آیا تاکنون به این فکر کردهاید که چرا رابطه بسیاری از افراد با عشق شروع میشود اما با تنفر و خشم پایان مییابد؟ آیا تا به حال برایتان پیش آمده که به فردی بسیار علاقهمند شوید اما با گذشت زمان علاقهتان به او کم شود و رابطهتان خستهکننده و تکراری شود؟
آیا تاکنون به این فکر کردهاید که چرا رابطه بسیاری از افراد با عشق شروع میشود اما با تنفر و خشم پایان مییابد؟(سرد شدن روابط عاشقانه) آیا تا به حال برایتان پیش آمده که به فردی بسیار علاقهمند شوید اما با گذشت زمان علاقهتان به او کم شود و رابطهتان خستهکننده و تکراری شود؟
سرد شدن روابط عاشقانه آ،یا برایتان اتفاق افتاده رابطهای را با عشق و امید آغاز کنید اما بعد از مدتی دچار احساس قربانی شدن، اجحاف و بیتفاوتی شوید؟ مسلما یکی از آزاردهندهترین و ناراحتکنندهترین احساساتی که در زندگی ما وجود دارد، تجربه اینگونه احساسات است؛ احساس نومیدی و غم و اندوه ناشی از تنهایی.اما به راستی چرا روابطمان شکست میخورد و چرا از عشق به نفرت میرسیم؟ آنچه باید بدانیم این است که روابط یک شبه خراب نمیشوند. معمولا انهدام و از هم پاشیدن هر رابطهای مستلزم زمان و وقت زیادی است. اما اگر از ابتدا بدانید باید مراقب چه نشانههایی باشید، میتوانید از شکست در روابط خود جلوگیری کنید.
رابطه میان دو فرد در واقع تداخل عمل میدان انرژیهای آن دو است. هنگام برقراری ارتباط بین افراد، موانع بزرگ و کوچکی به وجود میآیند که ما اسم آنها را مشکل یا مانع میگذاریم. مشکلات باعث میشوند که انسانها نتوانند ارتباط درستی بین میدان انرژیهای یکدیگر به وجود بیاورند؛ بنابراین دعوا به وجود میآید و احتمال رنجش و ناراحتی بسیار بالا میرود. هنگامی که در رابطه شما مشکلی پیش میآید، دیگر نسبت به طرف مقابل خود احساس خوبی ندارید. دیگر رابطه، احساسات خوشایندی را بین شما ایجاد نمیکند. در واقع احساس خوبی ندارید و این احساس بد به خاطر مشکلی است که به وجود آمده است.
بنابراین دو حق انتخاب بیشتر ندارید، یا میتوانید وانمود کنید که هیچ مشکلی وجود ندارد و امیدوار باشید که بالاخره یک روز مشکلات(خود به خود!) به پایان میرسند، یا اینکه انتخاب کنید که مشکلات را حل و فصل کرده و بعد به احساس خوبی برسید.اگر به مشاجرات و مشکلاتی که معمولا بین زوجها پیش میآید خوب دقت کنید میبینید که دلیل اصلی دعواها، موضوع مورد بحث نیست بلکه علت آن است که در آن لحظه، احساس دوست داشته شدن،
مورد حمایت بودن و درک شدن نمیکنیم! هنگامی که دو نفر با یکدیگر مشاجره میکنند در رابطه احساسی و عاطفی میان آنها ضعفی به وجود میآید و جریان عشق میان آن دو متوقف میشود یا مشکلی به وجود میآورد.
حل و فصل موقتی مشکل و دعوایی که بین آنها به وجود آمده ریشه اصلی مشکل نیست، بلکه دوری احساسی و عاطفی که بین دو نفر وجود دارد، منبع اصلی مشکل است، به همین دلیل است که بعضی اوقات بر سر موضوعی دعوا میکنید و به نظرتان میرسد که باید مشکل واقعی را حل کنید؛ اما مواقع دیگر میتوانید بدون اینکه مسئله را حل و فصل کنید از آن بگذرید، بدون آنکه به راهحلی برسید و آن زمانی است که به یکدیگر توجه میکنید و مهربانی هنوز بین شما وجود دارد. اختلاف سلیقه و تفاوت دیدگاه همیشه وجود دارد، اما گاهی نمایش آن به گونهای است که طرف مقابل حس میکند که تأیید نکردن و اختلاف سلیقهها با او به این مفهوم است که انگار میخواهیم به او بگوییم اگر تو کاری کردی که من دوست نداشتم، پس من هم کاری میکنم تا عشقم را از تو بگیرم و بدین ترتیب از تو دور میشوم و اغلب در همین زمان است که شما احساس میکنید که رابطهتان سرد شده و صمیمتتان رنگ باخته است.
