتان گسترش مییابد، میفهمید که با کمک دیگران میتوانستید کار بیشتری انجام دهید. همکاری، ارتباطات منحصربهفردی ایجاد میکند که تنها کار کردن، هرگز نمیتوانست چنین کاری کند.
مسلما شما مهارتها و دانشی دارید که در حوزهی تخصصیتان فوقالعاده است. افراد دیگری هم هستند که در حوزههای دیگری دارای مهارتها و دانشی هستند که کاملا خارج از آگاهی شماست. این افراد صاحب داشتههایی هستند که شما ندارید.
اگر میخواهید نتایجی 10 برابر یا 100 برابر نسبت به دیگران در حوزهی تخصصی خود بگیرید، باید شراکتهای «برد برد» استراتژیک ایجاد کنید. این امر عموما زمانی رخ میدهد که شما طرحی ایجاد میکنید که مجموعه مهارتها و داشتههایتان با مجموعه مهارتها و داشتههای شخص دیگری درهم میآمیزند.
آنچه شما بهخوبی انجام میدهید، برای شخص دیگری دشوار است. آنچه شما نمیتوانید از پسش برآیید، دیگران میتوانند بهخوبی انجام دهند.
پس با چه کسی میتوانید شراکت کنید که سرعتتان بیشتر شود؟
چه کسی داراییها و منابعی دارد که شما از آنها برخوردار نیستید؟
چگونه میتوانید به این افراد کمک کنید؟
قادر به توسعهی چه نوع مشارکتهایی هستید تا به شما اجازه دهند سریعتر به اهدافتان دست یابید و به دیگران هم کمک کند تا سریعتر به اهداف خودشان دست یابند؟
وقتی با دیگران همکاری میکنید، در حقیقت یک بهعلاوهی یک بیش از 2 خواهد شد. این کل، با جمع تک تکِ اجزا فرق دارد.
اینگونه است که تبدیل وضعیت رخ میدهد. فقط کسانی که همکاری میکنند، تبدیل وضعیت واقعی را تجربه میکنند. آنهایی که فقط بهتنهایی خوب کار میکنند، در جهانبینیِ محدود خود گرفتار هستند.
وقتی با دیگران در هم میآمیزید، ایدهها و اهدافتان تغییر میکنند. بزرگتر و بهتر میشوند. متفاوت با آن چیزی میشوند که قبل از آن میتوانستید بهتنهایی انجام دهید.
تنها شیوهی داشتن چنین مشارکتهایی، تفکر بلندمدت است. باید در این بازی سرمایهگذاری کنید. صرفا نمیتواند تبادلی باشد. «این در ازای آن» نیست. چیزی بهمراتب عمیقتر است. به این صورت، اخلاقمداریِ بیشتری در کارتان دارید. بیشتر قدر کارتان را میدانید. مدام کار درست را انجام میدهید، حتی اگر آن کار درست، دشوار و سخت باشد.
بهدنبال روابط تبادلی نباشید. فقط بهدنبال روابط تبدیل وضعیتیِ بلندمدت باشید.
به اهداف کنونیِ خود نگاه کنید.
چرا این معیار شما برای «موفقیت» است؟
اصلا چرا چنین چیزی هدف شماست؟
اگر این هدف را 10 برابر بزرگتر کنید، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
اگر بهجای مثلا ماهی 3 میلیون تومان، ماهی 30 میلیون را هدف قرار دهید چه؟
آیا چنین چیزی اصلا ممکن است؟
البته که ممکن است. آدمهای زیادی هستند که چنین میکنند. تنها فرق میان آنها و شما، تحصیلات، روابط و راهکارهایشان است.
10 برابر کردن هدف، یکی از بهترین چیزهایی است که میتوانید برای خود انجام دهید. این هدف باید در همان زمانی درنظر گرفته شود که در اوج هستید. با انجام کاری قدرتمند است که بهاوج میرسید؛ خواه آن کار تمرین باشد، یادگیری باشد یا حضور در محیطی منحصربهفرد همچون یک کشور خارجی. با حضور میان افراد خاصی هم میتوانید در اوج قرار بگیرید؛ کسانی که به شما الهام میبخشند تا بهترین نسخهی خودتان باشید.
فقط خودتان هستید که میدانید چه چیزی شما را به نقطهی اوج و اشتیاق میرساند. بنابراین هر کاری میتوانید انجام دهید تا به آنجا برسید و بعد هم اهدافتان را بنویسید. آنچه قصد انجامش را دارید بهوضوح بیان کنید. بعد هم آن هدف را بنویسید و هر روز آن را تجسم کنید تا به واقعیت تبدیل شود.
وقتی به این هدف فکر میکنید، از جریان طبیعیِ ایدههایی که دنبال میکنید، منحرف نشوید.
شما نمیتوانید با همان تفکر و رفتارهایی که اکنون دارید، نتایج آتی را 10 برابر کنید. در این مسیر، وقتی به هدفتان فکر میکنید، به ایدههای جدیدی هم دست خواهید یافت تا سریعتر به آن هدف دست یابید.
این احتمال هم وجود دارد که شما از نادانستههایتان آگاهی ندارید. بنابراین باید واقعا شروع به آموزش خودتان کنید؛ آموزش اینکه چگونه ممکن است به هدفتان دست پیدا کنید. باید نسبت به آنچه انجام میدهید محکمتر ظاهر شوید. باید بیشتر بیافرینید و بیشتر شکست بخورید. در حقیقت بارها و بارها. اغلب سریعترین مسیر به سوی کیفیت است.
نه فقط آن، بلکه وقتی دربارهی هدف 10 برابری خود فکر میکنید هم، احتمالا ایدههایی به نظرتان خواهد رسید که شما را میترسانند. وقتی کاری میکنید که شما را میترساند، در حقیقت مرزی را رد میکنید که بیشتر آدمها هرگز از آن عبور نمیکنند. کار ترسناک اغلب بسیار سودمند و ارزشمند است.
بازاریابی چیزی نیست جز روانشناسی کاربردی؛ ارتباط با آدمها، متقاعد کردن دیگران و کمک به آنها.
خیلیها فکر میکنند بازاریابی چیزی کثیف و غیراخلاقی است!
بسیاری از «هنرمندان» بازاریابی را نمیآموزند، چون نمیخواهند «خودشان را بفروشند». آنها میخواهند کارشان خالص باشد. دانشگاهیها هم بهتر از این نیستند. آثار آنها در دسترس مردم عادی نیست.
بازاریابی چیزی نیست جز آسانتر و بهتر کردنِ یافتن و استفاده از کارتان.
حقیقت این است که مردم یک دفعه ظاهر نمیشوند که محصول یا خدمات شما را بخرند. آنها ناگهان ظاهر نمیشوند تا نوشتههای شما را بخوانند.
اصلا بیایید در مورد همین لحظه فکر کنید: چطوری به این صفحه آمدید؟ به عنوان این مقاله نگاه کنید. همین مقاله را میتوانستیم «توصیههایی برای موفقیت» بنامیم. اما آیا روی چنین عنوانی کلیک میکردید؟
احتمالا نه. اما روی «میلیاردر شدن» کلیک کردید. چرا روی این عنوان کلیک کردید؟ چطوری تا اینجای مقاله را خواندید؟
دربارهی همین تجربه فکر کنید.
بازاریابی «چگونگی» هر کاری است که انجام میدهید.
شاید شما درمان سرطان را بدانید. اما اگر آن را درست بازاریابی نکنید، هیچوقت نمیتوانید درمان خود را عرضه کنید. شاید مهمترین پیامِ دنیا را داشته باشید یا بهترین قصهی دنیا را بدانید، اما اگر آن را هوشمندانه عرضه نکنید، هیچکس آن را نخواهد دید.
دن سولیوان (Dan Sullivan) که بنیانگذار پلتفرم کارآفرینی اختصاصی به نام استراتژیک کوچ (Strategic Coach) است، بین کسانی که در «اقتصاد زمان و تلاش» فعال هستند، با کسانی که در «اقتصاد نتایج» هستند، تمایز قائل میشود.
خط معیار همان چیزی است که اهمیت دارد و بنابراین یافتن مؤثرترین راه برای رسیدن به آنجا بسیار مهم میشود. این یکی ازتفاوتهای مهم بین کارآفرینان و کارمندان است. سولیوان میگوید:
کارآفرینان «خط معیار»، «اقتصاد زمان و تلاش» را به سوی «اقتصاد نتایج» رد کردهاند. برای آنها درآمد تضمینشدهای وجود ندارد. کسی هر دو هفته یک بار برایشان چک نمینویسد. آنها با تواناییشان در ایجاد فرصت با ایجاد ارزش برای مشتریانشان زندگی میکنند. گاهی اوقات زمان و تلاش زیادی صرف میکنند، ولی نتیجهای نمیگیرند. گاهی اوقات هم آنقدرها زمان و تلاش صرف نمیکنند، اما نتیجهی فوقالعادهای بهدست میآورند. تمرکزِ کارآفرینان همیشه باید روی نتایج باشد، وگرنه درآمدی نخواهند داشت. اگر برای یک کارآفرین کار کنید چطور؟ این امر برای شما هم صدق میکند. با آنکه احتمالا درآمد تضمینشدهای دارید، اما باید بدانید کسبوکاری که در آن مشغول هستید، داخل اقتصاد نتایج موجودیت مییابد، حتی اگر آن را دقیق هم نبینید. بهنظر من این نکته باعث نمیشود احساس ناامنی کنید، اما نشانتان میدهد که چگونه باید در چنین محیطی موفق بود؛ با بهحداکثررساندن نتایج و بهحداقلرساندن زمان و تلاشی که برای رسیدن به آنها صرف میکنید.
خیلیها به نتایج فکر نمیکنند، زیرا امنیتشان در حقوقی نهفته است که دریافت میکنند. اما وقتی تمرکز خود را از اینکه «چقدر کار میکنید» به «چقدر میتوانید کار کنید» تغییر میدهید، «چگونه کار کردنتان» را هم تغییر میدهید.
شروع به یادگیری راههایی برای انجام سریعتر کارها میکنید. مسئولیت بیشتری قبول میکنید. محیط خود را تغییر میدهید و این را هم میفهمید که خواب و استراحت چقدر برای دستیابی به تعداد زیادی از نتایج ممکن اهمیت دارد. بنابراین شروع به استفاده از مرخصیهای بیشتر و بیشتر و استراحت میکنید.
اگر 80 درصد از انرژی خود را به استراحت و خودبهبودی اختصاص دهید، وقتی واقعا مشغول کار میشوید، ذهن و جسم آمادهای برای حل مسائل دارید.
آن وقت 10 بار بهتر از دیگران فکر میکنید. در بازهی زمانی کوتاه و با فشار بالا کار میکنید. موقع کار میتوانید حسابی از پس وظایفتان برآیید، چون زمان خیلی زیادی را صرف استراحت و آمادهسازیِ خودتان میکنید.
محیطی که در آن کار میکنید، باید بازتابدهندهی کاری باشد که انجام میدهید.
انجام چند نوع کار در محیطی یکسان تأثیر کافی را ندارد. اما آدمها همیشه چنین کاری میکنند. آنها در یک صندلی مینشینند و ذهنشان را از کاری به کار دیگر مشغول میکنند.
رویکرد بسیار بهتر، دستهبندیِ فعالیتها و انجام آنها در محیط مرتبطشان است.
