تلقین در بسیاری از ابعاد مختلف زندگی ، تاثیر و نتیجه دارد.
حتما درباره قدرت تلقین شنیدهاید. آیا تلقین واقعا قدرت اثرگذاری در زندگی انسانها را دارد؟ در این مقاله حقایقی را درباره قدرت تلقین ارائه میکنیم.
شاید شنیده باشید که با تلقین میتوانید روی زندگی خود به شدت تاثیر بگذارید. خیلیها هم برای اینکه بفهمند آیا تلقین کردن واقعا جواب میدهد یا نه، تلاش کردهاند که آن را امتحان کنند. خیلیها به قدرت تلقین باور دارند و خیلیها آن را قبول ندارند. اما حقیقت این است که تلقین واقعا جواب میدهد. این مقاله را تا انتها مطالعه کنید تا هم از تاثیر آن مطلع شوید و هم متوجه شوید که چطور میتوان از قدرت تلقین استفاده کرد.
برای تلقین کردن، ابتدا فقط یک جمله را برای خود تکرار میکنیم. البته تکرار یک جمله به تنهایی و فقط برای یک بار، نتیجهای نمیدهد. قدرت تلقین زمانی آشکار میشود که بارها و بارها آن جمله را با خود تکرار کنید. برای درک بهتر این مسئله یک مثال میزنیم. فرض کنید فردا امتحان دارید. با خود میگویید: «حتما امتحان فردا را خراب میکنم. هیچ چیز یادم نیست». اتفاقی که برای شما میافتد این است که تا لحظه امتحان، این جمله را بارها و بارها در درون خود تکرار میکنید. با این کار احساس بد و استرس را به خود منتقل میکنید. حالا حتی اگر یکی از دوستان شما قبل از امتحان بگوید: «حتما در امتحان موفق میشویم»، احساس منفی در شما شدیدتر میشود. نحوه عملکرد تلقین چگونه است که این اتفاق میافتد؟
وقتی شما این جمله که: «حتما امتحان فردا را خراب میکنم، هیچ چیز یادم نیست» را در درون خود تکرار میکنید، این جمله ملکه ذهن شما میشود. یعنی این جمله در سطح ضمیر ناخودآگاه شما ثبت میشود. از آن جایی که ضمیر ناخودآگاه قدرت تجزیه و تحلیل ندارد، سر جلسه امتحان، چیزی که درونش ثبت شده را اجرایی میکند. یعنی کاری میکند که واقعا چیزی به یاد شما نیاید.
در واقع ضمیر ناخودآگاه فقط اجرا کننده چیزی است که در آن ثبت میشود. همانطور که گفتیم، از یک سو ضمیر ناخودآگاه قدرت تجزیه و تحلیل ندارد و از سوی دیگر، در اجرای چیزی که در آن ثبت شده بسیار قدرتمند است. بنابراین شما با تکرار اینکه امتحان را خراب میکنید و هیچ چیز یادتان نیست، فراموش کردن آموختهها سر جلسه امتحان را به خود تلقین کرده و آن را در ضمیر ناخودآگاه خود ثبت میکنید.
حتی وقتی دوست شما میگوید حتما در امتحان موفق میشوید، چون این جمله خلاف باوری است که با تلقین در ضمیر ناخودآگاه خود ثبت کردهاید، ذهن شما آن را نمیپذیرد و استرس شما بیشتر میشود. بنابراین تلقین به دلیل اینکه باوری را در ضمیر ناخودآگاه شما ثبت میکند بسیار قدرتمند عمل میکند. تلقین در بسیار از ابعاد مختلف زندگی، مثل سلامتی نیز اثرگذار است.
برای اینکه به قدرت اثرگذاری تلقین بر سلامتی پی ببرید، خاطرهای از یک دوست که روانپزشک است، نقل میکنیم. مادر این روانپزشک همیشه از درد پا ناله میکرد. البته وضعیت جسمی بدی نداشت اما همیشه نالان بود و مدام میگفت پاهایم درد میکند. او هر روز به دنبال یک پزشک جدید بود و بیشتر وقت خود را صرف درمان درد پایش میکرد. دیگر اینقدر این موضوع تکرار شده بود که حتی همه فامیل هم فکر می کردند او یک مشکل جدی دارد و باید به پزشک مراجعه کند.
تا اینکه یک روز پسر او که یک روانپزشک بود با استفاده از یک تکنیک روانشناسی، جملهی من سالم هستم را در ضمیر ناخودآگاه مادرش ثبت کرد. پس از مدتی، او به طور ناخودآگاه دیگر درد نداشت و کمتر دیده میشد که از درد پا در حال ناله کردن باشد. پس از مدتها میتوانست به راحتی کارهایش را ایستاده انجام دهد. در حالی که تا پیش از آن از سرپا ایستادن ناله میکرد. حالا مدت یک سال است که مادر آن روانپزشک به هیچ دکتری برای درد پا مراجعه نکرده است.
یک لحظه با خود فکر کنید که یک نفر صرفا با تلقین چطور میتواند سالها درد و رنج را برای خود به همراه بیاورد و چطور با تلقین میتواند درد را از خود دور کند. بله این قدرت تلقین است. نمونه این داستان در زندگی همه ما وجود دارد. اکثر کارهایی که روزانه انجام میدهیم به طور ناخودآگاه است. یعنی بر اثر تکرار در ضمیر ناخودآگاه ما ثبت شدهاند. بیشتر کارها یا باورهایی که امروز در خودمان میبینیم و به طور ناخودآگاه بر اساس آنها عمل میکنیم، در زمان کودکی در ذهنمان ثبت شدهاند.