مقاله مرتبط:عوامل طلاق و از هم پاشیدن زندگی ها چیست؟
چنانچه احساس میکنید دائم در مقابل همسر یا دوستتان میایستید و با او اختلاف نظر دارید و کارها و نظراتش را تأیید نمیکنید یا آنها را نمیپذیرید به معنای آن است که تنش روحی و عاطفی زیادی در رابطه شما انباشته شده است.
سرد شدن روابط عاشقانه،دلیل اینکه معمولا در ابتدای روابط، زوجها با هم دعوا و مشاجرات کمتری دارند این است که ارتباط روحی میان آنها بسیار قوی است زیرا هنوز تنش احساسی زیادی در رابطه آنها به وجود نیامده. مثلاً بعضی از عادتهای خاص همسر یا دوستتان ابتدا بسیار جالب یا حتی هیجانانگیز به نظر میرسد، اما پس از گذشت زمان زیادی- چون ارتباط ضعیفتر شده- همان خصوصیاتی که ابتدا برایتان جالب و بامزه بوده، حالا بسیار عذابدهنده و کسلکننده خواهد بود و گاه تحملتان را بهپایان میرساند.
هرگاه متوجه شدید که از طرف مقابلتان زیادی عیبجویی میکنید و مدام روی خصوصیات و ویژگیهای منفی او متمرکز میشوید، به این معناست که از مخالفت و تفاوت سلیقه که بسیار طبیعی است که در هر رابطهای وجود داشته باشد، به «تأیید نکردن و نپذیرفتن تعمدی» که الگوی ناسالمی است، تغییر موضع دادهاید.ممکن است مدام از همسرتان شکایت کنید که نامرتب، نامنظم و بیملاحظه است یا اصلاً شما را درک نمیکند؛ درواقع شما به جای اینکه از کار اشتباه او گله کنید، از خود او گله دارید و خودش را قضاوت میکنید، نه عملش را؛ بدین ترتیب او فکر میکند که شما با رفتار غلط او مخالفت نکردهاید بلکه با کل وجود و ماهیت خودش مخالف هستید.
آیا تا به حال با خود فکر کردهاید که چرا طرف مقابل شما آنگونه که از او انتظار دارید رفتار نمیکند؟ آیا فکر نمیکنید که او گاهی موضوعات کوچک و سطحی را خیلی بزرگ جلوه میدهد؟ آیا گاهی فکر نمیکنید که آن قدر از دست او عصبانی هستید که حتی پس از تمام شدن دعوا بازهم نمیتوانید او را ببخشید؟سرد شدن روابط عاشقانه
در اینگونه موارد باید توجه داشته باشید که همه ما حامل احساساتی از گذشتههای خود هستیم که بسیاری از آنها مربوط به دوران کودکیمان میشوند. مثلاً ممکن است شما همیشه احساساتی ناشی از خشم به همراه داشته باشید زیرا هیچگاه پدرتان نمیتوانسته به شما محبت کند، یا حتی از هفته گذشته، از همسرتان رنجیدهاید، فقط به این خاطر که به شما بیتوجهی کرده است. در واقع انبوهی از این احساسات است که فردیت و هویت خاص شما را تشکیل میدهد.
یکی از خواص عشق و محبت این است که میتواند به خوبی عواطف را شناسایی و آنها را به اندازه کافی درشتنمایی کند. عشق میتواند احساسات قدیمی و سرکوب شدهای را که نیاز به ابراز شدن دارند شناسایی کند.هنگامی که به دیگران عشق میورزید میتوانید با خود واقعیتان بیشتر آشنا شوید و نیازهای عاطفیتان را بیشتر بشناسید. اما اگر در رابطه خود به دنبال دریافت عشق هستید و آن را دریافت نمیکنید، این باعث جدایی بین شما و طرف مقابلتان میشود که به دنبال آن دعوا و اختلاف نیز پیش میآید.