برای مثال، وقتی پستی برای بلاگ مینویسم، در کتابخانهی ساکتی کار میکنم که حواسم پرت نشود. به این خاطر که محیط اطرافم کیفیت نگارشم را بیشتر میکند و از آنجا که میدانم آن روز کارم فقط نوشتن است، زیاد مینویسم. نوشتن 2 تا 5 پست بلاگ در یک جلسه، آسانتر از نوشتن یک پست در هر بار است.
آری میزل (Ari Meisel)، نویسنده و کارآفرین، فعالیتهایش را دستهبندی کرده و بسته به کاری که انجام میدهد، محیطهای کاری خود را تغییر میدهد. در روزهایی که قرار است پادکست ضبط کند، به استودیو میرود و در یک جلسه، حدود 5 پادکست ضبط میکند.
در روزهای دیگر، کل روزش را در جلسات میگذراند. این کار را در آپارتمان دوستش انجام میدهد، چون محیطی است که حسابی در آن تمرکز میکند.
خیلی هم مینویسد و این کار را در باشگاه سوهو هاوس (SOHO HOUSE) نیویورک انجام میدهد، چون محیط آرامی است با دسترسی به اینترنت ضعیف. سرعت کم اینترنت باعث میشود مدام اینترنتگردی نکند و حتی از موبایلش هم استفاده نکند، زیرا آنتن ندارد.
برای موفق شدن، باید به چیزی عقیده داشته باشید. باید پایهای داشته باشید.
همهی برند ها و افراد موفق یک چرای واضح دارند. سایمون سینک (Simon Sinek) در کتابش با عنوان «با چرا شروع کنید» (Start With Why) میگوید مردم «آنچه را میفروشید» نمیخرند، بلکه «چرا میفروشید» را میخرند.
اپل مثال فوقالعادهای است. آنها در کل بازاریابیِ خود، ویژگیهای فنیِ محصولاتشان را توضیح نمیدهند، بلکه ارزشهای اصلی خود را تعریف میکنند و آنها را بهاشتراک میگذارند.
اگر میخواهید متقاعدکننده و جالبِ توجه باشید، باید عمیقا به چیزی اعتقاد داشته باشید. باید پایهی روشنی داشته باشید. آن پایه به برندتان تبدیل میشود. به نام تجاری شما تبدیل میشود. به تمایزتان نسبت به دیگران تبدیل میشود.
وقتی پایه و برند مشخصی دارید، متمایز هستید. دیگر خنثی نیستید. به چیزی عقیده دارید و برای تغییری مشخص مبارزه میکنید.
در نتیجه، افراد یا عاشق شما میشوند یا متنفر. این چیزی است که میخواهید. بیاشتیاقی یعنی چیزی برای گفتن ندارید. بیاشتیاقی یعنی تلاش میکنید همه را راضی نگه دارید.
فقط افرادی که پایهی محکمی دارند، در بازاریابی خیلی خیلی خوب خواهند شد. آنها آنقدر به پیامشان اهمیت میدهند که آن را اعلام کنند. آنها میدانند که «چگونه» هم به همان اندازهی «چه» و «چرا» اهمیت دارد.
شما باید به ورای هر اتفاق نگاه کنید. وقتی اکثر مردم فقط درختها را میبینند، شما باید کل جنگل را مدنظر قرار دهید. به این ترتیب، امکان رسم خط مشی خود و نیل به اهداف و آرزوها به وجود خواهد آمد. با ترسیم آینده و اهداف خود، به روشهای مختلف میتوانید به آرزوهایتان دست یابید.
شما باید قبل از نیل به اولین دارایی، بارها ویژگیهای شخصیتی خود را کشف کنید. دانستن حقیقت درباره خود همیشه آسانترین کار نیست. گاهی اوقات، در یک روز ممکن است زمانی بزرگترین دشمن و زمانی نیز بهترین دوست خود شوید. با این وجود، تغییر طرز تفکر خود لازمه رسیدن به مال و ثروت است.
حقوق بسیاری از افراد تا پایان ماه کفاف زندگیشان را نمیدهد. به هر حال، شما حتماً باید تا میتوانید پسانداز کنید، حتی اگر رقم آن بسیار پایین باشد. تکنیکهای متعددی برای پسانداز کردن وجود دارند.شما باید ضمن کشف سیستم خاص خود شروع به جمعآوری مال و ثروت کنید.حتی اگر درآمد ثابتی نیز دارید، باید برای پسانداز کردن به وضع یک سری قوانین بپردازید. چه با 50 دلار چه با 500 دلار پسانداز در ماه آغازگر این روند هستید، به بهترین نحو ممکن تلاش و این پول را سرمایهگذاری کنید.
اغلب مردم دوستان همراه و همدلی را اطراف خود جمع نکردهاند. بیشتر اوقات با این قبیل افراد در خواربارفروشی، ورزشگاه، مدرسه، محل کار و غیره آشنا میشویم. با افزایش روابط دوستانه میان ما و آنها، اعتماد به دوستان نیز افزایش مییابد. به هر حال، در اغلب موارد آنها میلیاردر نیستند و نمیتوانند به شما نیز در این زمینه کمک کنند. آنها احتمالا رویای ثروتمند شدن را غیرممکن میبینند. در عوض از میلیاردرها یاد بگیرید. با حذف این روابط در پی کشف افرادی باشید که پله پیشرفت شما در آینده میشوند.
برای ثروتمند شدن شما اول باید درباره آن نکاتی را یاد بگیرید. این به آن معنا است که شما باید خود را در موقعیتهایی قرار بدهید که هرگز قبلا آنها را تجربه نکردهاید. بهعنوان مثال، شما میتوانید رانندگی با یک خودروی جدید را امتحان کنید، از یک دلال معاملات بانکی بخواهید تا یک خانه گران قیمت را به شما نشان بدهد یا یک براونی از بهترین قنادی شهر خود بخرید.
بسیاری از این کارها حساب پسانداز شما را خالی نمیکنند. در حقیقت، بعضی از آنها رایگان هستند. اگر تمایل به تحقق رویاهای مالی خود دارید، باید به جایی بروید که 97 درصد از مردم علاقهمند به رفتن به آنجا نیستند. آیا دورههای لوکس آموزش گلف، چشمه آب معدنی یا موزههایی در محل زندگی شما وجود دارند که اجازه زیادهروی در کسب ثروت را به شما بدهند؟ اگر جواب مثبت است، از آنها بهره ببرید.
اگر باور دارید که میتوانید میلیاردر شوید، پس قدرت تحقق آن رویا را نیز به دست خواهید آورد. به هر حال، اگر شما این آرزو را برای خود محال میدانید و دیگران را مستحق ثروتمند شدن میبینید، هرگز پولدار نخواهید شد. همچنین، همیشه افراد ثروتمند را موفق بپندارید. افرادی که از پول متنفر هستند احتمالا پولدار نمیشوند.
ثروت مادی مجموع سهم کلی شما نسبت به جامعه است. برای درک نحوه ارزشگذاری برای تعداد بیشتری از افراد در مدت زمان کمتر شما خواهید دانست که میتوانید همواره بر کیفیت و کمیت خدمت خود بیفزایید.مردم منتظر خدمترسانی دیگران هستند.توسعه خدمات در ادامه به بحث درباره طی مسافتی بیشتر میپردازد. وقتی زمان کمکرسانی به دیگران فرامیرسد، شما باید همه دارایی خود را برای انجام این کار فدا کنید. به تحسین مردم نیندیشید. شما فقط دانهها را بکارید. طبیعت مراقب بقیه مراحل خواهد بود.
در اطراف شما، هر جا که زندگی کنید، همیشه فرصتهایی برای استفاده وجود دارند. جامعه شما بهشدت به کمکتان نیاز دارد. فقط با باز کردن ذهن و قلب خود به سوی این فرصتها، میبینید که امکان سود بردن از آنها در زمان مناسب وجود دارد. به علاوه، شما نمیتوانید با نه گفتن به فرصتها انتظار میلیاردر شدن را داشته باشید. شما باید هر فرصتی را که اسمتان رویش نوشته شده است تصاحب کنید.گاهی منافع مالی به سرعت حاصل نمیشود اما با کاشت مداوم دانهها، سرانجام شاهد محصولی پر بار خواهید بود.
اینکه میلیاردر بازار سهام شوید کار آسانی نیست و معجزهای نیست که یک شبه اتفاق بیفتد ولی امکانپذیر است، همانطور که تعدادی از دانشجویانام مثل تیم.جی و میشل.
جی ثابت کردهاند. اگر میخواهید میلیاردر بازار سهام شوید، در اینجا 10 نکته از ثابتشدهترین نکات آمده است تا به اهدافتان و درآمدی دست یابید که همیشه خواستار آن بودهاید.
1.به سهامهای پرخرید و فروشی توجه کنید که افزایش جدیدی داشته اند
وقتی به دنبال رویاهایتان در بازار سهام هستید، مطمئن شوید که به سهامهای داغ توجه دارید. تحقیقتان را انجام دهید، به الگوهایشان نگاه کنید و توجهتان را معطوف سهامهایی کنید که در حال رشد هستند، زیرا در نظر دارید آنها را دنبال کنید تا به افزایش جدیدی برسید. به سهامهایی توجه نکنید که در پایینترین حد هستند.
2. میتوانید خریدوفروش اعتباری انجام دهید
بعضی از آدمها فکر میکنند برای ثروتمند شدن به بازار داغ نیاز دارند. قضیه از این قرار نیست. فروش اعتباری را نادیده نگیرید. مجبور نیستید برای مدت طولانی یک سهام را نگه دارید تا سود کنید. فقط موفقیتی را مدنظر داشته باشید که زمانی تاجران داشتهاند.آنها مظهر کسب درآمد از فروش اعتباری هستند.
3. به سرعت جلوی ضررتان را بگیرید
اگر میخواهید در بازار موفق باشید، خودتان را کاملا از آن وضعیت رها کنید. اگر با مشکلی روبهرو شوید، جلوی ضررتان را بگیرید و سریع به حرکت خود ادامه دهید. به شکستتان فکر نکنید ولی در عوض، به آینده نگاه کنید. قرار است شکست بخورید، پس حاضر و آماده باشید تا پیش بروید.
4. نترسید که کل سود یا بخشی از آن را بگیرید
مسئلهی مهم در درآمد شما این است که واقعا سود نیستند مگر اینکه کسب شده باشند. نترسید که بخشی از سود را از آن خود کنید یا خیلی زود به سود برسید. بازار به سرعت تغییر میکند؛ خوب است وقتی حس میکنید موقعیت مناسب است خارج شوید و سودهایی را که میتوانید بهدست آورید.
5. پذیرای فناوری جدید باشید
دنیا در حال تغییر است و این تغییر به سرعت روی میدهد، پس اگر میخواهید در بازار سهام موفق باشید، باید همراه آن تغییر کنید. اینک زمانی نیست که از شرکتهای فناوری بترسید. اینها، شرکتهای آینده هستند.
از فناوری و مدلهای جدید کسبوکار استقبال کنید و مشتاق باشید و بخواهیدکه با مدنظر داشتن سرمایهگذاریتان، جلوتر از زمان حرکت کنید.