هنگامی که به کودکی گفته میشود: این کار را نکن، تو نمیتوانی، تو نمیفهمی، تو بلد نیستی، تو خنگی، تو سر به هوایی، بی دقتی و… از همان موقع با تکرار این جملات ضمیر ناخودآگاه او یاد میگیرد که باید این باورها را داشته باشد و همیشه این گونه رفتار کند.
حتی دیده شده اکثر افرادی که در زمان کودکی پدری فقیری داشتند و پدر دائما در حال گفتن جملههایی بوده مانند: «ما پول نداریم، نمیتوانیم، باید قناعت کنیم و فقیر هستیم»، در بزرگسالی خود دقیقا به همین حال افتادهاند. حتی با وجود اینکه تلاش زیادی هم میکنند، اما باور فقیر بودن در ذهن و ضمیر ناخودآگاه آنها بوجود آمده و نمیگذارد که موفق شوند.
حالا که به اهمیت تلقین در زندگی پی بردید، لطفا کمی به جملاتی که روزانه به خود میگویید دقت کنید. مخصوصا اگر کودکی در خانه شما زندگی میکند. جملاتی مثبت به او بگویید. حتی اگر اشتباهی می کند او را با جملات منفی تنبیه نکنید. برای اینکه به مرور استفاده از جملات مثبت را بیاموزید این تمرین را انجام دهید.
هر وقت که از جملات منفی استفاده کردید، آنها را یادداشت کنید. در مقابل هر کدام از جملات منفی، مثبت همان جمله را بنویسید و چند بار آن را تکرار کنید. حتما قبل از خواب جملات مثبتی را که نوشتید با خود تکرار کنید، تا این جملات مثبت در ضمیر ناخودآگاه شما، جایگزین جملات منفی که سالها به خود گفتهاید بشوند و بتوانید روند زندگی خود را تغییر دهید.
تلقین فرایندی روانشناختی است که به وسیلهٔ آن، یک شخص افکار، احساسات یا رفتار شخص دیگری را هدایت میکند. نویسندگان قرن نوزدهم در زمینهٔ روانشناسی، همچون ویلیام جیمز، کلمات «وانمود کردن» (به انگلیسی: suggest) و «وانمود» (به انگلیسی: suggestion) در معنایی نزدیک به اینها در بیانهای رایجشان استفاده میکردند.
درخت زندگی (به انگلیسی: The Tree of Life) فیلمی است آمریکایی با ژانر درام و تجربی که توسط فاکس سرچلایت پیکچرز در تاریخ 27 مه 2011 در آمریکا اکران شد. کارگردان و نویسنده این فیلم ترنس مالیک و بازیگران اصلی آن برد پیت، شان پن، جسیکا چستین میباشند. فیلم معنی و تاریخچه زندگی را از دید مردی میان سال با مرور خاطرات کودکی او در دهه 1950 در تگزاس بازسازی میکند و آن را با جلوههای تصویری به منشأ خلقت پیوند میدهد. درخت زندگی درام شاعرانهای است که با استادی ترنس مالیک تحقق یافته است. فیلمبرداری امانوئل لوبزکی روح خاصی را به این فیلم بخشیده و از جمله فیلمهایی است که بازی منحصر به فرد برد پیت تحسین منتقدین سینما را به همراه داشته است. سرانجام این فیلم پس از تاخیرهای طولانی در سالهای 2009 و 2010 در جشنواره فیلم کن 2011 اکران شد.
داستان
فیلم با جملهای از کتاب ایوب نبی شروع میشود: «آنگاه که زمین را بنیان نهادم، کجا بودی… آنگاه که ستارگان صبح باهم سرود خواندند و پسران خدا همگی فریاد شادی سردادند.»
کریستوفر ادوارد نولان (به انگلیسی: Christopher edward Nolan) (زادهٔ 30 ژوئیه 1970) کارگردان، فیلمنامهنویس و تهیهکنندهٔ بریتانیایی - آمریکایی است. او یکی از مهمترین کارگردانان حال حاضر دنیاست و فیلمهایش با استقبال بسیار مثبت تماشاگران و منتقدان همراه بودهاست. آثار او تاکنون بیش از 4 میلیارد دلار فروختهاند و 26 نامزدی اسکار به دست آوردهاند.
بعد از ساخت فیلم کمهزینهٔ تعقیب (1998)، نولان با ساخت ممنتو (2000) توجهات را به سوی خود جلب کرد. موفقیت او در ساخت فیلمهای مستقل، شانس ساخت فیلمهای بیخوابی (2002) و پرستیژ (2006) را به وجود آورد، که هر دو هم در گیشه و هم در نظر منتقدان موفق بودند. او همچنین خالق سهگانهٔ شوالیه تاریکی، که از لحاظ تجاری، هنری و نقد موفق بود،از دیگر آثار او فیلم علمی تخیلی تلقین (2010) و میانستارهای (2014) و دانکرک (2017) است. نولان در بسیاری از آثارش، فیلمنامه را به همراهی برادرش، جاناتان نوشته و به همراه همسرش، اما توماس، کمپانی سینکاپی فیلمز را تأسیس کردهاست.
فیلمهای نولان در مورد مفاهیم و ایدههای فلسفی و اجتماعی، واکاوی اخلاق انسانی، ساختار زمان، انعطافپذیری حافظه و هویت شخصی است. او بیشتر ترجیح میدهد فیلمهایش در استودیو فیلمبرداری نشوند و در لوکیشنهای طبیعی این کار انجام شود.
تلقین فیلمی علمی،تخیلی،دلهره آور به کارگردانی،نویسندگی و تهیه کنندگی کریستوفر نولان است. فیلمی روانشناسانه درباره ضمیر ناخودآگاه است. در ادامه با تحلیل فیلم تلقین با شما همراه خواهیم بود.