همه ما احساسات ناشناخته و حل و فصل نشده بسیاری را با خود حمل میکنیم و هنگامی که اتفاق جدیدی میافتد، مثلا رابطه جدیدی را شروع میکنیم،انگار آن احساسات قدیمی دوباره زنده میشوند. در واقع به وجود آمدن عشقهای جدید میتواند احساسات گذشته و حتی فراموش شده ما را دوباره زنده کند که در بسیاری از موارد هم باعث بروز اختلاف و کدورت میشود.
فراموش نکنید اگر زوجی در ارتباط خود مدام به سرکوب احساسات و عواطف قدیمی خود بپردازند، کمکم احساسات واقعیشان را فراموش کرده و نمیتوانند تشخیص دهند که واقعا چه میخواهند، اما هنگامی که صبرشان به سررسید و تحملشان تمام شد بالاخره از آن رابطه بیرون میآیند و وارد رابطه دیگری میشوند و دوباره به تکرار همان خطاهای قبلی میپردازند و جالب است که بالاخره نتیجه میگیرند که حتما انتخابشان اشتباه بوده است، در حالیکه اغلب موارد اشتباه از انتخاب ما نیست، بلکه به دلیل ناتوانی ما در ابراز صحیح احساساتمان است؛ اینکه نمیتوانیم با احساسات سرکوب شده قدیمی خود به خوبی کنار بیاییم.
مقاله مرتبط:چگونه مهم ترین مشکلات زندگی مشترک خود را بشناسیم و حل کنیم؟
البته هر رابطه فراز و فرودهای بسیاری دارد و بروز هر مشکل میتواند فرصتی باشد برای صمیمیت و عشق بیشتر. سرد شدن روابط عاشقانه -اما بسیاری از افراد هنگام بروز مشکلات سعی میکنند از آنها فرار
کنند زیرا میترسند به مشکل دامن زده شده و بیشتر شود؛ حال آنکه این پنهان کردن مشکل است که بر شدت آن دامن میزند، نه مطرح کردن و حل صحیح آن.
یکی از خصوصیات رایج بین اغلب زوجها این است که معمولا احساسات واقعی خود را ابراز نمیکنند و همیشه احساس خود را به گونهای دیگر- طوری که طرف مقابل نرنجد- نشان میدهند. شاید شما هم احساسات و عواطفتان را پنهان میکنید. بسیاری از ما حقیقت را نه تنها از دیگران بلکه از خودمان نیز پنهان میکنیم و بعد از مدتی از یاد میبریم که واقعاً چه احساسی داشتهایم. گاهی هنگام بروز مشکل، وقتی دیگران از ما سؤال میکنند که چه احساسی داری و چه مشکلی پیش آمده؟سرد شدن روابط عاشقانه
میگوییم نمیدانم! شما آن قدر احساسات خود را پنهان کردهاید که از یاد بردهاید چگونه باید آنها را ابراز کنید؟ در واقع بیشتر مشکلات ارتباطی به این دلیل ایجاد میشوند که شما فقط بخشی از حقیقت را بازگو میکنید، نه همه آن را.هنگامی که ناراحت هستید و سعی میکنید علت آن را به همسر یا دوست خود بگویید، احتمالا فقط درباره احساساتی مانند خشم، ناراحتی و عصبانیت خود سخن میگویید. در این گونه موارد به دور از مهربانی و ملاطفت سخن میگویید و همین باعث میشود گوش دادن به آنها بسیار مشکل و رنجآور باشد. اما فراموش نکنید که زیر لایه خشم شما، انگیزه عشق و میل به صمیمیت بیشتر نهفته است.
بنابر این هنگامی که از همسرتان عصبانی هستید بدانید که در واقع او را دوست دارید و می خواهید نظرش را جلب کنید. هنگامی که از رئیس خود عصبانی هستید که چرا با شما بد رفتار کرده، در زیر این خشم علاقه به شغلتان و حفظ سمتتان نهفته است.