6. سهامهای نقدشونده را دودستی بچسبید
اگر میخواهید درآمد جدی داشته باشید، بهترین راه این است که به سهامهای نقدشونده و بسیار خریدوفروششده بچسبید. سعی کنید به هر قیمتی از سهامهای غیرنقدی دور بمانید. اینها سهامهایی هستند که وعدههای بزرگی میدهند ولی از روند گذشتهشان بالاتر نمیروند.
7. هرچیزی را که سهام میگوید باور نکنید
در دنیای تجارت، بحث فایدهای ندارد. به وعدهها یا جاروجنجالها گوش نکنید، فقط به عملکرد سهام نگاه کنید. تحقیقتان را بکنید، توجه کنید آن سهام چطور عمل میکند و واقعا چه عملکردی را انتخاب میکند. در این صورت خواهید فهمید در آینده چه انتظاری از سهام دارید.
8. متنوع باشید و از اهرم(مالی) استفاده نکنید
زیاد خود را به دردسر نیندازید. آدمهای بسیاری در مورد تنوع و استفاده از اهرم صحبت میکنند. این، راه درآمد میلیاردری نیست. من عموما هربار یک تا دو سهام را نگه میدارم و بیش از 30درصد داراییام را در سرمایهگذاریهایم استفاده نمیکنم. درست است!
9. نیازی نیست کف قیمت بخرید و به سقف بفروشید
بنابراین، بسیاری از تاجران جدید به ضربالمثل قدیمی توجه دارند که باید به پایینترین قیمت بخرید و بالاترین قیمت بفروشید.
بله، خوب میشد اگر میتوانستید این کار را انجام دهید، زیرا این به معنای بیشترین سودها است ولی فقط باید به نوسان قیمتها توجه کنید، نه الزاما به بالا و پایین رفتن آنها. میتوانید میانگین را در نظر بگیرید و سودهای عمدهای به جیب بزنید.
10. همیشه برنامهای داشته باشید
اگر واقعا میخواهید موفقیت بلندمدتی در بازار سهام داشته باشید، بهترین چیزی که میتوانید انجام دهید این است که در هر تجارتی با برنامهای بسیار خاص وارد شوید.
قبل از اینکه شروع کنید، برای آنچه از سرمایهگذاریهایتان میخواهید نمایهی خاصی از احتمال خطر/پاداش ایجاد کنید، و آنها را ول نکنید، مهم نیستند چه هستند. هرگز از برنامه فاصله نگیرید.
درآمد میلیاردری از بازار سهام کاری دلهرهآور بهنظر میسد، ولی چیزی است که میتوانید به آن برسید، اگر از این مراحل پیروی کنید و این روش اختصاصی را به خاطر بسپارید.
شما به سرعت می توانید مبلغی ثابت به صورت روزانه، ماهانه و سالانه کنار بگذارید.
همچنین می توانید هر ماه بخشی از درآمد خود را پس انداز کنید که این پس اندازها در موفقیت شما تاثیر بسیاری دارند.
توجه داشته باشید که افراد سحر خیز شانس بیشتری برای موفقیت دارند.
شما می توانید در بخش های دیگری همچون بازنشتگی هم سرمایه گذاری هایی داشته باشید.
درواقع می توان ادعا کرد که طرح ها و برنامه های زیادی برای سرمایه گذاری وجود دارد.
البته باید بدانید که این موضوع به این معنی نیست که شما از وعده های غذاییتان کم کنید.
مثلا فقط دوبار در طول روز غذا بخورید، یا اینکه به همراه خانوادیتان در منطقه ای برون شهری زندگی کنید.
در حقیقت این موضوع میخواهد به نوعی ظرفیت و توانایی شما را از طریق زندگی بررسی کند.
هزینه کردن هوشمند دارایی هایتان از بهترین راه های پولدار شدن بدون سرمایه است.
این در حالی است که شما به خوبی از پول و درآمدتان استفاده کرده اید.
میلیون ها آدم درکنار هم زندگی می کنند و از حال هم بی خبرند و حتی بعد از مرگشان هم کسی آن ها را نمی شناسد.
در راه پولدار شدن بدون سرمایه صرفه جویی، اعتدال، اجتناب کردن از بدهی و یا کسب مهارت های جدید برای بالابردن سطح زندگیتان کافی نیست.
در واقع این ها قدم های مهم و ضروری برای کسب درآمد هستند.
همیشه برای کسب درآمد وقت بگذارید و هزینه کنید
صرفه جویی و خویشتن داری به شما این اطمینان را می دهد که تمام موارد ذکر شده عامل های مناسبی هستند و همیشه به خوبی از آن ها استفاده شده است.
همچنین به شما این اطمینان را می دهد که استقلال مالی شما خیلی سریعتر از آنچه که فکر می کردید به وقوع می پیوندد.
یکی از بهترین سرمایه گذاری هایی که می توانید انجام دهید سرمایه گذاری در خودتان است.این اولین قدم برای پولدار شدن بدون سرمایه میباشد. خودتان را دریابید. همچنین یک پاسخ عالی برای سوال “چگونه با دست خالی پولدار شویم؟” می باشد.
داد و ستد پول از بازار سهام یک ریسک بزرگ است. زیرا هرلحظه احتمال سقوط بازار سهام وجود دارد.
می توان گفت سرمایه گذاری در هر پروژه ضرر و زیان های خاص خودش را ناشی از اجرای آن پروژه دارد.
سرمایه گذاری در خود، همیشه سودآوری و ارزش را به اثبات رسانده است. به این دلیل که، وقتی در خودمان سرمایه گذاری می کنیم، دانش ما افزایش می یابد و درنهایت در زمینه های کاری خاص به ما کمک می کند و باعث پیشرفت ما می شود.
در واقع با سرمایه گذاری در خود، سود آوری و مزایایی را در زندگی به وجود می آوریم. سرمایه گذاری در خودمان مثل یک گوهر در وجودمان است. زیرا نه کسی می تواند آن را از ما بگیر و نه حتی دزدی می تواند آن را از ما بدزدد. این سرمایه گذاری نه تنها با گذشت زمان ازبین نمی رود بلکه حتی باعث بیشتر شدن آن نیز می شود.
با توجه به نکات زیر می توانیم اطلاعات بیشتری مبنی بر اینکه “چگونه پولدار شدن بدون سرمایه امکان پذیر است” بدست آوریم. در واقع ما می توانیم با دنبال کردن راه های زیر در خودمان سرمایه گذاری کنیم.
به جای گرفتن آموزش و تعلیم در هر زمینه ای، می توانید روش ها و مهارت هایی را که در محل کار فعلیتان مورد نیاز است را بهبود ببخشید و آن ها را ارتقاء دهید.
در نتیجه این امر باعث شناخت فرد در تشکیلات می شود و شانس پیشرفت و موفقیت زیادی را به دنبال دارد.
در مسیر پولدار شدن بدون سرمایه اگر کسی نتواند کیفیت کار خود را بهبود ببخشد و توان بالابردن و ارتقاء سطح خود را نداشته باشد
پس در نتیجه هیچ پیشرفتی ندارد و همیشه به سمت پایین در حال حرکت است.زیرا بقیه افراد مدام در حال تلاش و بالا بردن سطح خودشان هستند. از این رو ، اگر شما هیچ پیشرفت و بهبودی در کارتان نداشته باشید حتما کارایی و عملکردتان ضعیف می شود.
اگر قبلا کار خود را با موفقیت انجام داده اید و هنوز هم می خواهید درآمد بیشتری را کسب کنید و ثروتمند شوید، می توانید یک شغل نیمه وقت را برای کسب درآمد بیشتر شروع کنید.
طبیعی است که هر چقدر یک دستگاه بیشتر کار کند، در نتیجه محصول بیشتری هم تولید می کند
پس هر چقدر که شما بیشتر کار کنید حتما پول بیشتری را هم بدست می آورید.
به عنوان مثال:
اگر شما یک شغل پنج تا نه ساعته دارید، می توانید به یک کار نیمه وقت در رستوان، مغازه یا هرجای دیگری مانند اپراتورهای ورودی و غیره بپیوندید
میتوانید برای موفقیت در این زمینه از یک یا چند ایده کسب و کار اینترنتی استفاده کنید. معمولا ایده های اینترنتی را میتوان به صورت پاره وقت انجام داد
اگر واقعا دنبال پولدار شدن بدون سرمایه هستید باید بدانید که:
هیچ گونه کمبود پولی بر روی زمین وجود ندارد، و این امر تنها مختص کسانی است که به درستی راجب آن فکر می کنند
برای میلیونر شدن باید از همان ابتدای کار فکر به فقر و نداری را از بین ببرید.
من زیر دست مادری تنها بزرگ شدم، کسی که تقریبا هرکار ممکنی را برای فرزندانش می کرد و مدام در حال تلاش برای سه فرزند خود بود.
درس های زیادی به من یاد داد، که متاسفانه باعث شد دو حس کمبود و ترس در من به وجود بیاید.او همیشه به ما می گفت: خیلی از مردم گرسنه هستند. پس باید غذایتان را کامل بخورید، چیزی را هدر ندهید و پول الکی بدست نمی آید و خیلی جملات دیگر….
در واقع شما باید توجه داشته باشید که ثروت و فراوانی از همچین اندیشه هایی شکل نمی گیرد.
ثروتمندان پول را در کارهای بیهوده خرج نمی کنند.این یک قانون برای پولدار شدن بدون سرمایه است، پولتان را هدر ندهید. بدانید چکار میکنید.
آن ها بیشتر سرمایه گذاری می کنند و می دانند که قوانین دولت ها بیشتر از خرج کردن، از سرمایه گذاری حمایت می کند.
برای مثال: شما یک آپارتمان خریداری می کنید اما حتی بلد نیستید آن را بنویسید. اما در مقابل آن ها یک آپارتمان می خرند و جریان های نقدی تولید می کنند و تا سال های سال از آن ها تقدیر و تشکر می شود.
یک دلیل ساده برای شروع یک کسب و کار این است که به سود برسیم. خوب، بهترین و پرسودترین کسب و کارهای کوچک کدامها هستند؟ چه چیزی یک ایده کسب و کار کوچک را پرسود میکند؟ اگر بخواهید یک کسب و کار کوچک راهاندازی کنید
همیشه به طراحان لباس نیاز است. وقتی پای پوشاک به میان میآید نسل جدید همیشه به دنبال طرحهای منحصر بهفرد است. شما میتوانید این کار را بهصورت پارهوقت در منزل انجام دهید یا با سرمایهی کم یک تولیدی راه بیندازید. شما میتوانید انتظارحاشیهی سود 30-40 درصدی داشتهباشید.
شما در این حرفه با آهن و فولاد سر و کار دارید. شما میتوانید حفاظ پنجره، کرکره و انواع موارد درخواستی مشتریان را بسازید. میتوانید از یک مغازهی کوچک کارتان را شروع کنید.
ساخت مصنوعات چوبی یا مبلمان بسیار خوب و پرسود است. در این نوع کسب و کار شما می بایست براساس ضروریات بازار، مصنوعات چوبی بسازید. این کسب و کار مستلزم مهارت و کار زیاد است. شما میتوانید از یک مغازهی کوچک کارتان را شروع کنید.
آب آشامیدنی خالص یک نیاز روزانه است. امروزه افراد نه تنها خارج از منزل بلکه در خانه نیز به آب آشامیدنی بستهبندی نیاز دارند. این افزایش تقاضا بهخاطر افزایش سطح آگاهی مردم نسبت به مسائل سلامتی است. از اینرو، راهاندازی کسب و کار در زمینهی بستهبندی آب آشامیدنی یک ایدهی کسب و کار موفق خواهد بود. لازم است بر راهاندازی یک سیستم تصفیهی آب و بستهبندی، سرمایهگذاری ویژهای انجام دهید.