خلاصه ای از داستان فیلم:
دام کاب (لئوناردو دی کاپریو) یک دزد ماهر در استخراج اسرار ارزشمند مورد نیاز سازمانهای جاسوسی و شرکتهای تجاری و چندملیتی است. توانایی او در این است که هنگامی که دیگران در خواب هستند و ذهنشان در آسیبپذیرترین وضعیت است، اسرار کلیدی آنان را از درون رویاهایشان ربوده و در دنیای بیرون از خواب، این اسرار را به خریداران متقاضی عرضه میکند. او یک گروه چیرهدست از روانکاوان و معماران زبردست دارد که همراه او مخفیانه وارد خوابهای دیگران شده و سعی در کشف و ربودن اطلاعات دارند.
آخرین ماموریتی که کاب در صورت موفقیت در آن میتواند نزد خانوادهاش بازگردد، تامین درخواست مرد ثروتمندی به نام سایتو است. سایتو رقیبی پیر به نام فیشر دارد. فیشر در آستانه مرگ و پسر جوانش رابرت، وارث ثروت و قدرت اوست. سایتو از کاب میخواهد تا به خواب رابرت برود و فکر توسعه و ادامه کار فیشر را از سر او بیرون و اندیشه پشت کردن به شغل و حرفه پدر را به او الهام بخشد.
فیلم تلقین، فیلمی است بیشتر حول موضوع ضمیر ناخودآگاه انسان ساخته شده است،و این مفهوم ناخودآگاه رو “فروید” مطرح کرد.
از نگاه “زیگموند فروید” که یک روانکاو کلاسیک بود، شخصیت انسان از سه بخش “خودآگاه،نیمه خودآگاه و ناخودآگاه” تشکیل شده است. شاید از نگاه روانکاوی بشه آن را بررسی کرد ولی من تحلیلگر قصد دارم فیلم تلقین را با رویکرد وجودی تحلیل کنم.
سایتو: رویای درون…. رویای دیگر….اما درون رویای من باید از قوانین من پیروی کنید…
کاب: درسته…اما چیزی که مهمه آقای سایتو اینکه ما در رویای شما نیستیم….
دیالوگی از فیلم تلقین، این مسئله را روشن می کند که هرکسی دنیا را از دید خود میبیند،کاملاً منحصر به فرد است، و دیگران را در افکار و دید خود آن طور که بخواهد آنالیز و معنا می کند. هیچ کسی قادر نیست وارد دنیا و افکار دیگری شود تا وقتی که فرد اجازه ورود ندهد یا آن را بیان نکند.
تلقین علاوه بر آرامشی که به مردگان می دهد، به دلیل موضوعاتی که در آن بیان می شود، مانند حق بودن مرگ، حقیقت خدا، حقیقت پیامبران، معاد و غیره، نوعی تذکر و هشدار برای انسان هایی است که در تشییع جنازه حضور دارند و این صحنه ها را می بینند.
کارشناس مسائل مذهبی در پاسخ به این سؤال که چگونه صحبت کردن با جسم بی جان ممکن است، بیان کرد:اینکه برخی می گویند، تلقین بر جسم بی روح تأثیری ندارد، حرف غلطی است. طبق روایات در زمان تدفین، روح میت در قبرستان حضور دارد و شاهد تمامی اتفاقات است. درست است که فرد جان ندارد، اما روحش از بالا تمامی حرف ها را می شنود و کارها را می بیند.
تلقین فرایند روانشناختی است که به وسیله آن یک شخص افکار، احساسات یا رفتار شخص دیگری را هدایت میکند. به عبارت دیگر به فرایندی گفته میشود که از طریق آن پاسخی غیرانتقادی بر اثر محرکی برانگیخته شود.
در روانشناسی اجتماعی این اصطلاح معمولا این فرایند را به رابطهای نسبت میدهد که در آن فرد یا گروه از نمادها به صورت محرک استفاده میکند تا پاسخهای غیرانتقادی را در افراد یا گروههای دیگر، یا در خود بیدار کند.
در زمانی که او داشت اعتراض میکرد انگار چیزی یا کسی در ذهن دکتر کوئه گفت: داروی قبلی بیمار را بگیر و با کپسول و رنگ دیگری به بیمار بده و به او بگو که این دارو، داروی جدیدی است که بیماران زیادی را درمان کرده است. او چنین کرد وبه بیمار گفت که دارویی که به تو میدهم تازه دستم رسیده، مطمئن باش که این دارو بیماری تو را معالجه خواهد کرد. بیمار دارو را با این ذهنیت که حتما بیماریش با داروی جدید بهبود پیدا خواهد کرد، داروخانه را ترک کرد.
پس از چند روز بیمار دکتر کوئه با خوشحالی برگشت و به دکتر گفت: آقای دکتر از شما به دلیل داروی جدید ممنونم. داروی جدید بیماری مرا معالجه کرده است. دکتر امیل کوئه از اینکه داروی قبلی توانسته بود بیماری او را معالجه کند بسیار متعجب شد. بعد از اینکه مطمئن شد دارو همان داروی قبلی است به این نتیجه رسید که جملاتی که به بیمار گفته است باعث معالجه بیمار گردیده است.این اولین جرقه ای بود که در ذهن دکتر امیل کوئه خورد.
ولی اتفاق دیگری هم افتاد که باعث شد این نکته به صورت جدیتری از طرف دکتر کوئه پیگیری شود.