شاید شما از خشم تنها به این دلیل استفاده میکنید که با رنجش و ترس خودتان روبهرو نشوید. در اینگونه مواقع از خودتان بپرسید آیا عاملی هست که شما از آن ترسیده باشید؟ گاهی اوقات به خودتان اجازه دهید گریه کنید و احساسات واقعیتان را بیشتر بروز دهید. هنگامی که اجازه میدهید رنجش، ترس و پشیمانی خود را ابراز کنید، رهایی روحی، عاطفی و حتی جسمانی زیادی احساس خواهید کرد و از عصبانیت و تحریک پذیری شما نیز به اندازه قابل ملاحظهای کاسته خواهد شد.سرد شدن روابط عاشقانه
این بسیار طبیعی است که گاهی در روابط خود با دیگران مخالفت احساس میکنیم؛ به خصوص در مورد کسانی که به ما نزدیک هستند. مخالفت هنگامی اتفاق میافتد که در مقابل کارها، سخنان یا احساسات دیگران مقاومت میکنید و ناراحت میشوید و احساس میکنید بین شما جدایی افتاده است. اما فراموش نکنید که اگر مخالفت خود را با دیگران نشان ندهید یا اختلاف خود را حل نکنید، این اختلافات روی هم تلنبار میشوند و باعث کینه و ناراحتی زیادتر شما میشوند و در مرحله بعد نیز احساس طردشدگی میکنید. در اینگونه مواقع طرف مقابل شما از اینکه چه میزان و چرا از دست او ناراحت و عصبانی هستید، آگاه نیست زیرا شما انزجار و عصبانیت خود را نشان نمیدهید. بنابر این میبینید که اگر احساسات واقعیتان را نشان ندهید چه عواقب غیرقابل جبرانی را در پی خواهد داشت.سرد شدن روابط عاشقانه
به علاوه اگر در این مرحله باز هم به حل مشکل نپردازید و حقیقت را به طور کامل به همسرتان نگویید به مرحله جدایی میرسید. در این زمان معمولا خودتان را گول میزنید که رابطه هیچ ایرادی ندارد، در حالی که در آستانه خطر بسیار بزرگی
قرار دارد و سرکوب احساسات همیشه میتواند بسیار مشکلآفرین باشد. در واقع یکی از جدیترین مشکلات امروزی این است که بسیاری از انسانها در حالتی شبیه به سرکوبی احساسی و عاطفی دائمی به سر میبرند و هنگامی که دیگر نتوانند احساسات خود را سرکوب کنند به مواد مخدر، کار بیش از حد و تمامی روشهای ناسالم دیگر روی میآورند تا بیش از پیش منفعل شوند.
بنابر این اگر متوجه احساس ناخوشایندی در خود شدید حتما آن را با طرف مقابلتان در میان بگذارید زیرا در غیر این صورت امکان دارد رابطه شما حتی به جدایی منجر شود!
مقاله مرتبط:بهبود رابطه جنسی و روابط زناشویی
دلیل سرد شدن روابط عاشقانه چیست؟ چرا پس از گذشت مدت زمانی، نسبت به روابط عاشقانه خود مانند آغاز رابطه پرانگیزه و حرارت نیستیم؟
در ابتدا وقتی به دنبال ارتباط با کسی هستید، احساس پیوند و وابستگی دارید. این تازگی شما را علاقهمند نگه میدارد. اما به محض این که از طرف مقابل مطمئن شوید – بگذارید بگوییم وقتی آنها به شما وابسته میشوند، همنشینی و همراهی با شما را دوست دارند و تمام علاقه شما و شاید حتی بیشتر از آن را میخواهند – حد و مرزی برای آنها ایجاد میکنید. بله!
اگر آنها در خواستن شما اصرار ورزند، ارتباط خود را با آنها قطع میکنید و سرد شدن روابط عاشقانه در شما آغاز میشود. احساس میکنید که طرف مقابل بیش از حد از شما انتظار دارد و بار مسئولیتهای احساسی این رابطه بر دوش شما سنگینی میکند. آنها بیشتر از شما نسبت به این رابطه وابستگی دارند و خواهان شما هستند و هرچه بیشتر عقبنشینی میکنید، به شما نزدیکتر میشوند.
هر چه بیشتر وابسته و خواهان شما میشوند، شما بیشتر حس میکنید که زندانی و محبوس این رابطه شدهاید. دیگر احساسی ندارید و میخواهید فرار کنید.
شما آنها را سرزنش میکنید که چرا آن کسی که باید باشند نیستند، زیرا بیش از حد نیازمند و وابسته هستند. اما در اصل ماجرا میدانید که یک مشکلی در خودتان وجود دارد. زمزمهای در مغزتان میگوید: «چرا من نمیتوانم مثل مردان دیگر عاشق شوم؟ چرا آنقدر نادان و احمق هستم؟»سرد شدن روابط عاشقانه
بر اساس گزارش نیویورک تایمز از مقاله A Grand Complication استیسی پرلمن، سیر تکاملی انسان به گونهای طراحی شده است که به فقدان و کمبود واکنش نشان میدهد. درست همانطور که تکامل یک سیستم ایمنی قوی در بدن نیازمند قرار گرفتن در معرض بسیاری از میکروبها بوده است، خوشبختی و سعادت نیز نیازمند به چالش کشیده شدن توسط مقدار مشخصی از محرومیت است. و هنگامی که شما دسترسی نامحدود به چیزی دارید، خستگی و ملال از تکراری بودن آن موضوع شما را آزار میدهد و این پدیده باعث سرد شدن روابط عاشقانه میشود.