ساخت محصولات پلاستیکی یک ایده کسب و کار کم هزینه و پرسود است. تقاضا برای محصولات پلاستیکی مانند لیوان، ظرفهای کوچک، بطری آب و .. بسیار بالا است. تنها کاری که برای موفقیت باید انجام دهید این است که بر فروش و بازاریابی این محصولات کار کنید.
این کسب و کار مستلزم مهارتهای زیاد، تمرین، ممارست و سرمایهگذاری است. سود حاشیهای مرتبط با این کسب و کار بسیار بالا است.
رستورانداری یک ایدهی کسب و کار بسیار پرسود است. موفقیت این کسب و کار به مکان رستوران و نوع غذایی که ارائه میشود بستگی دارد. اگر توانایی ارائهی غذاهای خوشمزه به قیمت مناسب و معقول را دارید پس میتوانید بازار را به دست بگیرید.
در دنیای امروز افراد اسنکهای آماده را ترجیح میدهند. از این رو، تهیهی انواع اسنک میتواند یک کسب و کار بسیار موفق باشد. شما میتوانید این کار را در منزل یا یک فروشگاه کوچک انجام دهید.
روغنگیری از دانههای خوراکی مانند بادام، زیتون و … میتواند یک کسب و کار موفق باشد. تنها کاری که باید انجام دهید این است که یک دستگاه روغنگیری بخرید.
محصولات لبنی بر پایهی شیر همیشه مورد تقاضای بازار خانگی بودهاست. شما میتوانید با فروش محصولات لبنی به سود قابل توجهی دست پیدا کنید. تنها به یک مغازهی کوچک و سرمایهای اندک برای این کار نیاز دارید.
از آنجاییکه بازار تقاضا برای برنج هر روز بیشتر میشود، شما میتوانید با اخذ چند مجوز به شالیکوبی و فروش برنج بپردازید.
امروزه کادو به بخش جدایی ناپذیر زندگی ما تبدیل شدهاست و از اینرو فروش جعبههای کادویی نیز رونق یافته است.
شما میتوانید این کار را با سرمایهی اندکی در خانه شروع کنید.
هر فردی میتواند این کار را شروع کند. به سرمایهگذاری نیاز ندارد ولی با سود بسیار بالایی همراه است.
به منظور شروع بهکار بهعنوان یک طراح داخلی به خلاقیت و مهارت نیاز دارید. شما میتوانید از این راه پول زیادی بسازید.
تأسیس یک مؤسسهی کاریابی به هزینهی زیادی نیاز ندارد. شما تنها به یک فضای کوچک و چند خاطب برای شروع کارتان نیاز دارید. نرخ بیکاری رو به افزایش است و به میزان زیادی به اینگونه مؤسسات نیاز است.
کسب و کار تلفن همراه به سرعت رو به رشد است. امروزه افراد عادی نیز تلفنهای هوشمند را به تلفنهای ساده ترجیح میدهند. بالارفتن میزان استفاده از تلفنهای هوشمند یک فرصت کسب و کار بینظیر را فراهم کردهاست. برای شروع این کار، به مهارت و سرمایه نیاز دارید.
اگر سرمایهی کافی دارید میتوانید اتومبیلهای لوکس خریداری کنید و آنها را کرایه بدهید. شما میتوانید از این راه به سود برسید.
راهاندازی این ایدهی کسب و کار به سرمایهی بسیار زیادی نیاز دارد. شما میتوانید جرثقیل، ماشینهای حفاری و … بخرید و اجاره دهید.
این کسب و کار به مهارت، نیروی انسانی و تخصص نیاز دارد. شرکتهای بزرگ آمادهی پرداخت مبلغی منصفانه برای دریافت مشاورهی خوب هستند
هر شغلی هیجانانگیز نیست و در حوزهی زبان هم همهی مشاغل چندان رویایی نیستند، اما هر کدام از این مشاغل رویایی میتواند به مسیری هیجان انگیز برای شما تبدیل شود. زندگی کردن در محیطی رویایی عالی است؛ داشتن درآمد برای زندگی در آن فضای روایی از آن هم بهتر است.
اگر به بیرون رفتن علاقه دارید، متقاعد کننده و چند زبانه هستید، داشتن شغلی در بخش مدیر فروش بین المللی میتواند بلیت شما برای خوشبختی باشد.
در هر حوزهای که در آن کالایی تولید میشود، به احتمال زیاد میتوانید سمت فروش بین المللی را به دست بیاورید. بسیاری از سمتهای فروش بین المللی بر فروش B2B بنا است که «کسب و کار به کسب و کار» معنی میشود. کسب و کارها اغلب محصولات خود را به دیگر کسب و کارها میفروشند، و از آنجایی که این مذاکرات کمی پیچیده هستند، برای مذاکره کنندگان خبره میتواند موقعیت بسیاری خوبی برای نشان دادن مهارتهایشان باشد. بعلاوه، بخاطر سخت و دقیق بودن این مشاغل، اغلب حقوقهای خوبی نصیب این افراد میشود.
سمتهای مرتبط با فروش بین المللی شاید شما را ملزم به سفر کردن و مذاکره کردن به کشورهای خارجی کند. جدای از اینکه کجا کار میکنید، این شغل اغلب نیازمند داشتن مهارتهای زبانی است و اینکه از دانشی کافی از فرهنگ مخاطب باید برخوردار باشید تا دچار سو تفاهم نشوید.
برای دنبال کردن سمتی در بخش فروش بین الملل، داشتن مدرکی در رشته مدیریت کسب وکار و یا داشتن تجربه در حوزهی فروش می تواند مفید واقع شود. صحبت کردن به یک یا دو زبان بین المللی نیز از اهمیت بالایی برخوردار است، بخصوص برای حوزههای بسیار تخصصی.
برای مثال، اگر میخواهید به حوزهی فروش جینگ سینگ بروید، بدون شک باید زبان چینی بدانید. در کل، زبان چینی برای هرکسی که به دنبال کار در حوزهی فروش بین المللی است مفید است از آنجایی که چین یکی از بزرگترین بازارهای دنیا است و مراجعه کنندگان زیادی دارد.
با توجه به اینکه دستمزدها متفاوت هستند، سازمان آمار و ارقام دارایی گزارش میدهد که مدیران فروش بطور میانگین در سال 117960 دلار دستمزد میگیرند.
اگر علاقمند به مباحث آموزشی هستید، شغلی به عنوان هماهنگ کنندهی تحصیل در خارج وجود دارد که شاید درست برای شما طراحی شده باشد.
این هماهنگ کنندهها از طرف دانشگاهها به عنوان افراد بازاریاب استخدام میشوند تا فرصتهای تحصیل در خارج را جذب خود کنند. ازینرو، این افراد برنامههای تحصیل در خارج را تبلیغ میکنند، اطلاعات در اختیار دانشجوها میگذارند، با دانشجوها بر سر چگونگی فرصت موجود تحصیل در خارج مشورت میکنند و آنها را برای سفر و دیگر موارد ایمنی و امنیتی آماده میکنند. همچنین کارهای مدیریتی مرتبط با برنامههای مطالعه در خارج را نیز انجام میدهند.
اغلب از هماهنگ کنندههای تحصیل در خارج انتظار میرود که خودشان نیز به کشورهای خارجی سفر کرده باشند. جدا از مهارتهای زبانی، آنها اغلب مدرک ارشد یا دکترای مرتبط با مدیریت کسب و کار و یا روابط دانشجویی دارند.
نیازمندی به مهارت و تجربه با توجه به نوع سمت متفاوت است، اما به خاطر ذات بین المللی این سمتها، مهارتهای زبانی همیشه مفید واقع خواهند شد. از آنجایی که مدیران سرویس خارجی در تمام دنیا وجود دارند، هر زبانی میتواند مفید باشد. زبانهای پر متلکم همچون چینی، اسپانیایی، فرانسوی و عربی انعطاف پذیری بیشتری به شما میدهند و اینکه یادگیری زبانهای گنگتر میتواند موقعیت شما را برای کسب شغل به خطر بیاندازد.
درآمد در این حوزه بستگی به مکان و سمت کاری دارد.
اگر کمک کردن به مردم را دوست دارید، شغلی در بخش توسعه ی بین الملل میتواند گزینهی مناسبی برای شما باشد.
مشاغل توسعهی بین الملل بر کمک به جوامع در سرتاسر دنیا متمرکز هستند. این مشاغل ممکن است شامل حوزههای سلامت، آب سالم، توسعه اقتصادی، انرژی، محیط و بسیاری حوزههای دیگر شوند.
هم سازمانهای حکومتی و هم غیر حکومتی این مدیریان را در اختیار میگیرند تا برنامههای توسعه بین المللی خود را پیش ببرند.
سمتهای تکنیک محور ممکن است نیازمند تخصص فنی باشند، در حالی که دیگر سمتها بیشتر نیازمند مهارتهای مدیریتی باشد. از آنجایی که کارکنان توسعه بین الملل اغلب در خارج کار میکنند، دانستن زبانهای خارجی برای ارتباط با افراد محلی و جهانی بسیار مهم است. دیگر حوزههای مطالعه برای این حوزه شامل سلامت، اقتصاد و توسعه بین الملل است.
مهارتهای زبانی مورد نیاز شما بستگی به منطقهای دارد که بر آن تمرکز دارید. از آنجایی که اسپانیایی و فرانسوی در بسیاری از کشورها در سراسر دنیا تکلم میشوند، یادگیری این زبانها میتواند مفید باشد. یادگیری زبانهای محلیتر میتواند شما را مزیتی بریا شما محسوب شود تا تخصصیتر کار خود را انجام دهید.
از آنجایی که مشاغل روزنامهنگاری خارجی در حال کمرنگ شدن هستند، سخنگوهای زبان خارجی با علاقه به روایتها و داستانهای جهانی میتوانند به دنبال موقعیتهایی در حوزهی نمایندگی خارجی باشند.
روزنامه نگاران بین المللی و نمایندگان خارجی به کل دنیا سفر میکنند تا رویدادهای فوری را گزارش دهند. آنها اغلب در مناطق خطرناکی حضور دارند که میتواند شامل آب و هواهای وحشتناک و جنگهای مسلح شوند. این شغل میتواند بریا افرادی که آدرنالین زیادی میطلبند مفید باشد.
دانستن زبانهای اضافی میتواند برای شغل نماینده خارجی بسیار مفید واقع شود زیرا این مهارتها آنها را قادر میسازد که با افراد محلی به زبان خودشان صحبت کند. بعلاوه، آنهایی که به دنبال این مشغال هستند اغلب نیاز به داشتن مدرک حداقلی لیسانس دارند. روزنامهنگاری و ارتباطات از جمله حوزههای محبوبی هستند که بیشترین تقاضا را دارند، هرچند که روزنامهنگاران بصورت تخصصیتر در حوزههای خود فعالیت میکنند و میتوانند از مطالعه دروسی چون علوم سیاسی و اقتصاد یا حقوق بهره ببرند.