در یکی از روزها در هنگام صبح موقعی که پسر دکتر کوئه از خواب بیدار شد، دکتر کوئه به دلایلی شروع به پرخاش کرد و با عصبانیت به سر پسرش داد زد و او را سرزنش کرد. پس از این کار او پسرش را زیر نظر داشت و متوجه شد که تا چند روز شخصیت پسرش به هم ریخته و حال او دگرگون شده است.او در روزها و ساعات دیگری هم فرزندش را با عصبانیت سرزنش کرده بود ولی حال او را اینگونه دگرگون نکرده بود. برای اینکه مطئن شود در روز دیگری و همان ساعت یعنی اول صبح موقع بیدار شدن پسرش دوباره این کار را تکرار کرد و به همان نتیجه رسید. یعنی مشاهده کرد که تا چند روز پس از این ماجرا حال پسرش دگرگون است و این جرقه دوم بود که در ذهن کوئه خورد.
دکتر کوئه پس از اتفاقی که افتاد به این نتیجه رسید که هرگاه در اول صبح موقع بیدار شدن از خواب و یا در آخر شب موقع خوابیدن جملات مثبت و یا منفی به کسی گفته شود ذهن او تا چند روز درگیر آن جمله خواهد بود.او متوجه شد که در این ساعات ذهن ناخودآگاه افراد در بیشترین حالت برنامهپذیری میباشد و میتوان با تلقینهای مثبتی ذهن بیمار را برنامه ریزی کرد.
او پس از مدتی با پدیدهای به نام هیپنوتیزم آشنا شد و متوجه گردید که ذهن انسان در هنگام هیپنوتیزم بالاترین موقعیت برنامهپذیری را دارد. پس از آن بیمارانش را هیپنوتیزم درمانی میکرد و جملات و کلمات مثبتی را به آنها تلقین و آنها را معالجه میکرد.
دکتر کوئه پس از تحقیقات فراوانی که انجام داد، این قوانین را پایهگذاری و در سه بند منتشر کرد:
دکتر کوئه بیان کرد که اگر کسی چیزی را در ذهن خود مرور کند و به آن بها دهد این ذهنیت کم کم جزیی از شخصیت او میشود و در وجود او نمود میکند پس اگر کسی پیش خود فکر کند که میتواند کاری را انجام دهد و به آن توجه کند آن کار را انجام میدهد و به نتیجهای که در ذهنش به آن باور داشته است میرسد. و اگر کسی خلاف این ذهنیت عمل کند، یعنی این ذهنیت را داشته باشد که توانایی انجام کاری را ندارد، در نتیجه به ذهنیت خود جامعه عمل میپوشاند و قادر به انجام آن کار نخواهد بود.
این قانون میگوید: اگر کسی به عملی نبودن کاری ایمان داشته باشد ولی برای انجام دادن آن کار اقدام کند، هرچه بیشر تلاش کند کمتر نتیجه میگیرد.
معنی این قانون این است که اگر این فرایند با عاطفه و هیجان همراه باشد قدرت بیشتری میگیرد و در نهایت با شدت زیادی انجام میگیرد.
با ایجاد تمرکز فکری و خواب هیپنوتیزم میتوان تلقینپذیری را زیاد کرد.
کسانی که با ساختمان مغز و اعصاب آشنا هستند، معتقدند حرفها،ترسها و بسیاری از عواطف روی غدد داخلی بدن اثر میگذارد و موجب بهبود یا بیماری شخص میگردد.
دکتر جیمز براون گفته است: قوه خیال یکی از طرق بسیار موثر درمان امراض روانی است. با فکر و خیال میتوان حالات سلامتی و بیماری را تغییر داد.
اثرات خود تلقینی به قدری در انسان زیاد است که قادر است او را بیمار کند و یا از سختترین بیماریها نجات دهد. برای مثال توجه زیاد به عضوی از اعضای بدن ، موجب ابتلای آن عضو به کسالات و بیماری میشود. مثلا شخصی که دائم نگران قلبش باشد و ترس و واهمه ابتلا به بیماری قلبی داشته باشد، به تدریج دچار اختلالات قلبی گشته و در واقع بیمار میشود.
امروزه همه انسانها همواره در محاصره تلقینهای مختلف قرار دارند. بنابراین هر صدا و منظره و یا هر نوع تحریک دیگر که تجربه میشود، اثر خاصی در حواس پنجگانه انسان میگذارد. و بطور ناخودآگاه انسانها را تحت تاثیر قرار میدهد.
هنگامی که دلسرد و اندوهناک هستیم، قدرت خلاقیت ما کاهش مییابد، باید به زور هم که شده خود را به کارهای فرحبخش و مثبت سرگرم کنیم، زیرا انجام این نوع کارها در چنین شرایطی، تاثیر داروی مقوی را دارد و ما را از اندوه و دلسردی رهایی میبخشد و ما را در انجام کارها خلاق میسازد.
روح و بدن از هم جدا نیستند. در بین این دو وحدت دو جانبه برقرار است. بنابراین هر نوع ناراحتی در جسم، روان را هم متاثر میسازد و بر عکس.
یکی از موضوعاتی که بسیار پر اهمیته در علوم موفقیت انواع تلقین و آثار مثبت تلقین هستش که در ادامه انواع تلفین رو باهم بررسی میکنیم تا درک بهتری از انواع تلفین پیدا کنیم.
شاید یکی از مواردی که در علم تأثیرش در ذهن آدم ثابتشده قدرت تلقین که هرکسی میتونه با استفاده از این قدرت خیلی از کارهارو پیش ببره،
اما قبل از شروع بهتره یه تعریف از تلقین داشته باشیم که بدونیم توی این آموزش با چه موردی سروکار داریم و درک بهتری از موضوع انواع تلقین پیدا کنیم.