برای غلبه بر این موضوع، افراد غنی (افراد پولدار یا کسانی که میتوانند خواستههایشان را برآورده کنند) به کلکسیونداری روی میآورند. شما بهترین چیزها را در یک مورد خاص جمعآوری میکنید – یعنی یک شیء (یا فرد) با کمیتهای محدود که دیگران نیز به شدت در پی آن هستند (به عنوان مثال، یک نقاشی نادر یا یک فرد بسیار مطلوب) توسط دیگران دنبال میشود. هنگامی که شما با موفقیت این شیء را بهدست آوردید، باید به جمعآوری شیء کمیاب بعدی ادامه دهید تا از رنج خستگی روحی خلاص شوید – و شرایط مطلوبی برای خودتان ایجاد کنید.
به این دلیل است که «شکارچیهای بزرگ» از تعهد داشتن به چیزی به شدت واهمه دارند. آنها همیشه به دنبال داد و ستد کردن هستند. آنها دارای ویژگیهایی هستند که برای دیگران جذاب است و میتوانند اشیایی را که برای دیگران مطلوب هستند، جمعآوری کنند. آنها پس از بهدست آوردن چیزی که میخواهند، برای گرفتن شکار بعدی به راه میافتند. آنها خودشان را درگیر شکاری که خیلی راحت صید میشود، نمیکنند تا دچار درد ناشی از خستگی تکرار نشوند. احساس به دام افتادن و محبوس شدن، نوعی افسردگی برای آنها ایجاد میکند که ناچار آنها را به دنبال نمونههای نادرتر و کمیابتر به عنوان یک نوع پادزهر میکشد.
اگر این الگو (سرد شدن روابط عاشقانه) در سیر تکاملی ما نهاده شده است، چگونه باید بر آن غلبه کنیم؟
1. تصمیم بگیرید که میخواهید از حد و مرز جبر فراتر بروید. زیستشناسی و علم حیات انسانها سرنوشت نیست. پیشرفت انسان در گذر از این شعاع زیستی نهفته است. سرد شدن روابط عاشقانه سرنوشت هر ارتباطی نیست و شما خود، سرنوشت ارتباطتان را رقم میزنید.
2. سرد شدن روابط عاشقانه -به این نتیجه برسید که ذهن شناختی بالغ شما، به جای غرایز اولیه شما، یک شیوه جدیدی را انتخاب میکند که شما را از «رفتارهای کلکسیونداری» خود آسیبرسان به سمت یک رابطهی طولانی مدت رضایتبخش واقعگرایانه هدایت میکند.
3. سرد شدن روابط عاشقانه-طبق برنامهریزی جلو بروید. رها شدن از مشکل طرد و ترک، ابزار قدرتمندی به شما میدهد که کمک میکند تا تغییراتی درونی به منظور افزایش ظرفیت خود برای عشق و ارتباطات و روابط عاشقانه ایجاد کنید.
4. از قوای تخیل خود کمک بگیرید تا خود را در یک رابطه دوستانه بلندمدت عاشقانه که در آن هیجان ناشی از فتح و غلبه عاطفی (هیجان ناشی از آنکه کسی را عاشق خود کردهاید یا عاشق کسی شدهاید) با لذت بردن از ایجاد پیوند مشترک و متقابل جایگزین شده است، ببینید.
5. برنامهریزی کنید تا از رشد و تقویت مرکز عاطفی و قوای شناختی خود به نفع افزایش ظرفیت خود برای عشق، مراقبت و تعهد استفاده کنید.
دانلودpdf مقاله :دلایل سرد شدن روابط
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به گروه تحقیقاتی و آموزشی کرامت زاده می باشد و هرگونه کپی برداری غیر اخلاقی بوده و پیگرد قانونی دارد
طراحی سایت و سئو توسط گروه تخصصی آرمانیک | مشاوره تبلیغات اینترنتی توسط مدیر وب
با تشکر از مدیریت این سایت