برای مثال، از آنجایی که بیشترین پوشش خبری بر خاورمیانه، روسیه، و کره شمالی متمرکز است، زبانهای این مناطق اغلب شامل عربی، روسی و کرهای هستند. اخبار مرتب در حال تغییر است، و دانستن این زبانها میتواند برای شما سودمند باشد.
همه فیلمهای جاسوسی را دیدهاند.
از آنجایی که دم و دستگاههای آنها شاید واقعی نباشند، اما سمتهای اطلاعاتی به عنوان گزینهی مناسبی برای افراد چند زبانه تعریف میشوند.
سمت اطلاعاتی داشتن لزوما به معنی آن نیست که به درون احزاب برای دنبال کردن کاراکترهای در سایه نفوذ کنید. این سمت دارای شاخههای گوناگونی است که تحلیلگری و پشتیبانی از جمله آنها است.
از آنجایی که سمتهای نیازمند به زبان خارجی نیازمند مهارتهای زبانی است، این مهارتها برای موقعیتهای اطلاعاتی میتواند بسیار سودمند باشد.
میانگین درآمد این افراد در سال چیزی حدود 50 تا 100 دلار است که بسته به نوع سمت و سطح آن متفاوت است.
وسایل مورد نیاز:–میز صندلی و تخته وایت برد و..
متوسط درامد ماهانه سال اول:–1 میلیون تومان
متوسط درامد سال دوم:–2 میلیون تومان
دوره های مورد نیاز:–کسب مجوز تاسیس آموزشگاه
توضیحات:–کرایه و رهن یک مکان جهت تاسیس آموزشگاه،استخدام مدرسین
وسایل مورد نیاز:–یخچال ،ترازو و قفسه و..
متوسط درامد ماهانه سال اول:–600 هزار تومان به بالا
متوسط درامد سال دوم:–700 هزار تومان به بالا
وسایل مورد نیاز:–میز و قفسه
متوسط درامد ماهانه سال اول:–500 هزار تومان به بالا
متوسط درامد سال دوم:–600 هزار تومان
وسایل مورد نیاز:–میز و صندلی و قفسه
متوسط درامد ماهانه سال اول:–500 هزار تومان به بالا
متوسط درامد سال دوم:–600
وسایل مورد نیاز:–طراحی یک وب سایت و کامیپوتر و تبلیغات زیاد
متوسط درامد ماهانه سال اول:–500 هزار تومان
متوسط درامد سال دوم:–600
وسایل مورد نیاز:–لوازم برش شیشه و ….
متوسط درامد ماهانه سال اول:–500 هزار تومان
متوسط درامد سال دوم:–
وسایل مورد نیاز:–میز و صندلی و ترازو
متوسط درامد ماهانه سال اول:–500 هزار تومان
متوسط درامد سال دوم:–
وسایل مورد نیاز:–میز و صندلی و قفسه
متوسط درامد ماهانه سال اول:–500 هزار تومان
متوسط درامد سال دوم:–
وسایل مورد نیاز:–یک فرز جهت بریدن کاشی ها و…
متوسط درامد ماهانه سال اول:–1 میلیون تومان به بالا
توضیحات:—–گذراندن دوره فنی حرفه ای کاشی کاری
وسایل مورد نیاز:–قفسه و میز و ترازو
متوسط درامد ماهانه سال اول:–500 هزار تومان
متوسط درامد سال دوم:–
وسایل مورد نیاز:–ریش تراش و قیچی و صندلی مخصوص و…
متوسط درامد ماهانه سال اول:–600 هزار تومان
توضحیات:گذراندن دوره فنی حرفه آرایشگری
وسایل مورد نیاز:–قفسه و میز و …
متوسط درامد ماهانه سال اول:–600 هزار تومان به بالا
متوسط درامد سال دوم:–
وسایل مورد نیاز:–دستگاه کپی و پرینتر و ….
متوسط درامد ماهانه سال اول:–500 هزار تومان به بالا
متوسط درامد سال دوم:–
وسایل مورد نیاز:–انواع ظروف و صندلی جهت کرایه
متوسط درامد ماهانه سال اول:–1 میلیون تومان به بالا
متوسط درامد سال دوم:–
وسایل مورد نیاز:–قفسه و میز و صندلی
متوسط درامد ماهانه سال اول:–400 هزار تومان به بالا
متوسط درامد سال دوم:–
وسایل مورد نیاز:–قفسه و میز و صندلی
متوسط درامد ماهانه سال اول:–500 هزار تومان به بالا
متوسط درامد سال دوم:–
آیا وقتی به کسب یک میلیارد اول فکر می کنیم، هدفی دور از دسترس به نظر می رسد؟ آیا این چیزی است که می خواهیم انجام دهیم ولی نمی توانیم به آن تحقق ببخشیم؟ این دقیقاً مشابه موردِ آقای رایان موران است، او هم تا تولد 26 سالگی اش که نخستین میلیارد را کسب کرد همین وضع را داشت. امروز، در 28 سالگی کسب و کارش تقریباً 500000 دلار در ماه درآمدزایی می کند.
کنجکاو بودم بدانم چه تغییری رخ داد که باعث شد چنان آدم جوانی فقط ظرف چند سال، از رویای کسب نخستین میلیارد به یک مولتی میلیاردر تبدیل شود. “کسب یک میلیارد اول آسان است اگر این 5 کار را انجام بدهید.”
از زمانی که رایان یک پسربچه بود، رویای مالکیت کلیولند ایندینز را داشت. و حالا در دهه ی دوم زندگی اش، فهمیده است که برای تبدیل این رویا به واقعیت باید تقریباً 500 میلیارد پول در بیاورد. برای بیشتر مردم، فکر داشتن 500 میلیارد پول نقد و خرید یک تیم ورزشی چیزی ورای امکان و تصور است. برای رایان هم همین گونه بود تا زمانی که اطراف اش را با آدم هایی پر کرد که تازگی به آن سطح درآمدی رسیده بودند.
او توضیح می دهد که، “با داشتن آدم هایی در آن سطح به عنوان مشاورمان می توانیم تصور کنیم رسیدن به چنان هدفی مستلزم چه چیزهایی است، آنها می توانند به ما بگویند دقیقاً چه کار باید بکنیم. این ممکن است فقط یک تغییر جزئی در بخشی از کسب و کارمان باشد، ولی ناگهان می بینیم چیزی که فکر می کردیم به طور بالقوه ناممکن باشد رنگ واقعیت به خود گرفته است.”
این ابهام زدایی از مفهوم “ناممکن” بود که او را ترغیب کرد رویدادی زنده را میزبانی کند و آدم هایی را گرد هم بیاورد تا همه باهم او را برای رسیدن به هدفش که کمک به نسل بعدی کارآفرینان بود یاری دهند.
همین که اطراف مان را با آدم های درست پر می کنیم، لازم خواهد شد که روی به روز کردن طرز فکرمان هم کار کنیم. بخشی از آن ما را ملزم می کند باورهای محدودکننده ی مان را بشناسیم و آن افکار را از نو تعریف کنیم. رایان می گفت، “وقتی فکر می کنیم چیزی ناممکن به نظر می رسد، بدانیم قصه ای که ما برای خودمان سر هم کرده ایم باعث می شود آن را ناممکن قلمداد کنیم و نه خود عمل. پس موضوع فقط بازنویسی قصه است.
برای بازنویسی قصه ی مان، از خودمان بپرسیم، “چه چیزهایی در زندگی من هست که مرا می ترساند و جلوی اقدام مرا می گیرد؟ آیا این اقدام کردن است که واقعاً مرا می ترساند، یا تنها درک اشتباه است که مرا باز می دارد؟ به رغم وجود آن ترس چگونه می توانم اقدام کنم و پیش بروم؟”
فرصت های بزرگ وقتی به ما رو می کنند که با آدم های درست رابطه برقرار می کنیم، وقت مان را در مؤثرترین فعالیت ها صرف می کنیم و کسی هستیم که مشکلات را حل می کند. آن طرز فکر قدیمی را دور بریزیم که باید سخت تر کار کنیم یا شغل پردرآمدتری پیدا کنیم، و عادت به کار بستن این سه چیز را در زندگی روزمره ی مان توسعه دهیم.
قیمتی که یک مشتری مایل است بپردازد مستقیماً به میزان ارزشی بستگی دارد که دریافت می کند. اگر خدمات مان موجب افزایش فروش 10 درصدی برای شرکتی می شود که یک میلیارد عایدات می دهد، پس ما 100 میلیارد ارزش آفرینی کرده ایم. اگر همان افزایش 10 درصدی در یک شرکت 100 میلیاردی انجام بگیرد ارزش مان به صورت اساسی بالاتر می رود. آیا شرکت اول به ما 250 میلیارد به خاطر خدمات مان پرداخت می کند؟ ابدا! دومی چطور؟ کاملاً امکان پذیر است.
بعضی وقت ها آنچه سد راه یک رشد اساسی می شود ما یا محصول مان نیستیم. مشتریانی هستند که هدف خود قرار داده ایم. رایان با پرداخت بهای زیادی این درس را آموخت. چندسالی مدل کسب و کاری اش را به آدم هایی درس می داد که می خواستند شرکت های خودشان را راه بیندازند و 10 میلیون برای ارائه ی این اطلاعات شهریه می گرفت. چندسال بعد، یکی از دانشجویان اش دقیقاً همان مطالب را درس می داد ولی گروه متفاوتی را هدف خود قرار داده بود و از آنها 100 میلیون شهریه می گرفت.
رایان پی برد به جای آنکه خودش را به عنوان یک راه حل در معرض ارتباط با بخش نخبه ی بازار قرار دهد و قیمت هایش را مطابق با آنها تنظیم کند، تا آنجا که ممکن بوده است برای رسیدن به بازار هدفش به هیچ کس جواب رد نداده است.
و نتیجه؟ او یک گروه منتخب پیدا کرد که حاضر بودند 50 برابر بیش تر از نرخ های پایه ی او پول بپردازند. اگر مشتریان مان را عاقلانه انتخاب کنیم راه رسیدن به یک میلیارد را بسیار آسان تر می کنیم.
مادامی که رایان سعی می کرد کسب و کارش را توسعه بدهد، متوجه شد کشمکش هایش به خاطر تصمیم گیری های کوتاه مدت است. سپس آگاهانه تصمیم گرفت روی آن چه بهترین گزینه برای تمرکز بلندمدت است تمرکز کند. در نتیجه، توانست مشتریان بهتری را جذب کند و توانست عملاً خدمات دهی کند و بر ارزش واقعی بیفزاید، که به او اجازه داد قیمت ها را بالاتر ببرد. در اینجا بود که از مرز یک میلیارد عبور کرد. به خاطر نداشتن برنامه ریزی برای مدت زمان کافی و پایه ریزی کوتاه مدت موفقیت، چقدر پول از دست می دهیم؟ این 5 گام را به کار ببندیم و خواهیم دید کسب یک میلیارد اول از آن چیزی که اول فکر می کردیم آسان تر است.
در مورد بازار مسکن کشور نظر من این است که جهش خاص دیگری وجود نخواهد داشت. بازار مسکن همین است که الان شاهد آن هستیم و تفاوتی نخواهد کرد. پیش بینی می کنم ظرف 5 سال آینده، شما با پرداخت 30 درصد مبلغ ملک، کلید را تحویل می گیرید و مابقی را قسطی خواهید پرداخت. درست مثل ترکیه.