تلقین رو میشه یک حالت، یک رفتار یا القا کردن یه کلام به خودمون یا شخص دیگه ای دونست و ما با انواع تلقین کردن میتونیم در واقع ذهن خودمون،
یا شخص دیگه ای رو دور بزنیم و تأثیر مثبتی روش داشته باشیم. تلقین رو اولین بار یه دانشمند فرانسوی به نام امیل کوئه درک کرد و اون رو به دنیا معرفی کرد.
داستان پیدا کردن تلقین توسط امیل کوئه به این صورت بود که یه روز صبح یه جمله سرزنشآمیز به پسرش گفت و دید که تا شب آثار این جمله در پسرش دبده میشود.
همین امر باعث شد به این موضوع فکر کند و مشتاق شود این موضوع رو پیگیری کند و به این نتیجه رسید،
که انسانها 10 الی 15 دقیقه صبح وقتی که از خواب بیدار میشن و 10 الی 15 دقیقه شب قبل از خوابیدن یه حالتی از سستی،
و خواب آلودگی هیپنوتیزمی دارن که در طی همین مدت اگه اندیشهای، تصویری یا حرفی رو چه توی واقعیت یا چه توی رؤیا ببین یا بشنوند،
به طور کاملاً نا خودآگاه در طول روز اون مورد رو برای خودشون تصویر سازی میکنند. پس در واقع میشه این رو گفت که هیپنوتیزم هم،
چیزی نیست جز یه سری تلقینها به خودمون یا به فرد دیگه ای در طول مدت زمانی که هیپنوتیزم صورت میگیرد.
اگه ما بیایم برای مدت زمان طولانی و به صورت تکرار گونه یه فکر یا یه اندیشه رو وارد ذهنمون کنیم اون مورد داخل ذهن ما میمونه،
و همین امر باعث میشه که اون مورد رو به صورت حقیقی و واقعی القا کنین، وقتی هر کسی بیاد یه موضوع رو به همین صورت قبول کنه، دیگه حاضر نیست هیچ مطلبی رو که خلاف اون مطلبه قبول کنه و بیاد اون رو برای خودش قابل قبول کنه،
اگه بخوام یه چیزی رو بگم که خیلی قابل لمس باشه اگه بیایم درمورد تفکرات کودکیمون که همین حالا هم داخل ذهن ما نقش بسته فکر کنیم،
میبینم که همین موارد در حال حاضر زندگی ما رو ساختن و ما اون موارد رو قبول کردیم که ازین به بعد مینونیم از انواع تلقین در زندگیمون بهره مند بشیم.
هر روز بیاد برای اون اندیشه تعریف بیاره و دنبال تأییدیههای اون فکر باشه این تلقین و باور باعث میشه که در جهان بیرون تبدیل به واقعیت بشود.
وقتی این موضوع در دنیا مطرح شد شروع به تست شدن در جنبههای مختلف شد داخل یکی از باشگاههای بدنسازی،روزی از یکی از افراد خواستن که وزنهای رو که 5 کلیوگرم به آن اضافه شده رو و از رکورد اون شخص 5 کیلوگرم بیشتر شده رو بلند کنه،اما اون شخص نتونست در بار دوم به اون بدنساز گفتن که وزنهای که 5 کیلوگرم از رکورد قبلی کمتره رو امتحان کنه و اون رو بلند کنه توی تلاش دوم ورزشکار به راحتی این کار رو انجام داد.
این یه امر کاملاً طبیعی برای بقیه بود اما افرادی که، این آرمایش رو طراحی کرده بودن از نتیجه اون شگفت زده شده بودن چرا که وزنه اول 5 کیلو سبکتر و وزنه دوم 5 کیلو سنگینتر از رکورد اصلی ورزشکار بود، وقتی این کار رو کرده بود که باور و تلقین اون فرد این بود که این وزنه 5 کیلوگرم از رکورد اصلی سبک تره، در واقع در همین آموزش میشه این رو درک کرد، که اگه القا و باوری داشته باشیم که محدودیتهای ذهنی همراه اون نباشه میشه کاری رو انجام داد که در واقعیت شاید قدرت انجام اون رو نداریم.
همیشه این رو گفتم که همه انسانها دارای موهبتهای الهی هستند و یکی از موهیت های که همه انسانها اون رو دارن همین قدرت تلقین و شگفتی تلقینِ،شاید هم بشه این رو گفت هیچ کسی در دنیا پیدا نمیشه که تلقین پذیر و باور پذیر نباشد ولی درجه تلقین پذیری ذر افراد متفاوت است،
به همین دلیل است که یک فرد میتونه تواناتر از افراد دیگه باشه وقتی که فردی تلقینهای برای بهبودش بهش میشه،خب نتیجه این القاها باعث میشه که تواناتر باشه، القا دقیقاً این قدرت رو داره که به یه فرد زندگی رو ببخشه یا زندگی رو از یه فرد بگیره،
وقتی که من یا هر کسی دیگه ای بیایم فکر یکی از افراد رو تغییر بدیم، در واقع شروع به تغییر زندگیش کردیم و این تفکرات با مرور زمان،
و تکرار در ذهن ناخودآگاه ثبت میشه و باعث میشه که اون مورد به فرد القا بشه، به همین دلیله که ما داخل آموزشها میگیم،
که آموزشها رو تکرار کنین که در ضمیر ناخودآگاه فرد ثبت بشه و با این القا باورهای درستی رو بتونیم در فرد شکل بدیم.
پس ما در ذاتمون این تلقین رو داریم و میتونیم با استفاده از این قدرتی که درون ما هست باورهای که داریم رو تغییر بدیم،
و با تغییر باور هامون دنیای بیرونمون شروع به تغییر کنه به همین دلیله که چه بگیم میشه و چه بگیم نمیشه در هر دو صورت حق با ماست.