سرمایه ها با توجه به اینکه سود بانکی کاهش یافته، به سمت بازار ارز، فلزات گران بها یا بورس جاری خواهند شد. اگر در بازار بورس تخصصی ندارید اصلا و به هیچ وجه توصیه نمی کنم که وارد آن شوید. هرگز هم فکر نکنید که از فرد متخصصی در کار سرمایه گذاری در بورس پیروی کرده و به سودهای خوب می رسید، اساسا اعتقادی به این کار ندارم.
این از بحث سرمایه گذاری و نظرم روی آن. از این که بگذریم راههای کسب ثروت دیگری هم در ایران وجود دارند. حتی بدون سرمایه هم می توانید به ثروت های بالا دست پیدا کنید. در مورد این مطلب هم قبلا مقاله ای با عنوان راه های پولدار شدن بدون سرمایه نوشته و منتشر کرده ام که پیشنهاد می کنم حتما مطالعه کنید. مطالب این مقاله صد در صد کاربردی و برای بازار ایران نوشته شده اند.
اما دوستان، اگر همین الان فرصتم در این دنیا تمام شود و مهلت داشته باشم تا 1 نکته برای موفقیت و کسب ثروت بگویم، آن نکته این خواهد بود. بدانید چه می خواهید، بدانید قیمتش چیست و مشغول دادن قیمتش شوید تا آن را به دست آورید.
کمی وقت بگذارید و فکر کنید، واقعا از این زندگی چه می خواهید؟ می خواهید در ایران ثروتمند شوید؟ چقدر می خواهید؟ بنویسید. نوشتن نیمی از راه است.
از خودتان بپرسید برای چه می خواهید این همه ثروت داشته باشید؟ به دنبال کسانی بگردید که قبل از شما توانسته اند این ثروت را در ایران به دست بیاورند، پیدایشان کنید از آن ها کمک بخواهید، به آن ها کمک کنید تا به هدف هایشان برسند. شک نکنید کمکتان می کنند. تحمل “نه” شنیدن داشته باشید. ممکن است صد نفر به شما نه بگویند. اما واقعا چه اهمیتی دارد؟ چقدر دوست دارید تا ثروتمند شوید؟ بگذارید بگویند نه! تا نه نشنوید به آن بله نخواهید رسید!
صبح که از خواب بیدار می شوید، اولین فکری که مشغولتان می کند چیست؟ ثروتمند شدن؟ با خودمان روراست باشیم. ما آنقدرها هم تشنه نیستیم. هرکس تشنه باشد خواهد یافت! به مقدسات قسم که تشنگی شرط لازم و کافی برای یافتن است.
مسئولیت قبول کنید. هیچ کس به اندازه شما در خلق شرایطی که الان دارید نقش نداشته. زمین و زمان و مادر و پدر و رئیس و دولت را ول کنید. یک کلام با خودتان بگویید من مسئول هستم. منتظر نباشید تا کسی بیاید و ثروت را به دامانتان بریزد. چرا که ممکن است بیاید و ممکن است نیاید! راه عاقلانه تر این است که خودتان دست به کار شوید.
هیچ کس به اندازه خودتان به شما اهمیت نمی دهد. دست به کار شوید و ثروتی که به دنبالش هستید کسب کنید. منتظر کسی بودن در ایران، شبیه منتظر بودن برای مادر در سن 40 سالگی است، تا رحمی کند و از سینه اش به ما شیر بدهد
اگر میخواهید با سرمایه کم پولدار شوید، باید حداقل 4 قدم زیر را بردارید:
قبل از اینکه کسب و کاری راه بیاندازید باید کسب و کاری را یاد بگیرید. در انتخاب این کسب و کار مهم تر از هر چیز علاقه شماست و بعد از آن چند نکته بسیار مهم.
هر کسب و کاری راه و روش ها و تجربیاتی را لازم دارد. به یاد داشته باشید از این شاخه به آن شاخه پریدن و تغیر شغل های مختلف وقت زیادی از شما تلف خواهد کرد.
یکی از بهترین راههای پولدار شدن با سرمایه کم، انتخاب یک کار و تمرکز برای بهترین شدن در همان کار است.
راه درست این است که مدتی در شرکت های بزرگ حوزه کاری خودتان کار کنید تا ارتباطات و تجربه لازم را به دست بیاورید. پس از این می توانید راحت تر کسب و کار خودتان را آغاز کنید.
مثلا می توانید در یک سالن زیبایی استخدام شده و شروع به کار کنید. سعی کنید کارتان را خوب انجام دهید تا ارتقا پیدا کنید. با این روش می توانید تجربیات خوبی از آن کسب و کار پیدا کنید.
هم زمان که در جایی مشغول به کار و یادگرفتن هستید، می توانید بعد از ساعت کاری برای خودتان کار کنید و کم کم بستر کسب و کار خودتان را آماده نمایید.
به عنوان مثال می توانید در حدی که بلد هستید، برای آشنایان و اطرافیانتان خدمات آرایشی و زیبایی انجام دهید. تمام تلاشتان را بکنید که در کارتان خوب باشید و از آن ها بخواهید تا شما را به دوستانشان معرفی کنند. می توانید حتی در منزل این خدمات را ارائه کنید.
اگر سرمایه دارید، کار عاقلانه این است که در شروع هر کسب و کار هزینه 6 ماه تا 1 سال خود را کنار بگذارید. با این نگرش که اگر تا 1سال به سود نرسیدید، فشار هزینه ها شما را از پای در نیاورد.
قبل از خروج از کارمندی، تمام هزینه های لازم برای شروع کسب و کار خودتان مانند هزینه های بازاریابی، اجاره فضا، کارمندان و … را در نظر بگیرید.
برخی سایت ها و شبکه های اجتماعی به افرادی که ویدئو و کلیپ های آنها را تماشا کنند پول پرداخت می کنند. سایت SWAGBUCKS یکی از آنهاست. شما با تماشای ویدئوهای این سایت می توانید در ماه چیزی در حدود 30 دلار پول دربیاورید.
تصور کنید در خانه نشسته اید و فیلم می بینید و علاوه بر اینکه به اطلاعاتتان اضافه می شود و گاهی هم می خندید درآمد هم کسب می کنید. ایده های نو همیشه جواب می دهند اگر به شکل درستی عرضه شوند. در این ایده علاوه بر اینکه خالق آن صاحب ثروت زیادی می شود شما هم به عنوان بیننده می توانید درآمد خوبی کسب کنید. با چرخ زدن در وب سایت های مشابه شاید بتوانید چندین نوع از این سایت ها را پیدا کرده و از همه انها درآمد داشته باشید. پس وقتتان را در خانه هدر ندهید و بعد از انجام کارهای روزمره زمان مشخصی را برای کسب درامد تعیین کنید.
سایت امازون واقعا یک سایت خلاق و حرفه ایست. در این سایت برای افزایش فروش و جلب مشتریان دایمی راههای خلاقانه ای ایجاد شده و این راهها واقعا جواب داده اند. برای شروع در سایت امازون ثبت نام کنید در همین مرحله شرکت به شما یه ده دلاری هدیه می دهد. در ادامه هر بار که از سایت خرید می کنید هدایای بیشتری می گیرید، با این روش می توانید خرید هایی کمتر از کارت هدیه داشته باشید و تفاوت خرید و هدیه را پس انداز کنید البته شاید در ابتدا رقم بالایی نباشد اما برای کسی که در خانه شغل دیگری ندارد منبع درآمد خوبیست. خانم هایی که شغل بیرون از خانه ندارند این کار می تواند برایشان جذاب باشد چون هم خرید می کنند و هم بعد از خرید پول دریافت خواهند کرد به نظرشما عالی نیست؟!
از چه کاری در زندگی بیش ازهمه لذت می برید؟ خودتان را تصور کنید، سرشار از ثروت هستید و همه چیز دارید. آن موقع دوست دارید چه کاری را انجام دهید؟ بعد از اینکه هدفتان را تعیین کردید آن را با استفاده از روش smart یاداشت کنید. روش smart این است که هدف باید مشخص، قابل اندازه گیری ،عمل گرا، واقع گرا و زمان گرا باشد.
سعی کنید از انجام کارهایی که در راستای رسیدن شما به اهدافتان نیست خودداری کنید. گاهی اوقات انجام ندادن این کارها سخت تر از انجام دادن آن هاست. اما باید از صرف وقت و انرژی برای چنین کارهایی پرهیز نمایید. برای مثال برخی از روابط اجتماعی و دوستی ها هیچ کمکی به شما برای رسیدن به اهدافتان نمی کنند و حتی ممکن است به مانعی برای رسیدن شما به اهدافتان تبدیل شود. حتی زمانی که میخواهید دوستان خود را انتخالب کنید، سعی کنید با کسانی دوست شوید که افراد موفقی هستند و میتوانند برای رسیدن به اهداف شما الهام بخش باشند.
شما در کاری که به آن علاقه دارید می توانید خلاقیت بیشتری داشته باشید و جزئیات آن را ببینید. پس دنبال علایق خود بروید. مراقب سلامتی خود باشید: عقل سالم در بدن سالم است. با جسمتان مهربان باشید و به سلامتی خود اهمیت دهید. اگر شما دست به کاری بزنید که به آن علاقه دارید شانس خیلی بیشتری برای موفقیت دارید. چرا که این علاقه باعث می شود سختی و ناملایمات راه تاثیر کمتری بر روی حرکت شما به سمت موفقیت داشته باشند. زمانی که شما به کاری علاقه داشته باشید خیلی راحت تر میتوانید سختی ها و شکست ها را در این کار تحمل کنید و نهایتا موفق خواهید شد.
منتظر تعریف و تشویق دیگران نباشید. خودتان خودتان را تشویق کنید. منتظر نباشید تا دیگران به شما بگویند چه کاری انجام دهید و چه کاری انجام ندهید. شروع کنید و با مطالعه، آموزش و با کمک از یک مشاور کارتان را به انجام رسانید. زمانی که بخواهید کاری را شروع کنید مطمعناً افرادی هستند که به شما بگویند این کار را انجام نده و یا با شکست مواجه خواهی شد.
چنین افرادی معمولاً در اطراف شما هستند و حتی میتوانند از نزدیکترین افراد به شما باشند. سعی کنید تصمیم نهایی را خودتان بگیرید. اجازه ندهید افکار منفی دیگران به یک مانع بر سر راه شما تبدیل شود.
ترس و خجالت فقط باعث از دست دادن فرصت ها می شود. بر ترستان غلبه کنید ، می بیبنید که هیچ اتفاقی نمی افتد و زمین به آسمان نمی رسد.موانع فقط در ذهن شما هستند. ترس در راه رسیدن به هدف شما هیچ جایی ندارد. ترس یکی از عواملی است که شانس شما را برای پولدار شدن کاهش میدهد. ترس میتواند باعث شکست شما شده و شما را مجبور کند که از بسیاری از موقعیت های پیش آمده در طول زندگی خود به راحتی چشم پوشی کنید.
برای مثال یکی از ترس های رایج این است که شخص به خودش میگوید من برای پولدار شدن خیلی جوان هستنم یا اینکه شخص با خودش میگوید با توجه به امکاناتی که در اختیار دارم پولدار نخواهم شد و حتماً شکست میخورم. در درجه اول این شما هستید که باید خودتان را جدی بگیرید در غیر این صورت دیگران نیز شما را جدی نخواهند گرفت. شما باید با اعتماد به نفس بالا ایده های خود را عملی کنید. ترس از شکست و یا ترس از انتقادات دیگران میتوانند ظرفیت های شما را از بین ببرد. اگر ترس خود را کنار بگذارید بعدها به خاطر این تصمیم از خود تشکر خواهید کرد.
شما باید با سرمایه گذاری در امور جدید پول خود را برای پولسازی بیشتر به جریان بیاندازید. سرمایه گذاری هم دارای خطرات و ریسک های اجتناب ناپذیری است اما اگر شما طرحی برای خود داشته باشید و پیش از هرگونه اقدام در مورد حوزه سرمایه گذاری مورد نظر خود تحقیق بکنید خطرات احتمالی به میزان خیلی زیادی کاهش خواهند یافت.
از همان محل زندگیتان می توانید به عنوان دفتر کار استفاده کنید، فقط کافی است یک کامپوتر و اینترنت با سرعت مناسب داشته باشید.راه اندازی یک کسب و کار اینترنتی موفق الزاما نیازمند هوش و نبوغ بالا نیست هر شخصی با یک هوش معمولی و البته داشتن انگیزه و پشتکار می تواند کار مورد علاقه خود را شروع کرده و برای خود درآمد کسب کند.
ایده فروش محصولات شرکت ها از طریق اینترنت یک ایده بسیار جذاب و البته پولساز است. با این کار شما نیاز ندارید جایی را اجاره کنید و یا حتی محصولات خاصی را بخرید، انبار کنید و بعد به دنبال مشتری بگردید.فقط کافی است یک سایت طراحی کرده و انواع محصولات شرکت های مختلف را در آن معرفی کنید و با توافقی که با شرکت انجام می دهید بعد از فروش هر محصول درصد خودتان را دریافت کنید.
همه برند های معروف و معتبراز ایده های کوچک و جذاب شروع کرده اند. اگر به طراحی علاقه دارید و البته اندک ذوق و استعدادی هم در خودتان می بینید همین حالا دست بکار شوید و طرح منحصر به فرد زندگیتان را روی کاغذ بیاورید و آن را برای چاپ روی لباس، لیوان ، ماگ،تقویم،کیف و کلاه و کفش ،کارت تبریک و دعوت و حتی پوسترها و نقاشی های دیواری سطح شهر بفروشید.
اینترنت و موبایل ها در دنیای امروز دربی بزرگ به سوی کسب و کارهای اینترنتی گشوده اند. فقط کافیست کمی از برنامه نویسی سررشته داشته باشید و بتوانید از این فضا برای ارائه خدمات سریع استفاده کنید. هوشمند شدن موبایل ها این امکان را فراهم کرده است تا علاقه مندان به کسب و کارهای اینترنتی با کمترین هزینه درآمد زیادی کسب کنند.
برای فروش محصولات و تولیدات خودتان لازم نیست حتما یک انبار یا یک مغازه داشته باشید به راحتی می توانید یک وب سایت طراحی کرده و محصولات تولیدی خودتان را در آن عرضه کنید و سفارش بگیرید این کار باعث می شود محصولاتتان همیشه مشتری داشته باشد برای اینکه مطمئن شوید مشتری تا انتها تصمیم خود را عوض نمی کند حتما بیعانه دریافت کنید البته برخی فروشگاههای اینترنتی بدون دریافت بیعانه هم این کار را انجام می دهند.
تعریف شما از موفقیت چیست ؟ تعریفتان از موفقیت مالی چیست ؟ برای رسیدن به اهداف چا ابزارهایی را در اختیار دارید و چه ابزارهایی را می توانید برای خود فراهم کنید ؟
2-این موضوع را به شکل راز نگه ندارید بلکه آن را در خانواده و بین دیگر سهام داران و شرکایتان مطرح کنید.
دلیلی وجود ندارد که با نزدیکانتان چه از نظر خانوادگی و چه از نظر اقتصادی از برنامه های مالی صحبت نکنید، شاید آنها بتوانند به شما کمک کنند.
3-توصیه می شود تفکراتتان را به قلم بیاورید. اگردستیابی به موفقیت برایتان اهمیت دارد ارزش نگاشتن را دارد.
نوشتن به شما کمک می کنید احساس تقید بیشتری به برنامه ها داشته باشید ، نیازی نیست این برنامه ها ، برنامه های کلان اقتصادی باشد ، شما می توانید بنویسید که از این پس در برخی مسائل قصد کم کردن ولخرجی هایتان را دارید ، یا می خواهید درآمدتان را در راههایی که کیفیت زندگی را بهبود می بخشد استفاده کنید.
اگر بتوانید تمامی مسائل را ریز و تا حدی مصداقی و واقعی بنویسید بسیار بهتر خواهد بود. مرور کردن نوشته ها در هر روز توصیه می شود .
همه ی ما کارهایی داریم که هر چند شاید کوچک باشند اما انجام آنها را به تاخیر انداختیم و چند کار انجام نشده به همین ترتیب در گوشه ای از ذهنمان تلمبار شده و اجازه نمی دهد فکرمان باز شده و در مورد مسائل مهم تمرکز لازم را داشته باشد ، پس بهتر است ابتدا وقتی بگذارید و تمام کارهای انجام نشده تان را با رعایت اولویت به پایان ببرید.
خب ، تا حدی ذهنتان نظم و تمرکز لازم را به دست آورد ، وقت آن است که برنامه ریزی کنید ، یک برنامه ی عملی و چالشی.
برنامه ی چالشی به برنامه ای می گویند که در عین در دسترس بودن ، رسیدن به آن تا حدی سخت و دشوار است ، به بیان ساده تر نه آنقدر سخت و دست نیافتنی است که شما را ناامید کند و نه آنقدر راحت و ساده که انگیزه های شما را از بین ببرد ، یک برنامه ی متعادل و انگیزشی.
پر واضح است که با این توضیحات ، برنامه های احساسی و کوتاه مدت نمی تواند شما را به جایی برساند.
بگردید و افراد متخصص و دلسوز را که می توانند کمک حال شما در برنامه هایتان باشند ، پیدا کنید ، بدون مشورت با این افراد ، به عملی شدن برنامه ها نمی توان امید چندانی داشت.
لازم هم نیست راه دور بروید ، سعی کنید از افراد دور و برتان شروع کنید ، کم کم گزینه ی مورد نظرتان را پیدا خواهید کرد. موفقیت مالی در ایران
بهتر است جایی هم برای سایر عوامل بگذارید ، گاهی اوقات گرفتن دست یک نیازمند ، یا کمک مالی به کسی که از شما کمک می خواهد ، می تواند شما را زودتر به اهدافتان برساند ، البته باید شرایطی را هم در این امر رعایت کرد.
در این خصوص بد نیست این مقاله ی کوتاه را هم بخوانید:
ساده ترین روش کسب درآمد از تلگرام، طراحی و ساخت استیکرهای متنوع است، به تازگی در کانالهای تلگرامی تبلیغاتی با عنوان «طراحی استیکر با کمترین هزینه» منتشر شده است. طراحان استیکر با هزینه بسیار پایین بین 5 تا 10 هزار تومان این کار را انجام میدهند، البته این افراد از طریق برخی ربات ها به سرعت و بدون صرف هزینه استیکرهی متفاوتی را ساخته و می فروشند.
برای این کار کافی است عکس مورد نظر و متن مرتبط را برای این ربات بفرستید تا استیکر مخصوص شما را بسازد.
برای آنکه راه پولدار شدن در ایران را بدانید باید تمام راه های پولدار شدن در خانه ، راههای پولدار شدن با سرمایه کم ، راه های پولدار شدن بدون سرمایه و راه های پولدار شدن از طریق اینترنت را هم بلد باشید. برخی از پولدار های تهران و ایران اغلب از راه های پول درآوردن و راههای کسب درآمد عجیب و غریبی حرف می زنند که شما را وسوسه میکنند هرچه زودتر آستین بالا بزنید و برای خودتان یک منبع درآمد جانبی پیدا کنید.
نویسندگان کتابهای «همسایه بغلی میلیونر» و «ذهن میلیونر» بیش از 700 میلیونر را مورد بررسی قرار دادند تا پاسخ این سوالها را پیدا کنند. 80% افراد پولدار، تمام ثروتشان را در یک نسل به دست آورده و کارهایی را انجام میدهند که من و شما انجام نمیدهیم. در زیر تعدادی از این مدل ها را معرفی میکنیم:
ایدهای عالی برای کسب و کار دارید؟ مطمئن شوید سود آن در جیب خودتان میرود و نه ریییستان. ایدههایتان را خودتان اجرایی کنید. بر اساس کتاب «همسایه بغلی میلیونر»:
به نظر پر ریسک میآید؟ درست است. تقریبا یک سوم شرکتهای تازه کار فقط 10 سال دوام میآورند. اما میلیونرها چشم انداز متفاوتی دارند. آنها کار کردن برای دیگران را پرخطر میدانند؛ ممکن است اخراج شوید یا رییستان میتواند تصمیمات نادرست بگیرد. پولدارها بر اساس همین نگرش، میخواهند سرنوشتشان را خودشان کنترل کنند. اما باید در خاطر داشته باشید، کار آفرینی نه تنها پر خطر، بلکه سخت هم هست. طبق جدول زیر تنها در دو کشور، صاحبان مشاغل آزاد سختتر از کارمندان تلاش نکردهاند:
چرا باید کاری سخت و پرخطر انجام دهیم؟ تحقیقات نشان میدهد خودمختاری یکی از اصلی ترین چیزهایی است که باعث میشود کارمان را دوست داشته باشیم.
تحقیقات نشان میدهد که وقتی افراد برای خودشان کار می کنند نسبت به زمانی که برای دیگران کار می کنند احساس رضایت بیشتری دارند. در واقع، بر اساس مطالعات انجام شده ، برای اینکه میزان رضایت یک کارمند به اندازه رضایت صاحبان مشاغل آزاد باشد، یک فرد بطور متوسط می بایست درآمد خود را دو و نیم برابر افزایش دهد.
بنابراین افراد پولدار کارمندان حقوق بگیر نیستند، اما چگونه تصمیم میگیرند چه کسب و کاری را شروع کنند؟
آنها لزوما کاری را که به آن علاقه دارند شروع نمیکنند. حتی لزوما کاری را انجام نمیدهند که در آن تجربه دارند. بلکه سراغ کسب و کاری میروند که فکر میکنند سود آور است و دنبال زمینههایی هستند که تقاضا در آنها بسیار و عرضه کم است.
هیچ مدرکی مبنی بر اینکه کارآفرینان زمینه هایی را انتخاب میکنند که سود ، حاشیه سود یا بازدهی آن بالاتر است ، وجود ندارد.
63% صاحبان کسب و کارهای جدید، قبول دارند که سرمایه گذاری آنها مزیت رقابتی ندارد. تنها یک سوم آنها میگویند که واقعا به دنبال ایدههای مفید برای کسب و کار بودهاند.
زمینه ای که در آن شروع به کار میکنید بسیار اهمیت دارد: شانس موفقیت در بعضی از آنها حدود 600 برابر است .بین سالهای 1982 و 2002، استارت آپهای در زمینه نرم افزار ، 608 برابر احتمال اینکه تبدیل به یکی از 500 شرکت خصوصی با رشد سریع شوند بیشتر از استارت آپهای در زمینه رستوران بود – 608 برابر احتمال بیشتر!