و یک نیمرو درست کردم و به خودم القا کردم که سیرم، در کمال ناباوری هرکاری کردم نتونستم یه قاشق ازون نیمرو رو میل کنم،
خیلی مهمه که چه چیزهایی رو به خودمون روزانه القا میکنیم و همین القاها زندگی روزمره و آینده مارو تشکیل میدن که تلقین،و امید دو سوی یک سکه هستن و اگه ازین دو مورد به طور آگاهانه استفاده کنیم هر خواستهٔ داشته باشیم
جنبههای ناشناخته انواع تلقین
داخل این دنیا ما داخل موضوعها میتونیم دو جنبه رو تجربه کنیم پس ما هم تلقین مثبت و بهبود دهنده داریم هم تلقینهای منفی و نابود کننده،
اگه بخوام بگم چطور بدونیم یه القا مثبته یا منفی در طول روز که با بقیه برخورد داریم و مکالماتی که بینمون صورت میگیره وقتی که یه مورد حس منفی و حس بدی به ما بده،درواقع ما داریم القاهای منفی بهم میدیم و وقتی حس خوبو بهتری به ما بده ما داریم القاهای مثبت رو به هم میدیم.
اگه بخوام یه مثال ساده از تلقین منفی بزنم میشه بدبینی رو مثال بزنم که در خیلی موارد همین بدبینیهای ما به واقعیت تبدیل میشه،
وقتی فردی میاد در مورد یه موضوع در ذهنش شروع میکنه به بدبینی و به اون بدبینی اونقدری ادامه میده تا بالاخره اون مورد اتفاق بیفته،
در صورتی که شاید در مرحله اول اون مورد اصلاً در زندگی شخص وجود نداشته باشه در واقع با انواع تلقین ما باور میکنیم.
وقتی باور کنیم اونوقت به واقعیت تبدیل میشه که در مورد باور یه آموزش خیلی عالی رو آماده کردیم که برای درک بهتر میتونید، آموزش باور مثبت تنها راه دست یافتن به خواسته ها رو از بخش آموزش رایگان دریافت کنید.
اگه بخوایم به مورد تلقین منفی دیگه رو مثال بزنیم میشه ترسهای بی مورد رو باز کرد ترسهای که هیچ ریشهای نداره اما اون ترسهای بی مورد در وجود ما قرار داره، توی آموزشهای قبلی گفتم در اثر گذشت زمان ذهن انسانها منفی باف میشه به همین دلیل القاهای منفی نافذتر هستن،
پس از همین لحظه مراقب باشیم که چه فکر و کلامی رو به زبان میاریم، با چه افرادی صحبت میکنیم، مطالبی که میخونیم، پیز های رو که گوش میدیم و… در واقع مراقب ورودیهای ذهنمون باشیم.
که در مورد ترس و شکست هم یه آموزش عالی داریم که توصیه میکنیم آموزش چگونه از ترس و شکست رها شیم؟ رو گوش بدین،
وقتی ما تلقینهای مثبت رو شروع میکنیم باعث میشه خلاقیت درون ما بالاتر بره، زندگی ما معنای جدیدی پیدا میکنه و انگیزه و هدف رو داخل زندگی پیدا میکنیم.
چگونه از ترس و شکست رها شیم؟
باور کنید خلاقیت و ایدههای عالی در جاییه که ذهن مثبت و تلقینهای مثبت باشه و همین مورد اشتیاق رو به زندگی ما وارد میکنه
با تلقین مثبت کردن به خودمون تمرکز ما روی جوانب مثبت زندگیمون میره و شروع به دیدن زیباییها داخل زندگیمون میکنیم و همین امر باعث میشه زیبایی رو به خودمون و بقیه هدیه بدیم،
اما برای انواع تلقین مثبت یه سری نکات رو بایستی به یاد داشته باشیم که این نکات رو اینجا میگم:
1)تلقین باید به دفعات تکرار شود (به همین دلیله که میگم مواردی که اینجا میگیم رو تکرار کنید و تا به صورت تلقین و باور در زندگی در بیاد)
این مورد رو اینقد تکرار کنیم باهاش انس بگیریم و جزئی از زندگیمون بشه و هر بار که این عبارات رو تکرار میکنیم حال خوب رو به خودمون هدیه بدیم.
2)هر چه تلقین زیباتر و قشنگتر باشه میتونه تأثیر بیشتری داشته باشه برای مثال میشه از شعرهای مثبت و امید بخش استفاده کرد، میشه از آهنگهای مثبت و آموزشهای مثبت استفاده کرد.
از کلیپها و مستند و فیلمهای سینمایی، اشعار مثبت پر مفهوم، از آهنگهای مثبت و آموزشهایی که ما برای شما عزیزان تدارک دیدیم استفاده کنین تا احساس خوب رو به خودتون هدیه بدین.
3)یکی از نکتههای دیگه اینه که از افرادی که برامون عزیزن کمک بگیریم که این القا هارو به ما بکنن چون تأثیر این تلقینها توسط این افراد بیشتره و میتونه این روند رو سریعتر کنه،
شما وقتی از صمیمیترین دوستت مورد تعریف و تمجید قرار بگیری پر انرژی و پر از احساس خوب میشی.
نکتهٔ مهم اینه که بشه این احساس و انرژی رو برای ساعتهای طولانی حفظ کرد با یادآوری اون حرفا و تمجیدایی که از شما شده این احساس رو کماکان خوب و عالی نگه دارین.
شادی و خوشحالی مهمترین قسمت این نکته هستش که برای درک بیشتر توجه شمارو به این کلیپ جلب میکنیم.
4)همیشه گفتیم که زندگی یه انسان رو باورهای اون انسان تشکیل میده پس ما بایستی قدرت تلقین باور کنیم و وقتی این رو باور بکنیم تأثیر تلقین سریعتر میشود.
وقتی ما خودمو و استعدادها و تواناییهای خودمونو بشناسیم طبیعتاً خودمو بیشتر قبول داریم و برای انجام کارها به اراده و تواناییهای خودمون ایمان داریم و اونو هرطوری شده به نحو احسنت انجام میدیم.
5) تأثیر تلقینها در زمان آرامش میتونه بیشتر باشه پس در زمانهای که میدونیم در آرامش هستیم تلقینها رو به خودمون بکنیم،
وقتی که حالمون خوبه و شاد و خوشحال هستیم تأثیر القای جملات مثبت چندین برابر حالت عادی هستش، درین وضعیت ناخوداگاه ما بیشتر،
آماده دریافت این پیامهاست و در سریعترین زمان ممکن اونو در زندگیمون نشون میده و ما نتیجشو در سریعترین زمان ممکن بدست میاریم.
6) همنطوری که گفتیم بعد از بیدار شدن و قبل از خواب زمانهایی هست که ذهن انسان تلقین پذیر تر هست پس از این زمانها استفاده کنیم.
درین زمانها مهمترین زمان برای تجسم و خلق ایده در مورد آیندمون هست پس ازین زمانها بیشترین سو استفاده رو بکنین، و اونو در زندگی روزمرتون جا بدین و از نتایج لذت بخشی که برای شما به وجود میاره لذت ببرین.
7) میتونیم اون جملات رو که برای تلقین در نظر گرفتیم در مکانهای قرار بدیم که اون هار و ببینیم، و تکرار کنیم. جملاتی که به ما حس و حال خوب رو هدیه میدن رو به جاهایی که بیشتر زمان رو صرف میکنیم قرار بدیم.
8)از جملات مثبت برای تلقین استفاده کنید مثلاً به جای اینکه بگیم من نمیترسم بهتره بگیم که من شجاع هستم.
نون رو از اول فعل هامو برداریم:
نمیتونم===> میتونم
نمیشه ===>میشه
خواستن توانستن هست پس بخواین و انجام بدین از خدا هم کمک بگیرین میشه، حتی اگه به نتیجه دلخواه هم نرسیم، خیلی تجربیات عالی بدست میاریم که بالاخره مارو به نتیجه دلخواه نزدیک میکنه.
9) جملاتی که میخوایم به خودمون تلقین کنیم رو به زمان حال بیاریم مثلاً من بهترینم، امروز یه روز عالی برا منه، این نکته خیلی مهمه که کتابهای موفقیت و آموزشهایی که وجود داره هم به این نکته به خوبی نپرداختن،
اینو مد نظرتون باشه که اگه از جملات ماضی استفاده کنین ناخوداگاه از خودش واکنشی نشون نمیده و اگه به آینده هم موکول کنین باز هم تاثیری نخواهد داشت،
فقط در صورتی واکنش و اثر بخشی داره که به زمون حال اشاره داشته باشیم و اونو بدست آورده تلقی کنیم و بارها تکرار کنیم.
10) و مهمترین نکتهای که میشه گفت آینه که در تلقینهای که می خواید به خودتون بکنید احساس وجود داشته باشه و حس کنین اون تلقین رو،
اگه میخواید تلقینی به خودتون بکنین که حسی به اون ندارین پس منتظر تأثیر اون تلقین نباشین من همیشه میگم که پشت هر چیزی،
که میخواد تأثیر بذاره انرژی وجود داره پس این انرژی رو به جریان در بیارین. شما صدای خودتونو ضبط کنین و باهم مقایسه کنین،
وقتی که جمله الهام بخشتونو با تموم احساس و ندای درونتون بیان میکنین با زمانی که هیچ احساسی از خودتون بروز نمیدین و صرفاً اون عبارات رو ادا میکنین.
دوست من بهترین روش، روشیه که پر از احساس باشه هرچی احساس و محبت در تموم زندگیت یاد گرفتی و بلدی اونو اون موقع به زبونت جاری،
و ساری کن و منتظر نتایج ارزشمندتون باشین. این نکات رو به صورت تیتر وار در این قسمت آوردم چون توضیح دادنشون و دلیلی اینکه،
دلیل رعایت کردن هر نکته چیه نیاز به زمان بیشتری از این زمان داره و چون در هر آموزش ما یه سری معیارها ملاکه برای ارائه اون مطلب پس همیشه سعی میکنیم اون ملاک هارو رعایت کنیم.
در قرآن کریم جملات مثبت زیاد داره که ما اگه بخوایم آیههای مثبت که باورهای قدرتمند کنندهٔ مثبت رو بیاریم باید چند صد آیه رو ذکر کنیم،
اما ما درینجا مثبتترین سوره قرآن رو انتخاب کردیم و برای شما عزیزان بررسی میکنیم که اسم این سوره ضحی هستش که جملات مثبت یکی پس از دیگری بیان شدند.