ممکن است این جمله را شنیده باشید « اگر اینقدر باهوشی ، پس چرا پولدار نیستی ؟» میانگین معدل دانشگاهی پولدار ها آمریکایی چقدر بوده است؟ 2٫9 از 4 در واقع موضوعی که خیلی از مردم نمیدانند این است که میانگین معدل عامل بسیار ضعیفی در پیش بینی موفقیت است.
بر اساس مطالعات نویسنده کتاب «ذهن میلیونر»:
هیچ ارتباط آماری اصولی بین عوامل بهرهوری اقتصادی (ارزش خالص و درآمد) و نتیجه امتحان ورودی، رتبه کلاسی در دانشگاه و نمرات دانشگاهی پیدا نشده است و حتی رابطهای معکوس میان پذیرفتن ریسک مالی و نتایج آزمونهای سنجش هوش تحلیلی مانند نتایج امتحانهای وروردی وجود دارد.
پولدارهای آینده ، سخت تلاش میکنند. وقتی از آنها سوال میشود که معلمهایشان از کدام مشخصه آنها تعریف میکردند، رایجترین پاسخ این است: « قابل اطمینان ترین فرد»
وقتی از آنها سوال شد در دانشگاه چه چیزهایی یاد گرفتند، 94% پاسخ دادند «اخلاق کاری سفت و سخت». تحقیقات نشان میدهد در خصوص موفقیت، نظم شخصی IQ یا ضریب هوشی را مغلوب میکند.
راه انداختن هر کار تازه ای سرمایه می خواهد اما نه سرمایه میلیاردی، سرمایه اصلی افرادی که این روزها به اسم موفق و سرمایه دار می شناسیمشان هوش، زمان سنجی ، ابتکار و ریسک پذیری شان است. در این گزارش به برخی از این کارها اشاره می کنیم.
وقتی حرف از راه انداختن یک شغل جدید و یک کسب و کار می شود سریع یاد یک مغازه ،دفتر کار شیک، کلی کارمند و برو بیا می افتیم که چندین میلیون سرمایه می خواهد. بعد هم منصرف می شویم و دچار افسردگی می شویم!!
راه انداختن هر کار تازه ای سرمایه می خواهد اما نه سرمایه میلیاردی، سرمایه اصلی افرادی که این روزها به اسم موفق و سرمایه دار می شناسیمشان هوش، زمان سنجی ، ابتکار و ریسک پذیری شان است.
پس از این محاسبات خواهم دید که آیا چنین چیزی امکان دارد یا خیر؟
اگر رقم محاسبه شده نزدیک به واقعیت بود، می توانیم از خودمان بپرسیم که خوب حالا چگونه می توانم فروشم را بیشتر کنم تا به هفته ای 500 میلیون تومان برسم؟ اگر رقم خیلی دور از دسترس بود به این نتیجه می رسیم که نمی توان یک میلیارد تومان را از این کار به دست آورد. پس باید از خودمان بپرسیم در چه کاری می توانم این رقم را کسب کنم؟
معمولا درآوردن اولین یک میلیارد تومان دشوار ترین خواهد بود! اما با برنامه ریزی دقیق می توان به این رقم رسید.
اگر شما هیچ کسب و کار یا تخصصی ندارید، باید ریسک های بالایی برای رسیدن به یک میلیارد در یک سال انجام دهید و بیشتر این ریسک ها به شکست و از دست رفت انرژی و سرمایه تان ختم خواهند شد.
پس اگر چنین است و هیچ تخصص یا کسب و کاری ندارید، بهتر است به عنوان قدم اول به فکر کسب تخصص، مدتی شاگردی یا کارمندی برای کسب تجربه و سپس شروع کسب و کار خودتان باشید.
شما برای پولدار شدن باید انرژی و وقت خود را صرف راه هایی کنید که در آن راه موفق تر بوده و روحیه آنرا هم داشته باشید.از گذشته تا به امروز همه ی انسان ها تشنه ی قدرت و ثروت بودند و دوست داشتن با کسب ثروت به موفقیت ها و رویاهایشان برسند ولی این نکته را هم به خاطر بسپارید که همان قدر که ثروت می تواند خادم خوبی برای شما باشد همان اندازه هم می تواند تبدیل به یک ارباب بی رحم شود .
ذهن ثروتمند نقطه آغاز ثروتمند شدن است. ذهن ثروتمند است که انسان پولدارمی آفریند! پولدار شدن قوانینی دارد. شما باید این قوانین ثروت را کشف کنید و در کسب و کار خود بکار بندید. چگونه ثروتمند شدن رویای همه ی انسان ها ست. پولدار شدن هدف نهایی هر فردی است که به کسب و کاری می پردازد.
سرمایه گذاری با مبالغ کم، برای بسیاری از افراد غیرممکن به نظر میرسد.
افراد ناآگاه تصور نمیکنند که بتوانند با کنار گذاشتن مبالغ اندک و چندصدهزار تومان، بتوانند بازار یا جایی پیدا کنند که برای دست یافتن به یک آینده بهتر بتوانند سرمایهگذاری انجام دهند.
شاید شما نیز فکر کنید که سرمایهگذاری با مبالغ کمی مانند 2 یا 3 میلیون تومان بیفایده است.
ولی حقیقت این است که حتی اگر شما با 1 میلیون تومان نیز شروع کنید، فرصتهایی وجود دارد که میتوانید آنرا طی سالهای پیشرو به سرمایه بزرگی تبدیل کنید.
نکته اول: این سرمایه را طی سالها میتوانید به سرمایه بزرگی تبدیل کنید و نه چندماه. بدست آوردن هرچیز ارزشمند در بسیاری از اوقات زمان میبرد و داشتن یک پسانداز و سرمایه بالای 100 میلیون نیز نیاز به زمان دارد.
مهم نیست چقدر پول دارید، مهم این است که قصد دارید این مبلغ را صرف چه چیزی کنید. اگر از همین الان ناامید شوید که با مبالغ کم نمیتوان یک سرمایهگذاری مناسب انجام داد، به احتمال قوی آنرا صرف خرید چیزهایی خواهید کرد که در آینده ارزشی برای شما ایجاد نمیکند.
نکته دوم: قرار نیست در این مطلب پیشنهاد یک سیستم جدید و کسب و کار متحول کننده یا ایدهای قدیمی و کلیشهای مانند پرورش قارچ و زنبور عسل و ساخت فیلتر هوای ماشین به شما بدهیم!
این مطلب برای افرادی است که دارای شغل یا کار و درآمد ثابتی هستند و سرمایهای پسانداز کردهاند و نمیخواهند این سرمایه راکد بماند.
در گذشته میلیونر بودن محدود به مردان و زنان میانسال بود. امروز به نظر می رسد نسل جوان اخباری از داستان موفقیت های معجزه آسای خود دارند و این را می توان به عصر انفجار اطلاعات و تحولات تکنولوژیکی امروز نسبت داد.
اینترنت در جیب های ماست و مردم هزاره جدید این واقعیت را پذیرفته اندن که تمام زندگی خود را صرف یادگیری چیزهای جدید خواهند کرد و برای انجام این کار خرسند هستند. این حقیقت که آنها بیشتر می آموزند و خودشان شانس موفقیت خود را رقم می زنند. این ریشه برتری آنها در مقایسه با نسل های قبل است؛ ولی آنها چگونه این کار را می کنند؟ عوامل و رویکردهای فراوانی وجود دارند
هدف از سرمایهگذاری به کار انداختن پول در یک یا چند روش مختلف سرمایهگذاری است تا سرمایه اندک شما رشد کند، در این صورت شما برای به دست آوردن پول بیشتر لازم نیست بیشتر کار کنید بلکه فقط باید هوشمندانهتر عمل کنید.
روشهای مختلفی برای سرمایهگذاری با پول کم در ایران وجود دارد، اما از شناختهشدهترین روشهای سرمایهگذاری در ایران با سرمایه کم میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
خرید سهام
خرید طلا و ارز
خرید اوارق قرضه
سپردهگذاری در بانک
صندوق سرمایهگذاری مشترک
سرمایهگذاری در پلتفرم ایرانرنتر راهی برای سرمایهگذاری با ریسک پایین و بازدهی قابل توجه است. شما حتی با 300 هزار تومان نیز میتوانید در این پلتفرم اقدام به سرمایهگذاری کنید و این یکی از مهمترین مزیتهای سرمایهگذاری با این روش است.
در نظر داشته باشید در شرایط اقتصادی کنونی جامعه و نرخ تورم به وجود آمده سرمایهگذاری بهترین راه حفظ ارزش پول شماست، بنابراین بهتر است به جای پسانداز پول خود به دنبال روشی برای سرمایهگذاری باشید که هم ریسک کمی داشته باشد، هم بازدهی معقول و قابل توجهای نصیبتان کند.
در گذشته پولدارشدن محدود به مردان و زنان میانسال بود.
در دهههای پیش اگر کسی در جوانی پولدار میشد بسیاری از افراد تعجب میکردند.
اما امروزه نسل جوان نیز داستان موفقیتهای بزرگ خود را دارند.
ثروتمند شدن جوانان را میتوان به عصر انفجار اطلاعات و تکنولوژی امروز نسبت داد.
راه انداختن هر کار تازهای سرمایه میخواهد اما نه سرمایه میلیاردی، سرمایه اصلی افرادی که این روزها به اسم موفق و سرمایه دار میشناسیمشان هوش مالی، زمانسنجی، ابتکار و ریسکپذیریشان است.
وقتی حرف از راه انداختن یک شغل جدید و یک کسب و کار می شود، در افراد سنتی یک مغازه، دفتر کار شیک، کلی کارمند و برو بیا شکل میگیرد که حداقل چند ده میلیون تومان سرمایه اولیه نیاز دارد.
اما این روزها که اطلاعات بسیار زیادی در زمینههای مختلف در اینترنت وجود دارد، میتوان با سرمایه ناچیز نیز کاری را شروع کرد و پولدار شد.
این شما هستید که باید تواناییهایتان را بسنجید و با این ایدهها کسب و کار خودتان را راه بیندازید. اینترنت به عنوان یک فرصت بزرگ کسب ثروت در جیبهای تک تک شماست و باید از این فرصت استفاده کنید.
عوامل و رویکردهای فراوانی برای کسب ثروت وجود دارد و ما اینجاییم تا در مورد برخی از این رویکردها و رفتارهای خوب که میتوانند در رسیدن به این هدف کمکتان کنند، بحث کنیم.
وقتی میبینید برای یک تخصص در زمینه کاری شما تعداد زیادی آگهی استخدام وجود دارد، یا اینکه در کشورهای پیشرفته، یک تخصص به شدت در حال رشد است، باید سریعتر اقدام کنید. این یک فرصت بزرگ است!
اگر همیشه به دنبال این باشید که خدمتی به مردم کنید، ثروتمند خواهید شد. کافی است کاری کنید تا مردم خوشحال باشند، گره ای از کارشان باز شود و مشکلی از مشکلاتشان حل شود، آن گاه خواهید دید که برای محصولات و خدماتتان صف می کشند.
source : keramatzade
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به گروه تحقیقاتی و آموزشی کرامت زاده می باشد و هرگونه کپی برداری غیر اخلاقی بوده و پیگرد قانونی دارد
طراحی سایت و سئو توسط گروه تخصصی آرمانیک | مشاوره تبلیغات اینترنتی توسط مدیر وب