و هرانسانی این آیات رو بخونه بیشتر احساس خوب و به خدای خودش بیشتر ایمان میاره و عاشقش میشه این سوره در مورد سرنوشت پیامبر اسلام هستش:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالضُّحَی (1) وَاللَّیلِ إِذَا سَجَی (2)مَا وَدَّعَک رَبُّک وَمَا قَلَی (3)
سوگند به روشنایی روز (1) سوگند به شب چون آرام گیرد (2) که پروردگارت تو را رها نکرده و مورد خشم و کینه قرار نداده است.(3)
وَلَلْآخِرَةُ خَیرٌ لَک مِنَ الْأُولَی (4) وَلَسَوْفَ یعْطِیک رَبُّک فَتَرْضَی (5) أَلَمْ یجِدْک یتِیمًا فَآوَی (6)
و مسلماً آخرت برای تو از دنیا بهتر است. (4) و به زودی پروردگارت آن قدر به تو عطا میکند که خشنود شوی (5) آیا یتیمت نیافت که سر و سامانت داد (6)
وَوَجَدَک ضَالًّا فَهَدَی (7)وَوَجَدَک عَائِلًا فَأَغْنَی. (8)
و تو را گمشده یافت و هدایت کرد. (7) و تو را فقیر یافت و بینیاز نمود. (8)
فَأَمَّا الْیتِیمَ فَلَا تَقْهَرْ (9) وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ (10) وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّک فَحَدِّثْ(11)
پس با یتیم تندی مکن (9) و گدا را مران (10) و اما درباره نعمت پروردگارت [با سپاس] سخن بگوی (11)
خداوند چقد زیبا و با بیانی ساده و پر مفهوم عبارات و جملات الهام بخش مثبت رو به ما یادآوری میکنه،
هروقت این آیات رو میخونم بیشتر و بیشتر عاشق خدای خودم میشم خدایی که این همه مهربون و لطف و کرم داره که مارو میشناسه
و در هیچ حالتی تنهامون نمیزاره، حتی وقتی که متوجه میشه که ما داریم مسیر رو اشتباه میریم مارو با ابزارهایی که در اختیار داره
بدون اینکه خودمون متوجه بشیم به راه راست بر میگردونه و مارو در مسیر درست زندگی هدایت میکنه،
حکمت و منشش رو به ما یادآوری میکنه که وقتی این آیات رو میخونی باید سجده کنی در درگاه پروردگارت که چنین خدایی داریم که همیشه،
هوامونو داره و همیشه با جملات مثبت به ما به طور کاملاً هنرمندانه و حرفهٔ عبارات و اصول درست رو القا میکنه و مارو در مسیر نگه میداره،
خدایا ممنون و سپاسگزارم که خدایی کریم و رحیم و غفور و مهربون و وهاب و رفیق و دوست داشتنی مثه تو دارم و میپرستمش.
شاعران پر آوازهٔ ما هم بسیار به موضوع تلقین و القا به خود پرداختن و ما چند بیت رو به اختصار برای شما عزیزان اینجا بررسی میکنیم:
تلقین از دیدگاه حافظ
تلقین و درس اهل نظر یک اشارت است
گفتم کنایتی و مکرر نمیکنم
هرگز نمیشود ز سر خود خبر مرا
تا در میان میکده سر بر نمیکنم
تلقین از دیدگاه مولانا
ای که میان جان من تلقین شعرم میکنی
گر تن زنم خامش کنم ترسم که فرمان بشکنم
گر نبود این سخن ز من لایق
آنچه آن لایق است تلقین کن
تلقین از دیدگاه ناصرخسرو
جز به تلقین نرهد بیخرد از تقلید
که چراغ است به تقلید درون تلقین
هر که را آتش تقلید بجوشاند
مرد داناش به تأویل دهد تسکین
تلقین از دیدگاه خاقانی
من چو طوطی و جهان در پیش من چون آینه است
لاجرم معذورم آر جز خویشتن میننگرم
هرچه عقلم از پس آیینه تلقین میکند
من همان معنی به صورت بر زبان میآورم
نکاتی که باید در تلقین رعایت شود
برای اینکه ما بتونیم تلقین درستی داشته باشیم یکسری موارد رو بایستی در اون تلقین به کار ببریم تا از اون تلقین تأثیر مثبتی رو بگیریم.
نکته اولی که میشه به اون اشاره کرد اینه که باورهای هم راستای رو با اون تلقین داشته باشیم در واقع اگه دارم یک تلقین مثبت رو به خودمون میدیم،
بایستی باور کنیم که اون تلقین اتفاق میفته اگه من در حال این تلقین هستم که زندگی زیبا خواهد شد و من لایق زندگی زیبا هستم اصولا بایستی اول قبول کنم،
و باور کنم که زندگی زیباتری در این دنیا هست و افرادی هستن که با حس لیاقت و تلقین به لایق بودن خودشون به اون رسیدن پس ما هم میتونیم به اون موضوع برسیم.
زندگی زیباتر ساختنیست
با این کار در واقع در حال منطقی سازی تلقین برای ذهنمون هستیم و داریم با روش درستی به خودمون تلقین میدیم.
نکته دومی که میتونیم اینجا بگم اینه که به تلقینها اهمیت بدیم وقتی ما به تلقینی که داریم انجامش میدیم بها بدیم کمکم اون تلقین در رفتار و شخصیت ما خودش رو جا میده،
و در مسیر درستی رو قرار بگیریم وقتی در حال تلقینی هستیم تحت این عنوان که من میتونم موفق شم با اهمیت دادن رفتار و شخصیتی رو از خودمون نشون میدیم که باعث میشه ما کمکم به سمت موفقیت برویم.
دوست دارم همه ما از موهبتهای که در زندگی داریم مطلع بشیم و از اون ها در نقطه نقطه زندگیمون استفاده کنیم و دوست دارم ازانواع تلقین به این صورتی که گفته شد استفاده کنیم.
امیدوارم درک بهتری از انواع تلقین پیدا کرده باشیم داخل این آموزش انواع تلقین رو تونسته باشیم برای شما جا انداخته باشیم و یه تأثیر مثبت داشته باشیم.
source : keramatzade
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به گروه تحقیقاتی و آموزشی کرامت زاده می باشد و هرگونه کپی برداری غیر اخلاقی بوده و پیگرد قانونی دارد
طراحی سایت و سئو توسط گروه تخصصی آرمانیک | مشاوره تبلیغات اینترنتی توسط مدیر وب